توطئه فمینیستی نسخه متنی

اینجــــا یک کتابخانه دیجیتالی است

با بیش از 100000 منبع الکترونیکی رایگان به زبان فارسی ، عربی و انگلیسی

توطئه فمینیستی - نسخه متنی

جمیله بو پاشا؛ مترجم: م-ک بهدی

| نمايش فراداده ، افزودن یک نقد و بررسی
افزودن به کتابخانه شخصی
ارسال به دوستان
جستجو در متن کتاب
بیشتر
تنظیمات قلم

فونت

اندازه قلم

+ - پیش فرض

حالت نمایش

روز نیمروز شب
جستجو در لغت نامه
بیشتر
لیست موضوعات
توضیحات
افزودن یادداشت جدید

آيا تناسب قواي خورد کننده سلطه گر عليه تحت سلطه ، يعني
مردان عليه زنان را فراموش کرده اند؟ آيا رابطه اقتصادي -
اجتماعي موجود که زنان را تبديل به اکثريت بيکاران ، کساني که
حداقل حقوق را مي گيرند، کارگران نيمه وقت ( 83% کارهاي نيمه وقت
از آن زنان است)، دارندگان قراردادهاي موقتي (60%) و کساني که
مورد تبعيض هنگام استخدام يا پيشرفت در کار قرار مي گيرند، را
فراموش کرده اند؟ ازيا د برده اند که زنان در مسند هاي مديريت
جايي ندارند و اکثريت فقرا (80%) را تشکيل مي دهند؟ (3)

آيا
اين زنان به اصطلاح فمينيست نقش واقعي و نمادين تسلط مردان که در
واقع سرچشمه خشونتي است که به مثابه يک حکم جا افتاده مذهبي -
فرهنگي قديمي عملکرد دارد اما هنوز هم در روزگار ما تحمل مي شود،
را نمي شناسند؟

مرد خشن با خشونت قلمرو خود را تحميل مي کند
و به ياد مي آورد که قد رت در دست چه کسي است و در عين حال رابطه
بين مردانگي و روابط جنسي مسلط را نيز به طرف مقا بل مي
فهماند.(ظ(

خشونت مردان عليه زنان اشکال مختلف و جنبه
جهانشمول دارد و يکي از اشکال افراطي روابط زناشويي محسوب مي
شود. کنفرانس جهاني حقوق بشر در وين در سال 1993 وجود اين نوع
خشونت را باز شناخت و اهميت آن را برجسته نمود و آنرا به عنوان
نوعي از تجاوز به حقوق بشر تعريف کرد.

در پکن نيز هنگام
چهارمين کنفرانس جهاني سازمان ملل متحد در مورد زنان در سال 1995
، دولتهاي حاضر تعهد پذيرفتند که وضعيت را بررسي و عليه اين نوع
خشونت مبارزه کرده از قربانيان آن حمايت کنند. اما براي منتقدين
امروزي ، متهم ، زن مورد ضرب و شتم قرار گرفته است، زني که مي
داند اشکال مختلف خشونت حد و مرز ندارند، تنها بر روي کاغذ سرد
گزارشات است که مي توان انواع خشونت را طبقه بندي و جدا کرد.از
آن زمان که صدايي آمرانه بازجويي مي کند ( مگر منع نکرده بودم که
ديگر اين دوستت را نبيني...، کجا بودي وقتي زنگ زدم ... ، تحقيري
که با چنان صراحتي بيان مي شود که زن به نا چار آنرا باور مي کند
(توزشتي ، تو احمقي...) هل دادن و کشيده اي که به دنبالش مي آيد
تا ادامه آن چنانچه زن مقاومت کند ، به ضرب و شتم واقعي و خشونت
جنسي بيانجامد ، همه اينها طبيعتا تفاوتي ندارند تنها درجات
مختلف خشونت اند. مي توان از پيوستگي درجات مختلف خشونت سخن راند
کمتر با بيشتر آنطور که زنان مي گويند ، ا ز آنها بپرسيد؛ درد
يکي است ، درد وجود نداشتن به مثابه يک انسان .

شايد بهتر
بود تا آنجا که امکان داشت ، در گزارش، نتايج مربوط به اشکال
مختلف خشونت جداگانه طبقه بندي شوند. اما اين دراصل قضيه تفاوتي
به وجود نمي آورد، يعني در وجود تسلط مردان که در تعريف انسان ،
مشخصات تاريخي مرد مردانه را در تقابل زن مطرح مي
کند.(پيربوردير(

گويا اين توطئه فمينستي مردان را متهم مي
کند. مرداني که حق دارند ، در ميان تمام حقوق ديگر ، از زن به
مثابه فاحشه استفاده کنند.

/ 4