تولی، تبری و احیاگری نسخه متنی

اینجــــا یک کتابخانه دیجیتالی است

با بیش از 100000 منبع الکترونیکی رایگان به زبان فارسی ، عربی و انگلیسی

تولی، تبری و احیاگری - نسخه متنی

| نمايش فراداده ، افزودن یک نقد و بررسی
افزودن به کتابخانه شخصی
ارسال به دوستان
جستجو در متن کتاب
بیشتر
تنظیمات قلم

فونت

اندازه قلم

+ - پیش فرض

حالت نمایش

روز نیمروز شب
جستجو در لغت نامه
بیشتر
توضیحات
افزودن یادداشت جدید



توّلي،تبّري و احياگري

سير در زمين و مشي در عرصه مناسبات و معاملات عالم مُلكي هر فرهنگ و تمدني را با هر رتبه از توانايي و ارجمندي، مستعد تأثيرپذيري، اختلاط، امتزاج و بالاخره و التقاط مي‌كند؛ چنان‌كه، عموم فرهنگ‌ها و تمدن‌ها با فاصله گرفتن از كانون اصلي و منشأ و مبدأ، پذيراي دگرگوني شدند.

پيام و آيين عموم انبياي عظام الهي(ع) نيز از اين قاعده مستثني نبوده تا آن‌جا كه گستردگي و ژرفاي اختلاط حق و باطل و نفوذ عوامل برخاسته از گونه‌هاي مختلف شرك و كفر و نفاق، دفتر عهد آن برگزيدگان خداوند را بست تا آن‌كه عهد پيامبر آخرالزمان(ص) رسيد.

اعلام جريان امامت و انتصاب آسماني علي و اولاد علي(ع) به عنوان شارح، مفسر، مبين و مجري احكام الهي و شريعت محمدي(ص)، اگر چه موجب نوميدي كفار شد و اميد كساني را كه منتظر رحلت نبي اكرم(ص) بودند، بدل به يأس ساخت ليكن، رخنه نفاق و شرك با دلالگي ابليس، بروز گونه‌اي اختلاط و امتزاج حق و باطل را ـ خارج از مسير امامت ـ سبب شد چنان‌كه مسلمانان نيز ـ چونان امم پيشين ـ مبتلاي فرقه‌ها شدند و ظهور مذاهب گوناگون را به تجربه نشستند.

بيم اختلاط و امتزاج كه لاجرم دور شدن و انحراف از كانون اصلي را سبب مي‌شود در خود امكان التقاط فرهنگي و مادي را دارد از همين‌رو عموم فرهنگ‌ها و تمدن‌ها ـ از جمله مسلمانان ـ همواره نيازمند انجام اصلاحات و در مقاطعي مهم و حساس، محتاج احياگري‌اند. اصلاح‌گري، باعث حذف شاخ و برگ‌هاي اضافي و پيراستن پيكره و اندام حيات فرهنگي و مدني مسلمانان از گياهان هرز و اعوجاج‌هاست البته، مشروط به آن‌كه در سوگيري اصلي و سير در جاده مستقيم خدشه وارد نشده باشد. حيات و حضور امامان معصوم(ع) در ميان مردم به عنوان مبين و مجري احكام ـ به شرط مبسوط اليد بودن امام ـ همه امور و معاملات مردم را در مسير مستقيم و حقّ سوق مي‌دهد و هماره سبب اصلاح امور به نحو شايسته مي‌شود.

انحراف مسير خلافت و جانشيني پيامبر(ص) و پس از آن شهادت امام علي(ع)، چنان وضعي را در دهه‌هاي اول پس از بعثت به وجود آورد كه بزرگ‌مردي چون حضرت امام حسين(ع)، ناگزير به قيام و برافراشتن پرچم احياي دين و بازگرداندن قافله امت به مسير اصلي و حقيقي شد و براي نيل به اين مقصد، هزينه سنگيني را نيز پذيرا گشت. و اگر چنين نشده بود، اسلام براي هميشه در جاده شرك و نفاق مي‌رفت تا در برهوت كفر براي هميشه مستحيل و مضمحل شود. از اين‌جا، محرم و عاشورا، هماره يادآور احياي دين توسط امام حسين(ع) و ضرورت اصلاحات مبتني بر شريعت محمدي و سنت ائمه دين(ص) و اصل امامت است. مراجعه به آموزه‌هاي ديني و روايات ما را متذكر اين معنا مي‌شود كه: «اصلاح‌گري»، مشروط و منوط به:

1. پيراستن ساحت‌هاي اعتقادي، فرهنگي و عملي مسلمين از شائبه‌ها، با تمسك به منابع ديني از مجراي اجتهاد و فقهاي عالي‌مقام و محققان تابع اهل‌بيت(ع)؛

2. تمسك به فروع دين و به ويژه دو سنت امر به معروف و نهي از منكر، و حج؛

3. پاسداشت ايامي ويژه چون محرم و عاشورا؛

4. احياي فرهنگ انتظار در ميان عموم مسلمين؛ است.

