زنان آفرينش، معنويت و عقل - زنان‌،‌ آفرینش، معنویت‌ و عقل نسخه متنی

اینجــــا یک کتابخانه دیجیتالی است

با بیش از 100000 منبع الکترونیکی رایگان به زبان فارسی ، عربی و انگلیسی

زنان‌،‌ آفرینش، معنویت‌ و عقل - نسخه متنی

مرجان دواتگران

| نمايش فراداده ، افزودن یک نقد و بررسی
افزودن به کتابخانه شخصی
ارسال به دوستان
جستجو در متن کتاب
بیشتر
تنظیمات قلم

فونت

اندازه قلم

+ - پیش فرض

حالت نمایش

روز نیمروز شب
جستجو در لغت نامه
بیشتر
توضیحات
افزودن یادداشت جدید

زنان آفرينش، معنويت و عقل

مرجان دواتگران

موضوع زن، به عنوان بدنه‏اي از جامعه انساني، به همان پايه، قابل بررسي و ژرفنگري است كه انسان، شايسته شناخت و بررسي است و هرگونه تحليل و بررسي ابعاد حيات زن، منهاي ويژگيهاي صنفي و جنسي، در واقع، تحليل حيات انسان به شمار مي‏آيد. از اينرو شناخت زن و منزلت و مقام او در حقيقت، شناخت انسان و كرامت اوست. اين نيز ترديدناپذير است كه شناخت انسان از خود، معيار ديگر شناختهاست.

به اين جهت انسان به عنوان نخستين گام در شناختوري، به ضرورت بايد به ژرفنگري و كاوشگري در خويشتن بپردازد و از ژرفاي بيكرانه خويش، آگاهيهايي دست آورد. پس مطالعه در احوال زن و بررسي ابعاد حيات اين بخش از جامعه انساني، گامي در راستاي انسان شناسي عمومي است.

1. آفرينش زن

زن، در آفرينش در بعد روحي و جسمي، از همان گوهري آفريده شده كه مرد آفريده شده است، و هر دو جنس در جوهر و ماهيت، يكسان و يگانه‏اند و تمايز و فرقي در حقيقت و ماهيت ميان زن و مرد نيست.

قرآن به صراحت از اين حقيقت، پرده برمي‏دارد:

ن‏م م‏كَقَلَخ ي‏ذّلا م‏كّبر اوقّتا س‏اّنلا اهّيا اي« ـ1 ...1اهَجوز اهنمقَ‏َلَخ و ،ٍة‏دحاو ٍس‏فن ه‏كنآ ،ادخ ربارب رد دينك ه‏شيپ اوقت م‏درم ي‏ا ار وا رسمه ن‏امه زا و ديرفايب ن‏ت ك‏ي زا ار امش .»...دروآ ديدپ ...2اهيلا ن‏كسيل!لَ‏َعَج َو ٍة‏دحاو ٍس‏فننِ‏ِم م‏كقَلَخ ي‏ذّلا وه« ـ2 زا و ،ديرفايب ن‏ت ك‏ي زا ار امش ه‏مه ه‏ك ت‏سوا ش‏مارآ وا اب ات ديرفايب زين ار ش‏نز ن‏ت ك‏ي ن‏آ ...دباي م‏كسُفنَانِ‏ِممُ‏ُكلقَ‏َلَخنَ‏َا ه‏تايآ ن‏م و« ـ3 ...3اهيلا اونكستل ًاجاوزَا ن‏اتيارب ه‏ك ت‏سوات‏ردق ي‏اهه‏ناشن زا و ات ديرفآي‏نارسمه ن‏اتدوخ س‏نجزا »...ديبايش‏مارآ ن‏اشيارانكرد

بنابراين زن در آفرينش از همان جوهر و گوهر مرد است و «مِن انفسكم» در اين آيه‏ها بسان اين آيات است:

«لقد مَنَّ الّله علي المؤمينن اذبَعَث فيهم رسولاً مِن انفُسِهم4... خدا بر مؤمنان منّت نهاد آنگاه كه از خودشان به ميان خودشان پيامبري مبعوث كرد...»

كه پيامبران بشرند و مبلّغان الاهي در جامعه انساني، از جنس انسان انتخاب شدند.

