بیشترتوضیحاتافزودن یادداشت جدید
اين جهت از مردان، پيشرفتهتر و تكامل يافتهتر باشند و همين موجب ميگردد كه به مسائل پيچيده فكري و عقلاني گرايش كمتري داشته باشند و همواره حسابگرانه و عقلاني با مسائل برخورد نكنند؛ بلكه تن به هدايت عاطفه ميدهند و به زندگي خانوادگي و اجتماعيگرمي و لطافت ميبخشند. دراينصورت پذيرش اينكه درك برخي مسائل خشك عقلي براي مردان آسانتر باشد، هيچ تحقيري در حقّ زنان را موجب نخواهد بود بلكه تفاوتهاي طبيعي، منشاء كاركردهاي متفاوت طبيعي است و واجد ارزش يا ضدارزش از حيث انساني و ديني نميباشد.ج) حديث يا احاديثي اگر مشتمل بر اصلي بود، بايد با بررسي دقيق جستجو كرد كه حديث يا آيهاي ديگر، مخالف مضمون آن وجود داشته نداشته باشد. اگر مخالفي وجود نداشت اين اصل در صورت صحّت سند و صراحت مدلول حديث، ثابت ميشود، و اگر مخالفي وجود داشت، بايد به قواعد «تعادل و تراجيح» عمل كرد. و اين يكي از معيارهاي علم «اصول» است.چهبسا پس از بررسيهاي كارشناسي (فقيهانه) و اجراي ضوابط «تعادل و تراجيح» روشن ميشود، كه در حقيقت، ناسازگاري و تضادي در كار نيست؛ بلكه دو حديث يا آيه و حديث، داراي يكي از نسبتهاي عام و خاص، مطلق و مقيد و... ميباشند، و يا درباره دو موضوع يا دو حالت از يك موضوع است كه اينها نيز ناسازگاري را از ميان برميدارد و سرانجام اگر حديثي با معاني روشن آيه يا آياتي، ناسازگاري داشت و با هيچيك از شيوهها تلائم و سازگاري ميانشان پديد نيامد، آن حديث كنار گذاشته ميشود، چون مخالف كلام خداست و خود پيامبر و اهلبيت(ع) فرمودهاند اگر چيزي از مابرخلاف قرآن نقل شد آن را نپذيريد.بنابراين، تعارض و ناسازگاري بَدوي (با نگرش سطحي و نخستين) نميتواند، تعارض به حساب آيد.البته بايد توجه داشت كه اين كارِ كارشناسي است، و هر كس نميتواند از هر نظر و برداشتي كه خوشش نيامد، روي برتابد و آن را با اين معيارها ردّ كند؛ بلكه بايد ضوابط دقيق سنجش دو حديث يا آيه و حديث صحيحي كه به ظاهر توافق مضموني ندارد، رعايت گردد. اكنون در سنجش حديث نقصان عقل زن با قرآن، بنظر ميرسد كه حديث باظواهر قرآن سازگاري ندارد و در قرآن كريم، در هيچ موردي از نقصان عقل زن، سخني به ميان نيامده است: بلكه بسياري از مسائل را كه درباره انسانها برشمرده و از صعود و سقوط نوع انساني سخن گفته است، زن و مرد را همتا و همسطح شمرده است چنانكه در بخش «اوجگرايي و تكامل زن» ياد كرديم. در مقايسه اين حديث با احاديث ديگر نيز به حديث مخالفي دست مييابيم. از امام علي«ع» حديث ديگري روايت شده است كه حديث پيشين را تقييد ميكند:«ايّاك و مشاورة النّساء الاّ من جُرّبت بكمال عقلٍ15 از مشورت با زنان بپرهيزيد مگر زناني كه كمال عقل آنان آزمايش شده باشد.»بنابراين، احاديث نقص عقل، با اينگونه احاديث، نسبت اطلاق و تقييد را پيدا ميكند و كلّيت آن از ميان ميرود و تعارض و ناسازگاري آنها برطرف ميشود. و نتيجه اين ميشود كه كلام پيشين درباره همه زنان نيست و مواردي استثنا دارد كه در آن روزگار كمتر بوده و در روزگار ما بيشتر شده است.