عدالت را با سه رويكرد متفاوت ميتوان مورد بررسي قرارداد: اخلاقي، عرفاني و فقهي. در آثار حضرت امام ميتوان درباره اين هر سه رويكرد اشارتي مجمل يا توضيحاتي مفصل يافت.
1. تعريف اخلاقي
در كتاب شرح چهل حديث به نظريه علماي اخلاق درباره عدالت اشاره شده است. بر طبق اين نظريه، قواي نفس انسان عبارت است از: قوه نفس ناطقه، قوه غضبيه و قوه شهويه. مجموعه فضايل نيز در چهار فضيلت خلاصه ميشود: "حكمت، و عفّت، و شجاعت، و عدالت. و "حكمت" را فضيلت نفس ناطقه مميزه دانستهاند؛ و "شجاعت" را از فضايل نفس غضبيه و "عفت" را از فضايل نفس شهويه؛ و "عدالت" را تعديل فضايل ثلاث شمردهاند."(6) البته در جايي ديگر عدالت همان "حد وسط" دانسته شده كه به معناي "خروج از حد افراط و تفريط" و ملاك فضيلت يا "خلق حَسَن" است. مثلاً شجاعت كه حد وسط بين افراط تهور و تفريط جبن در قوه غضبيه است؛ بنابراين با وجود "شجاعت" ميتوان گفت كه قوه غضبيه داراي "عدالت" است.(7) براي بيان چنين مقصودي از "عدالت"، علماي اخلاق غالباً كلمه "اعتدال" را به كار ميبرند و از عدالت همان معناي نخست را اراده ميكنند؛ حضرت امام نيز "عدالت" را غالباً در همان معناي نخست به كار ميبرد.انسان در صورتي كه از نعمت دو مربي عقل و شرع بهرهمند نگردد، زمام اختيارش به دست قواي سركش غضب و شهوت ميافتد و رو به حيوانيت ميگذارد. اما"اگر به واسطه تعليم انبيأ و تربيت علما و مربيان، مملكت انسانيت اين انسان كذايي، [...] در تحت تاثير تربيت واقع شد، و كم كم تسليم قوّه مربيؤ انبيا و اوليا عليهم السلام، گرديد، ممكن است چيزي بر او نگذرد جز آنكه قوؤ كاملؤ انسانيه، كه در او به طريق استعداد و قابليت به وديعه گذاشته شده بود، فعليت پيدا كند و ظهور نمايد و تمام شئون و قواي مملكت برگردد به شان انسانيت شيطان ايمان آورده به دستش؛ چنانچه در دست رسول اكرم،ء ايمان آورد، فرمود: ان شيطاني آمَنَ بِيَدي.(8) "شيطان من به دست من ايمان آورد. "و مقام حيوانيت او تسليم مقام انسانيتش شود، به طوري كه مركب مرتاض راهوار عالم كمال و ترقي و براق آسمان پيماي راه آخرت شود و ابداً سرخودي نكند و چموشي ننمايد. و بعد از تسليم شدن شهوت و غضب به مقام عدل و شرع، عدالت در مملكت بروز كند و حكومت عادلؤ حقه تشكيل شود كه كار كن در آن و حكمفرماي در آن حق و قوانين حقه باشد و قدمي برخلاف حق در آن برگذاشته نشود و بكلي از باطل و جور عاري و بري گردد."(9) (تاكيد از نگارنده است.)سيري كه انسان با گذراندن آن در سايه تبعيت از عقل و شرع، به تحصيل ملكه عدالت توفيق مييابد "تهذيب نفس" نام دارد و غايت نهايي علم اخلاق است. حضرت امام، در تعريف تهذيب نفس ميفرمايد:"غلبه كردن انسان بر قواي ظاهرؤ خود، و آنها را در تحت فرمان خالق قرار دادن، و مملكت را از لوث وجود قواي شيطان و جنود آن خالي نمودن"(10)