طلوعي در غروب - گیاه و سنگ نه، آتش نسخه متنی

اینجــــا یک کتابخانه دیجیتالی است

با بیش از 100000 منبع الکترونیکی رایگان به زبان فارسی ، عربی و انگلیسی

گیاه و سنگ نه، آتش - نسخه متنی

نادر نادرپور

| نمايش فراداده ، افزودن یک نقد و بررسی
افزودن به کتابخانه شخصی
ارسال به دوستان
جستجو در متن کتاب
بیشتر
تنظیمات قلم

فونت

اندازه قلم

+ - پیش فرض

حالت نمایش

روز نیمروز شب
جستجو در لغت نامه
بیشتر
توضیحات
افزودن یادداشت جدید














طلوعي در غروب

باران شامگاه ، چو ديواري از بلور

گلخانه ي شفق را در برگرفته
بود

خورشيد ، همچو نرگس بيمار آسمان

در پشت آن حصار بلورين شکفته بود

خاکستر غروب خزان ، مي نهفت گرم

در دل ، جرقه هاي هزاران
ستاره را

س بر سينه ي برهنه ي خود مي فشرد
ماه

پنهان ز چشم روز ، شب
شيرخواره را

باران اشک من

گلخانه ي خيال خزان ، ديده ي مرا

در بر گرفته بود چو ديواري از بلور

خورشيد چشم هاي تو در اشک من شکفت

چون نرگس طلايي گلخانه هاي دور











/ 55