تا در اين صورت دين و شريعت اسلام:

1. از فرو غلتيدن در انحراف، اعوجاج و التقاط در امان بماند؛

2. مسلمانان و مؤمنان تكليف خويش را در همه وجوه به جا آورده باشند؛

3. زمينه و بستر ظهور احياگر بزرگ و مصلح كل فراهم شود.

مراجعه به همه آنچه كه از مجراي پاسداشت «فرهنگ عاشورا» و «فرهنگ مهدوي» سبب اصلاح‌گري و احياگري مي‌شود، اين معني را متبادر به ذهن مي‌كند كه انجام اين امر مهم، بستگي تام به حيات اصل «تولّي و تبرّي» دارد.

از گذشته تا به امروز؛ غفلت از اين اصل، بدفهمي معاني حقيقي آن، و تفسير خودساخته و خودكامانه از آن باعث شده تا زمينه‌هاي انحراف فراهم آيد؛ چنان‌كه در نقطه عطفي خاص، براي بازگرداندن كاروان دين و دينداران از جاده انحرافي، مرداني چون حضرت حسين بن علي(ع)، تمام قد و با شمشير آخته در ظهري داغ ايستادند و جان خود و بهترين و برگزيده‌ترين افرادشان را فدا كردند.

در هنگام نزول آيات «اليوم يئس الذين كفروا من دينكم»، امروز كافران از دين شما نوميد شدند...»1

و در هنگامه غدير جز پيامبر اكرم(ص)، هيچ كس متوجه اين معنا نبود كه چرا اعلام منصب امامت و خلافت علي(ع) باعث نوميد شدن مشركين مي‌شد تا آنكه مراتبي از آن در شرايط مختلف آشكار شد:

- ظهور كاركرد امامت در حوزه خلافت كوتاه مدت حضرت علي(ع) و اثبات ضرورت حضور مجري معصوم در عرصه حكومتي؛

- انعكاس نقش آن در احياگري بي‌نظير حسين بن علي(ع)؛

- بروز جايگاه آن منصب در تفسير و تبيين مراتب مختلف دين به وسيله ساير حضرات معصومين(ع)

اين همه، تنها وجه مختصري از نقش اين منصب الهي را نمودار مي‌ساخت كه هيچ‌يك از آن حضرات در زمان حيات، خود مبسوط اليد و در مسند خلافت و امامت تامّ و تمام نبودند.

در عصر حضرت حسين بن علي(ع) هم، همه همت مسلمانان و تولّاي آنان معطوف به «شجره خبيثه بني‌اميه» و تبرّاي آنان متوجه «شجره آل الله» بود. گستره و ژرفاي اين انحراف از حقيقت دين باعث بود تا امام حسين(ع)، براي اعلام معروف‌ترين معروف و منكرترين منكر ناگزير به پاره كردن همه رشته‌ها و پرده‌هايي شود كه موجب غفلت از تبرا و تولاي حقيقي، بدفهمي آن و تفسير شيطاني و نفساني شده بود. و اين مهم جز با حضور در ميدان عاشورا ممكن نبود.

به همين سبب است كه مي‌توان گفت: ورود به عرصه اصلاح‌گري و احياگري، و حراست از كيان فرهنگي و جغرافياي خاكي مسلمين در هر عصر و زمان، در گرو بازشناسي اصل تولّي و تبرّي است. اين شناسايي ضرورتاً مي‌بايست ناظر بر وجوه اعتقادي، فرهنگي و عملي شرك و نفاق در هر عصر باشد؛ آن هم درباره هر يك از اشخاص، جريانات و حتي تمدن‌ها كه حاوي و حامل وجوه شرك و نفاق‌اند.

جمله معناي تولّي و تبرّي، مصداق خارجي آنچه كه بايد بدان تولي جست و يا از آن بري بود، نحوه تولي جستن و بري گشتن و بالاخره گستره آن كه در هر زمان مسلمانان براي دور شدن از «شجره خبيثه» و نسبت يافتن با «شجره طيبه» بدان احتياج دارند، در زيارت عاشورا مندرج است. شايد بتوان گفت كه جان مايه فرهنگ عاشورا و مهدويت، در تمامي فرازهاي اين زيارت مقدس جلوه‌گر است.

