عدالت حاكم اسلامي از ديدگاه امام خميني - عدالت حاکم اسلامی از دیدگاه امام خمینی (ره) نسخه متنی

اینجــــا یک کتابخانه دیجیتالی است

با بیش از 100000 منبع الکترونیکی رایگان به زبان فارسی ، عربی و انگلیسی

عدالت حاکم اسلامی از دیدگاه امام خمینی (ره) - نسخه متنی

محمد باوی

| نمايش فراداده ، افزودن یک نقد و بررسی
افزودن به کتابخانه شخصی
ارسال به دوستان
جستجو در متن کتاب
بیشتر
تنظیمات قلم

فونت

اندازه قلم

+ - پیش فرض

حالت نمایش

روز نیمروز شب
جستجو در لغت نامه
بیشتر
توضیحات
افزودن یادداشت جدید

عدالت حاكم اسلامي از ديدگاه امام خميني

مقدمه:

از مهمترين پرسشهاي انديشه سياسي اين است كه چگونه مي‏توان جلو سوء استفاده از قدرت را گرفت، بدون آنكه در انجام كارويژه‏هاي اصلي آن اخلال كرد. به طور كلي، مهار قدرت سياسي از دو راه متصور است: دروني و بيروني. ساز و كار دروني مهار قدرت، به معناي وجود ويژگي‏هاي خاصي در شخص حاكم است كه جلو سوء استفاده او را از قدرت مي‏گيرد. اما ساز و كار بيروني مهار قدرت، به معناي ايجاد راه‏هايي براي نظارت بر عملكرد قدرت سياسي و كنترل آن به وسيله نهادهاي بشري است. اين دو گونه ساز و كار با يكديگر جمع پذيرند، اما غلبه آنها در انديشه سياسي اين امكان را فراهم مي‏آورد كه انديشه‏هاي سياسي را از نظر چگونگي مهار قدرت بررسي و طبقه‏بندي كنيم. پاسخ انديشه‏وران سياسي از چگونگي مهار قدرت مبتني بر فهم هر يك از آنان از قدرت و ارزش اخلاقي آن است. نگرشي كه قدرت را ذاتاً خير مي‏داند، بر اين باور است كه ساز و كار اصلي مهار قدرت دروني است. در مقابل، نگرشي كه قدرت را شر و فساد آور مي‏داند، به استفاده از ساز و كارهاي بيروني مهار قدرت مي‏گرايد. پرسش اصلي اين مقاله اين است كه در انديشه سياسي امام خميني(ره) ساز و كار اصلي مهار قدرت چيست؟

در جايي ديگر به تفصيل گفته شده كه قدرت از ديدگاه حضرت امام ذاتاً خير است(1) و حق اعمال آن از سوي خداوند متعال در وهلؤ نخست به انبيأ عظام و ائمه معصومين عليهم السلام واگذار شده است. آنان مصاديق تامّ و تمام"انسان كامل" هستند كه در سفري روحاني به بارگاه حضرت حق بار يافته‏اند، اما "اعتزال از خلق و انزوا اختيار" نكرده‏اند. آنان "مامور به آشنا نمودن و آشتي دادن گمراهان با اين جلوه‏ها هستند." رسيدن به اين مرحله "كمال مطلوب" آن سفر روحاني است.(2)

آنچه كه در انبيأ عليهم السلام مانع از اشتباه و گناه مي‏گردد، "عصمت" است. حضرت امام در تعريف عصمت مي‏فرمايد:

"حالتي است نفسانيه و نوري است باطنيه كه از نور كامل يقين و اطمينان تامّ حاصل شود"(3)

رهاورد اين "مشاهده حضوريه" يقيني است كه نمونه عالي آن را در حضرت علي(ع) مي‏بينيم كه مي‏فرمايد:"اگر همه عالم را به من دهند كه يك مورچه‏اي را در حبه‏اي كه برداشته ظلم كنم، نخواهم كرد."(4)

در نتيجه، در سايه حكومت امام معصوم(ع)، نه تنها هيچ دغدغه‏اي دربارؤ احتمال سوء استفاده از قدرت به ذهن راه نمي‏يابد؛ بلكه با حضور امام معصوم در راس حكومت از سوء استفاده ديگر كارگزاران حكومت از قدرت و تعدي اعضاي جامعه به يكديگر جلوگيري مي‏شود و در نتيجه جامعه آرماني اسلامي و "مدينه فاضله" تحقق مي‏يابد. متاسفانه، در طول تاريخ، دوران برقراري چنين حكومتي بسيار كوتاه بوده كه آخرين نمونه آن، حكومت حضرت علي(ع) است و "بالاترين مصيبتي كه بر اسلام وارد شد، همين سلب حكومت از حضرت امير، سلام اللّه عليه، بود."(5)

در زمان غيبت امام معصوم عليه السلام، فقهاي جامع الشرايط عهده‏دار امر حكومت بر جامعه اسلامي هستند و شرط "عدالت" در آنان جايگزين شرط "عصمت" در امام معصوم است.

/ 20