2. چگونگي بازشناسي گناه و اشتباه از يكديگر - عدالت حاکم اسلامی از دیدگاه امام خمینی (ره) نسخه متنی

اینجــــا یک کتابخانه دیجیتالی است

با بیش از 100000 منبع الکترونیکی رایگان به زبان فارسی ، عربی و انگلیسی

عدالت حاکم اسلامی از دیدگاه امام خمینی (ره) - نسخه متنی

محمد باوی

| نمايش فراداده ، افزودن یک نقد و بررسی
افزودن به کتابخانه شخصی
ارسال به دوستان
جستجو در متن کتاب
بیشتر
تنظیمات قلم

فونت

اندازه قلم

+ - پیش فرض

حالت نمایش

روز نیمروز شب
جستجو در لغت نامه
بیشتر
توضیحات
افزودن یادداشت جدید

2. چگونگي بازشناسي گناه و اشتباه از يكديگر

اينك اين پرسش مطرح است كه چگونه مي‏توان ميان اشتباه و گناه تمايز نهاد و يكي را از ديگري بازشناخت. روشن است كه حضرت امام "اصرار بر خطا" را گناه و موجب سقوط از عدالت مي‏داند(76) و ديكتاتوري يكي از نمودهاي آن است. ديكتاتوري از ديدگاه حضرت امام، پيش ازآنكه مشخصه نوع خاصي از ساختار سياسي باشد، يك "صفت نفساني" است و مهمترين ويژگي فرد ديكتاتور، اصرار به تحميل راي خود بر ديگران است، حتي اگر آن راي خطا باشد. از ديدگاه امام منشا ديكتاتورمنشي، قدرت طلبي است كه خود ريشه در حب نفس دارد. بنابراين، در صورتي كه ولي فقيه بر خطاي آشكار خود صراحتاً اصرار ورزد، از عدالت ساقط است.

اين تنها ضابطه روشني است كه حضرت امام براي بيان تمايز گناه و اشتباه از يكديگر، بيان مي‏دارد و در بسياري از موارد مرز ميان اين دو نامشخص مي‏ماند؛ چندانكه نمي‏توان با اطمينان گفت خطايي كه ممكن است عواقب ناگوار يا صدمات بيشمار به بار آورد، به خودي خود، موجب ساقط شدن ولي فقيه از عدالت مي‏گردد يا نه؛ چرا كه فرض بر اين است كه انسان عادل، "عمداً" خطا نمي‏كند(77) و لغزش او از سر تبعيت از هواي نفس نيست.(78) بنابراين، در نتيجه حسن ظني كه به ولي فقيه وجود دارد ـ كه خود مبتني بر نگرش خيرانديشانه به قدرت است ـ و اين كه ملاك عدالت فقهي "حسن ظاهر" است و حقيقت امور را جز خدا نمي‏داند، در مقام عمل به درستي نمي‏توان گناه و اشتباه را از يكديگر باز شناخت.

ساز و كارهاي جلوگيري از اشتباه

حال كه ولي فقيه نيز در معرض اشتباه است، چگونه مي‏توان احتمال وقوع آن را به كمترين حد رساند؟ بدين منظور مي‏توان از دو ساز و كار مشورت و انتقاد ياد كرد.

1. شورا

مهمترين ساز و كاري كه حضرت امام براي جلوگيري از اشتباه ولي فقيه در تصميم‏گيري توصيه مي‏كند، "مشورت" است كه "از دستورات اسلامي است".(79) حضرت امام به رهبران پس از خود توصيه مي‏كند "در امور مهم با كارشناسان مشورت كنيد و جانب احتياط را مراعات نماييد. "(80)حضرت امام خود نيز در مقام تصميم گيري به نظر كارشناسان اهميت مي‏داد و با آنان مشورت مي‏كرد.

البته حضرت امام بر اين باور بود كه شورا براي رهبر جنبؤ "طريقيت" دارد؛ بنابراين، رجوع به شورا براي ولي فقيه جايز است اما واجب نيست. در مواردي كه رهبر خود به تصميم صريح و قاطعي دربارؤ يك مساله دست يافته رجوع به شورا بر او لزومي ندارد.

مثلاً حضرت امام درباره اصل يكصد و شصت و دوم قانون اساسي مصوب 1358 كه رهبر را موظف كرده بود رئيس ديوانعالي كشور و دادستان كل كشور را "با مشورت قضات ديوانعالي كشور" منصوب نمايد، مي‏فرمايد:

"در قضيه‏اي كه قانون اساسي مي‏گويد كه اين دو مقام كه مقام دادستان كل و رئيس ديوانعالي كشور باشد بايد رهبر با مشورت قضات اين كار را انجام دهد، از دو جهت موضوع دارد: يك جهت اينكه مشورت در وقتي است كه شبهه باشد. در اموري كه شبهه نيست مشورت هم نيست؛ هر امري كه مورد شبهه باشد بين چند نفري كه مثلاً بخواهند دادستان كل باشند و اين چند نفر مورد اشتباه، كه هركدام چطورند، در مورد اين اشتباه بايد قضات مشورت كنند ولي اينجا موضوع ندارد، از باب اينكه مورد اشتباه من نبود."(81)

/ 20