بیت المقدس از ظهوراسلام تا قرن بیستم نسخه متنی

اینجــــا یک کتابخانه دیجیتالی است

با بیش از 100000 منبع الکترونیکی رایگان به زبان فارسی ، عربی و انگلیسی

بیت المقدس از ظهوراسلام تا قرن بیستم - نسخه متنی

حسن ستاری ساربانقلی

| نمايش فراداده ، افزودن یک نقد و بررسی
افزودن به کتابخانه شخصی
ارسال به دوستان
جستجو در متن کتاب
بیشتر
تنظیمات قلم

فونت

اندازه قلم

+ - پیش فرض

حالت نمایش

روز نیمروز شب
جستجو در لغت نامه
بیشتر
توضیحات
افزودن یادداشت جدید



بيت المقدس از ظهوراسلام تا قرن بيستم

پس از بعثت حضرت محمد (ص)، در سيزده سال اول بعثت كه پيامبر در مكه زندگي ميكرد، مسجدالاقصي در بيتالمقدس قبله اول مسلمين بود و پس از مهاجرت به مدينه در سال دوم در مسجد بني سلمه در شهر مدينه، به فرمان خداوند، قبله مسلمين از مسجدالاقصي به مسجدالحرام (خانه كعبه در مكه) تغيير يافت كه شايد خلع سلاح كردن يهود بخاطر اينكه مسلمانان را به دليل نماز گزاردن به قبله آنان تحقير ميكردند از مهمترين دلايل آن بوده است. پس از رحلت پيامبر، در زمان خليفه اول، او سپاهي را روانه سوريه و فلسطين كرد كه با درگذشت او، در زمان خليفه دوم سوريه و بيتالمقدس به دست مسلمين افتاد و روميان در آنجا شكست خوردند. اهالي شهر مقاومت زيادي كردند اما طولاني شدن محاصره و مشكل غذا و شيوع بيماري و... آنان را مجبور به تسليم شدن كرد. خليفه دوم با مركب و لباسي بسيار ساده وارد شهر شد كه تعجب اهالي را برانگيخت و قرارداد صلح منعقد شد. خليفه نسبت به اهالي رفتار بسيار ملايمي داشت و از آن سال (يعني سال 15 هجري) فلسطين در دست مسلمانان بود. در معاهده صلح، مسيحيان در اعمال مذهبي خود آزاد بودند. ساكنان اين شهر را عمدتاً مسلمانان عرب تشكيل ميدادند و براي مسلمانان نيز قدس بخاطر اينكه قبله اول بود بسيار معزز و مقدس شمرده ميشد.

از سال 1095 م (488 هـ ق) با تهاجم اروپائيان عليه مسلمانان جنگهاي صليبي آغاز شد كه تا حدود نزديك به دو قرن ادامه يافت. اگر چه اين جنگ علتهاي گوناگوني داشت مانند انتقام جوئي دنياي مسيحيت از پيشرفتهاي مسلمين در غرب و نيز طمع ثروت شرق از سوي اروپائيان و اعتقاد به رفتن به بهشت از طريق وصال تربت عيسي و... اما يكي از علتهاي جنگهاي صليبي را، مورخين، مسئله فلسطين و شهر بيتالمقدس و خراجگزار بودن مسيحيان اين شهر براي مسلمانان و احتمالاً رفتار نامساعد با آنان ميدانند. در قرون وسطي كه از سال 395م، يعني زمان تجزيه امپراطوري روم باستان به روم غربي و روم شرقي آغاز ميشود و به سال 1435 م، با فتح قسطنطنيه بدست سلطان محمد فاتح خاتمه مييابد اروپا مركز فرمانروائي مستبدانه كليسا بود. پاپ براي آغاز جنگ دست به حيله زد و كشيشان شايع كردند كه علائم ظهور عيسي در فلسطين آشكار شده است. به همين دليل عده زيادي از مسيحيان براي تماشاي ظهور عيسي روانه بيت المقدس شدند و كشيشان هر سال وعدهي ظهور را به سال ديگر موكول ميكردند و بدين ترتيب بر عده زائرين افزوده ميشد. در همان اوايل كار، يكي از پاپها كه با هفتصد زائر عازم بيتالمقدس شده بود از جزيزه قبرس به اروپا بازگشت و شايع كرد كه مسلمين مانع ورود او به اين شهر شده اند. با چنين تمهيداتي نايره جنگي افروخته شد كه حدود دو قرن قرباني گرفت و بدنبال آن هفتصد هزار نفر از فقرا و توده هاي مردم به همراه عدهاي از شواليه هاي به سوي قدس به حركت درآمدند و در بين راه بر جمعيت آنان افزوده ميشد كه به روايتي به ميليونها نفر رسيدند اما پس از سه سال جنگ و غارت و پيشروي تدريجي فقط چهل هزار نفر به بيت المقدس رسيدند و بقيه يا در جنگ با مسلمانان كشته شدند و يا از بيماري جان باختند.