انديشه يكساني و يگانگي ماهوي زن و مرد، انديشه‏اي قرآني است كه از آيات‏الاهي به روشني دست مي‏آيد. تنها در اين زمينه نظر ديگري است كه خلقت زن را از زائده خلقت مرد تصوير مي‏كند. اين نظر به برخي از احاديث استناد شده است؛ ليكن اين انديشه‏ها در حديثي از امام صادق«ع» مردود شمرده شده است:

سُئل ابوعبدالله«ع» من خلق حوّاء و قيل له: انّ اُناسا عندنا يقولون: انّ‏اللّه ـ عزّ وجّل ـ خلق حوّاء مِن ضِلع آدم الا يسر الاقصي. قال: سبحان اللّه و تعالي عن ذلك علّوا كبيرا! يقول من يقول هذا، انّ الله لم يكن له من القدرة ما يخلق لآدم زوجه من غير ضلعه و جعل تمكّن من اهل التّشنيع سبيلاً الي الكلام ... ما لهؤلآء حكم اللّه بيننا و بينهم. ثمّ قال: انّ‏اللّه ـ تبارك و تعالي ـ لمّا خلق آدم من طين اَمَر الملآئكة فسجدو و القي عليه السّبات، ثمّ ابتدع له خلقاً، ...فاقبلت تتحرّك فانتبه لتحركّها... فلمّا نظر اليها، نظر الي خلقٍ حَسنٍ يشبه صورته غير انّها اُنثي... فقال آدم عند ذلك: يا ربّ من هذا الخلق الحَسَن الذي قد آنسني قربه و النّظر اليه. فقال اللّه هذه اَمَتي حوّآء5... زراره مي‏گويد: از امام صادق«ع» از آفرينش حواء سئوال شد كه برخي مي‏گويند: خداوند، حوّا را از دنده پائين و چپ آدم آفريد. امام«ع» فرمود: خدا منزّه و برتر است از اين نسبت. آنكس كه چنين مي‏گويد، مي‏پندارد كه خداوند قدرت نداشت براي آدم، همسري از غيردنده‏اش بيافريند!! اينان راه را بر خرده‏گيران باز مي‏كنند... چه مي‏گويند؟! خداوند ميان ما و آنان داوري كند. خداوند بزرگ آنگاه كه آدم را از خاك آفريد و به ملائكه فرمان داد تا او را سجده كنند، خوابي عميق بر او چيره ساخت؛ سپس مخلوقي جديد بيآفريد... كه وقتي به حركت آمد، آدم از حركت او بخود آمد. چون بدان نگريست، ديد زيباست و همانند خود اوست، جز اينكه زن است... آدم در اين هنگام گفت: خداوندا اين مخلوق زيبا كيست كه من نسبت به او چنين احساس انس مي‏كنم؟ خداوند گفت: اين بنده من حوّآء است...»

علاّمه مجلسي مي‏گويد:

«مشهور ميان مورّخان و مفسّران اهل سنّت اينست كه حوّا از دنده آدم آفريده شده و به اين معنا برخي از احاديث نيز دلالت دارد؛ ليكن اين حديث و احاديث ديگري، اين موضوع را ردّ مي‏كند...».6

سپس مجلسي(ره) بحثي تفسيري را از ابوالفتح رازي نقل مي‏كند:

«رازي، در تفسير اين فرموده خداوند كه «يا ايّها النّاس اتّقوا ربّكم الّذي خلقكم من نفسٍ واحدةٍ و خَلَق منها زوجَها...» مي‏گويد مراد از اين زوج، حواء است و در اينكه حوّا از آدم آفريده شده باشد دو نظريه است: 1ـ اينكه حوّا از دنده چپ آدم آفريده شده... 2ـ اينكه مراد از «خلق منها؛ از جنس و گوهر آدم همسرش را آفريد»، يعني از جنس آدم. و اين آيه چون آيه ديگر است كه مي‏گويد: «واللّه جعل لكم من انفسكم ازواجاً؛ خداوند براي شما از جنس خودتان همسراني قرار داد»، و چون اين آيه است: «لقد جاءكم رسول من انفسكم؛ به سوي شما پيامبري از خودتان آمد».7

سپس مرحوم مجلسي خود مي‏گويد:

«مقصود از خلقت از يك نفس (نفس واحدة)، خلقت از يك پدر است... و با اينكه مادر نيز شرط (لازم) اين آفرينش باشد، منافاتي ندارد... احتمال ديگر در كلمه «مِن» نيز هست و آن اينكه «مِن» تعليلي باشد يعني براي شما همسراني آفريد...».8

/ 8