بیشترتوضیحاتافزودن یادداشت جدید
شيخ انصارى, پس از نقل و شرح, استدلال علامه حلّى بر آن اشكال مى كند و مى نويسد:(خلاصه استدلال: علم به وجود مقتضى و نبود آن به بردارنده (رافع), علتِ حكمِ به ماندن و بودن چيزى است كه بر آن استصحاب جارى شده است.در حالى كه حكم به وجود و ماندن هر چيز, معلولِ به دست آوردن علت تامه آن است و علت تامه عبارت است از: علم به وجود مقتضى و علمِ به نبود بردارنده و نبود علمِ به بردارنده و زداينده, بسنده نيست. بلكه هر دو جزء علت تامه را بايد به دست آورد و آگاهى از مقتضى, با شك در بردارنده و زداينده كافى نيست.)37بر نظريه فرق گذارى و جداسازى بين شك در مقتضى و بردارنده, جناب محقق خوانسارى با استفاده نو و ابتكارى از اخبار (لاتنقض), به گونه ديگرى استدلال كرده و شيخ انصارى نيز, همين روش و برهان محقق خوانسارى را پس از نكوشمردن آن, پذيرفته است.بنابراين, سير تاريخى مسأله به گونه فشرده روشن شد كه پديد آورنده نظريه, صاحب معارج است و صاحب شرح دروس آن را برهانى كرده و شيخ انصارى نظريه را پرورانيده و استوار ساخته است.ييادآورى: مسأله شك در مقتضى و بردارنده (رافع) كه در سخنان محقق حلى, محقق سبزوارى, محقق خوانسارى و شيخ انصارى آمده, با تفاوتهاى ظريفى مطرح شده است كه در هنگام بحث روشن خواهد شد.اينك فرازهايى از سخنان شيخ انصارى را در مسأله نقل مى كنيم:(ان دليل المستصحب اما ان يدل على استمرار الحكم الى حصول رافع او غاية وامّا ان لايدلّ.وقد فصلّ بين هذين القسمين المحقق فى المعارج والمحقق الخوانسارى فى شرح الدروس فانكر الحجية فى الثانى واعترفا بها فى الاوّل مطلقا. كما يظهر من المعارج او بشرط كون الشك فى وجود الغاية كما يأتى من شارح الدروس.)38همانا دليلى كه بر اصل وجود چيزى كه بر آن استصحاب جارى شده دلالت دارد, يا اين كه دلالت مى كند بر بودن آن تا زمان جامه عمل پوشاندن بردارنده و زداينده آن(رافع), يا دلالتى بر بودن آن تا زمان پيدايش بردارنده ندارد. محقق در معارج و محقق خوانسارى در شرح دروس, در مسأله, به جدايى و فرق بين اين دو باور دارند و حجت بودن استصحاب را در قسم دوم نپذيرفته و در قسم اول پذيرفته اند.محقق حلى استصحاب را تنها در شك در بردارند و زداينده, حجت مى داند, چه شك در وجود بردارنده باشد يا شك در بردارنده و زداينده بودن موجود و لكن محقق خوانسارى, تنها جايى استصحاب را معتبر مى داند كه شك در وجود بردارنده باشد.در بيان مقتضى و رافع و فرق رافع با مانع و دافع و درباره ويژگيها و برجستگيها و برتريهاى نظر محقق حلى, محقق سبزوارى و محقق خوانسارى در كتابهاى اصولى بحثهاى فراوانى صورت گرفته است كه مهم در اين مقام, اشاره به نظر محقق خوانسارى در اين مسأله است.شيخ محمد رضا مظفر مى نويسد:(هذا التفصيل فى مسألة الاستصحاب من اهم الاقوال فيها وهي معركة الآراء والاصل فيه المحقق الحلى فى المعارج ثم المحقق الخوانسارى و ايده كلّ التأييد الشيخ الاعظم.)39