پس از محاصره طولاني بيتالمقدس و نبردي سخت، عاقبت صليبيون وارد شهر شده و دست به قتل عام زدند و همه چيز را بعنوان غنيمت بردند. گودافر، فرماندهي آنان كه بعد شاه فلسطين شد در گزارش به پاپ مينويسد: "اگر ميخواهيد بدانيد با دشمناني كه در بيتالمقدس به دست ما افتادند چه معاملهاي شد همينقدر بدانيد كه افراد ما در معبد سليمان در لجهاي از خون مسلمانان ميتاختند و خون تا زانوي اسب ميرسيد". مسيحيان بدين سان تا 90 سال بر فلسطين حكومت كردند. در مراحل پاياني جنگ دوم صليبي (1149-1147 م) مطابق با 544-542 هـ صلاحالدين ايوبي صليبيون را تار و مار كرد و بيتالمقدس را باز پس گرفت و آنها را از سوريه و مصر و ساير بلاد اخراج كرد. نيروهاي كمكي همچون سيل از اروپا به صليبيون ميپيوستند و جنگ را ادامه ميدادند تا اينكه جنگ سوم صليبي آغاز شد (1192-1189 م/ 588-585 هـ ق). پاپ كه سقوط بيتالمقدس را سبب تحقير شدن مسيحيان ميدانست فتواي جهاد صادر كرد. امپراطوران و پاپها بخاطر اين شكست اختلافات خويش را كنار گذاشتند و پادشاهان فرانسه و انگليس رأساً وارد جنگ شدند و فتوحاتي به دست آورده و قتل عام ديگري از مسلمانان به راه انداختند كه شرح وحشيگريهاي آنان در تواريخ اروپائيان از جمله تاريخ آلبرماله و تاريخ گوستاولوبون و... آمده است.

پس از مرگ صلاحالدين ايوبي، سلسله ايوبي پا برجا ماند و در اروپا نيز پس از كشمكشهاي فراوان پاپها با سلاطين، سرانجام پاپ "انيوسان" سوم، سلاطين را تكفير و حكم جهاد با مسلمين را صادر كرد و پس از بالغ بر سه سال كه از صلح ميگذشت، آتش جنگ دوباره برافروخته شد. صليبيها قسطنطنيه را فتح كرده و پادشاهي براي آن برگزيدند و جنگ چهارم نيز خاتمه يافت. آتش جنگ پنجم (1217-1221 م= 614-618 هـ ق) به تحريك پاپ "انيوسان" و جانشين او مجدداً برافروخته شد. پاپها از پادشاهان اروپائي خواستند كه بيتالمقدس را نجات دهند اما آنها نپذيرفتند و پاپ حكم جهاد عليه مسلمين را صادر كرد. در جنگ پنجم، صليبيها شكست خورده و به سرزمين خويش بازگشتند. جنگ ششم نيز به تحريك پاپ "انوريوس" سوم، به وقوع پيوست. فردريك پادشاه آلمان، ابتدا دعوت پاپ را پذيرفت اما بعد پشيمان شد و مورد تكفير پاپ قرار گرفت. فردريك پاپ را توقيف نمود و خودش عازم بيتالمقدس شد. بدليل اختلافات شديدي كه ميان سلاطين ايوبي وجود داشت مسلمانها قرارداد صلح با صليبيها بستند كه بيتالمقدس را به آنان بسپارند ولي مسجدالاقصي دست مسلمين باشد.

هفتمين جنگ صليبي (248-1254 م = 646-652 هـ ق) با تهاجم سن لوئي در 1248 م به مصر آغاز گرديد. چون صليبيون در غزه شكست خورده بودند، لوئي نهم در صدد جبران آن بود اما شكست خورد و دستگير و زنداني شد و پس از پرداخت غرامت هنگفت به مسلمانان آزاد گرديد. پس از هفتمين جنگ صليبي و مرگ آخرين پادشاه ايوبي، مماليك (غلامان) حدود سه قرن زمام امور را در دست گرفته و بيتالمقدس را نيز در اختيار گرفتند و با سپاه مغول كه يورش به سرزمينهاي اسلامي را آغاز كرده بود و عازم تسخير بيتالمقدس بود جنگيدند و آنها را شكست دادند و بازماندگان صليبيها را در عكا نيز نابود ساختند. از سوي ديگر سلسله عثماني با جنگهاي طولاني و فتوحات زياد عثمان غازي در نبرد با مغولها و يونانيان، پايهگذاري شد. عثمان در 727 هـ ق مطابق با 1326 م درگذشت و جانشينان او به حكومت رسيدند تا نوبت به سلطان محمد فاتح رسيد. سلطان محمد فاتح در سال 1453 م مطابق با 857 هـ شهر قسطنطنيه را كه مهمترين مركز اقتدار صليبيون و پايتخت روم شرقي بود فتح كرد و صليبيون را تا پشت دروازههاي اروپا تعقيب نمود و فتوحات خويش را در اروپا، آسيا و افريقا ادامه داد. فتح قسطنطنيه نقطه عطفي در تاريخ اروپا بود و همانطور كه با جنگهاي صليبي دانش و تمدن مسلمين به اروپا راه يافت، اين حادثه نيز نقطه پاياني بر قرون وسطي بود و منشأ تحولات عظيم رنسانس و پس از آن گرديد و قسطنطنيه به مدت پانصد سال تبديل به پايتخت امپراطوري عثماني ترك شد.

پس از آن پيشرفتهاي مهمي در صنعت و ادب و معماري؛ كشورداري و عمران و آباداني در سرزمين عثماني انجام شد و دول اروپائي نيز در هراس دائم از آن بسر ميبردند. با پيدايش سلسله صفويه در ايران كه مذهب تشيع را مذهب رسمي ساخت و با دسيسههاي آشكار و پنهان دولتهاي اروپائي بويژه انگليس جنگهاي خونيني ميان ايران و عثماني به وقوع پيوست كه آنهم متجاوز از دو قرن بطول انجاميد و درست در هنگامي كه اروپا نهضت عملي و فرهنگي خود (رنسانس) را پس از صلح با عثماني آغاز كرده بود دنياي اسلام گرفتار شكاف عظيمي شد و قدرت مسلمين در اين نبردهاي طولاني فرسوده گرديد و آنان بجاي دفاع از تمدن اسلام به جنگ داخلي و كينه هاي مذهبي ميانديشيدند

التماس دعا

/ 1