بیشترتوضیحاتافزودن یادداشت جدید همچنانكه تفسير بعضى از دوستان از طرفداران ارسطو به اينكه خوبى اخلاقى همان مفهوم نسبى و از معقولات ثانيه فلسفى است گفتارى غلط است علاوه بر آنكه خوبى، ذاتى خود عدالت است و عارض بر ذهن نمىشود بلكه اصلاً عرض نيست بلكه ذاتى عدالت است كه ذاتاً خوب است و در تعريف وصف معقولات ثانويه فلسفى گفتهاند آنچه عروض اش در ذهن و اتصافاش در خارج است اما هرگز آنچه ذاتاً خوب است مثل عدالت چنين نيست پس «خوبى ذاتى» كه خوبى اخلاقى هم از آن جمله است از «مفاهيم نسبى و ما بالقياس و از معقولات ثانيه فلسفى» نيستند و هرگز انتزاعى محسوب نمىشوند بلكه همچون زيبائى احكام هندسى و علوم رياضى از واقعيات نفس الامرى هستند مثلاً دو زاويه متقابل براس واقعاً مساوى هستند چه در ذهن وجود يابند و يا در خارج و مجموع زواياى داخلى مثلث مساوى با صد و هشتاد درجه (دو قائمه) است چه مثلث در ذهن بيايد و در خواب ديده شود يا در خارج، كشيده شود و روى كاغذ بيايد يك "فرش زيبا"، دوستداشتنى است چه در خواب يا بيدارى و واقعاً هم زيبا و دوستداشتنى است خوشى هم دوستداشتنى است و نيز عدالت هم چون كارى عقلاً بجا است يعنى مراعات حقوق طبيعى ديگران و آنچه مستلزم مراعات حقوق طبيعى ديگران است چون عقلاً كارى بجا است، زيبا است چون زيبائى هم همان بجا بودن هر چيزى در جاى خودش است و هر زيبائى هم عقلاً دوست داشتنى است چه در ذهن و خواب بيايد يا در خارج و بيدارى و عقل به شهود آنرا مىيابد يعنى خوبىهاى ذاتى را عقل به عيان و شهود خود، آنرا درك مىكند و از «ذاتيات آنها» و نيز از بديهيات است كه خود، ريشه استدلال و بى نياز از استدلال است و در «ذات آن اشياء» وجود دارد مثل خوشى كه ذاتاً خوب است نه در مقايسه يا چيز ديگر اما «معقولات ثانيه فلسفى» تنها نسبت چيزى را به چيز ديگر بيان مىكنند و از ذات آن چيز هيچ نمىگويند مثل اينكه سقف تحت آسمان است هيچ خبر از ماهيت سقف به ما نمىدهد پس اينكه خوشى، عدات خوب است در اين جمله خوبى يك وصف ذاتى است نه وصف انتزاعى و مقايسهاى.