بن و ريشه گونه‌هاي مختلف التقاط و نفاق، و شرك و كفر در طول تاريخ، و نحوه ظهور آن در اشخاص و جريانات از مجراي مطالعه تولي و تبري اقوام قابل بررسي و تحليل است. شناخت درجه دوري و نزديكي آنان نسبت به حقيقت هستي نيز در برخورد آنان با مصاديق گوناگون حق و باطل قابل شناسايي است.

چه نادانند آنان كه خود و ديگران را در «صورت تاريخي» كهنه و نخ‌نما گرفتار آورده و از ظهور و بروز «مصاديق جديد» و صورت‌هاي نو كه در معني و مقصد با مصاديق كهن شريك‌اند غفلت كرده‌اند. ذكر بن‌مايه فكري آنان كه گرداگرد بني‌اميه مجتمع بودند و بيان نحوه عمل آنان چنانكه منجر به شناسايي بن‌مايه فكري و مصاديق و نحوه عمل هواداران كفر و شرك و نفاق در عصر حاضر نشود، ره به بي‌راهه بردن است و ناثواب را ثواب پنداشتن. بدون اين شناسايي، گفت‌وگو از هرگونه اصلاح‌گري، ره به بي‌راهه بردن است.

اين زيارت سترگ ـ زيارت عاشورا ـ تعليم مي‌دهد كه:

به همان سان كه اظهار محبت، با صراحت و آشكاري تمام، همراه با معرفي واضح محبوب مطلوب اتفاق مي‌افتد، تبرّي جستن از غير محبوب، نيز مي‌بايست با صراحت، به دور از اجمال و كلي‌گويي و در آشكاري تامّ اتفاق افتد و تمامي مظاهر، شركا، وابستگان، صورت‌هاي عملي نيز بيان شود تا تمامي مجاري و منافذ رخنه باطل مسدود شود. شايد راز دستور و توصيه بزرگان دين در «مداومت ذكر اين زيارت» به همين موضوع برمي‌گردد. تنها از اين مجراست كه امكان اتصال و اتصاف به اهل ايمان، و لاجرم رستگاري فراهم مي‌شود. بيان قلبي و زباني محبت و اعلام آمادگي براي مجاهدت، مبين ضرورت «آماده شدن» جسم و جان، براي مجاهدت است؛ و نه وِردي مانده در زبان ظاهر. آمادگي براي بذل مال و جان، ظهور «هم‌عهدي» و مقدمه ورود به آستان مردان منتظر است. مرداني كه در صف خونخواهان حسين(ع) و امام منتظر منتقم خون حسين قرار دارند. آنان كه در روز و ظهور عاشورا با حسين و در كنار حسين ماندند، منتظران حقيقي بودند كه خداوند مجال پيوستن به امام حسين(ع) را تا ابدالآباد برايشان ميسر ساخت. چنان‌كه در روايات مذكور است، منتظر امام زمان(ع)، چونان كسي است كه در لشكرگاه امام و در كنار اوست. هر كس از شما بميرد، در حالي كه منتظر اين امر باشد، همانند كسي است كه با حضرت قائم در خيمه‌اش بوده باشد. آنگاه فرمود: نه، بلكه مانند كسي است كه در خدمت آن حضرت شمشير بزند.و سپس فرمود: نه، به خدا همچون كسي است كه در پيشگاه رسول خدا شهيد شده باشد. 2

فرهنگ عاشورا و مهدويت، از يك جنس‌اند: در هم تنيده‌اند. از امري واحد سخن مي‌گويند و سيري واحد را فراروي سالكان قرار مي‌دهند تا جملگي به مقصدي واحد نايل شوند.

مردان عاشورايي، مرداني مهدوي‌اند، در جستجوي حسين زمان، مهدي دوران.

1. سوره مائده (5)، آيه 3: اليوم يئس الذين كفروا من دينكم فلا تخشوهم و اخشون اليوم أكملت لكم دينكم و أتممت عليكم نعمتي و رضيت لكم الإسلام دينا...

امروز كافران از دين شما نوميد شدند. پس از ايشان مترسيد و از من بترسيد. امروز دين شما را برايتان كامل و نعمت خود را بر شما تمام كرديم و اسلام را براي شما به عنوان آيين برگزيديم.

2.(بحارالانوار مجلسي، ج18، ص 126.)

/ 1