فلسفه اخلاق از دیدگاه مکاتب قدیم و جدید نسخه متنی

اینجــــا یک کتابخانه دیجیتالی است

با بیش از 100000 منبع الکترونیکی رایگان به زبان فارسی ، عربی و انگلیسی

فلسفه اخلاق از دیدگاه مکاتب قدیم و جدید - نسخه متنی

سید محمدرضا علوی سرشکی‏، محمد سلیمانی

| نمايش فراداده ، افزودن یک نقد و بررسی
افزودن به کتابخانه شخصی
ارسال به دوستان
جستجو در متن کتاب
بیشتر
تنظیمات قلم

فونت

اندازه قلم

+ - پیش فرض

حالت نمایش

روز نیمروز شب
جستجو در لغت نامه
بیشتر
توضیحات
افزودن یادداشت جدید

(زيرا تشويق عمل به قانون و مجازات تخلّف از قانون در افراد، ايجاد انگيزه شخصى مى‏كند البته در جلو ديدگان‏ پليس عادل كه با رشوه چشم خود را نمى‏بندد) «اما سرچشمه اخلاق بايد در درون خود فرد عادل و نيكوكار باشد كه حتى در غياب چشم پليس هم خلاف نمى‏كند» و حتى براى نيكى به ديگران اگر با منافع شخصى او هم منافات داشته باشد از منافع شخصى خود هم مى‏گذرد تا به ديگران خدمت كند مقصود از تفسير اخلاق، تفسير و توجيه «وجود چنين انگيزه‏اى در انسان با فضيلت است» كه به كارهاى نيك و ضرر نزدن به ديگران بلكه نفع رساندن به ديگران اقدام مى‏كند گرچه هيچ نفعى شخصى از آن عمل به خودش نرسد بلكه ضرر هم بكند و گاهى حاضر است حتى جان خود را در خدمت به ديگران بدهد پس ضابطه‏اى را كه بنتام بيان كرد نفع اكثر افراد براى تشخيص قانون خوب است و قانون و رفتارى را كه بيشترين نفع را نسبت به اكثر افراد دارد خوب است

 اما انسان با اخلاق و با فضيلت به چه انگيزه‏اى مى‏خواهد به ديگران نفع برساند بدون آنكه از آن عمل، نفع شخصى به او برسد و حتى در مواردى كه چنين خدمتى به جامعه به ضرر شخصى او تمام شود و يا حتى جانش را به خطر مرگ به باندازد بنتام نمى‏تواند آنرا توجيه كند و اگر بقول هلوتيوس تنها انگيزه رفتار انسان همان نفع شخصى اوست چنين رفتارى (خدمت به ديگران بدون اجرت و مزد) بدون انگيزه محسوب مى‏شود و نبايد در جامعه وجود داشته باشد در حاليكه بقول «هيوم» ما چنين انگيزه‏هاى خيرخواهانه را در انسانهاى عادل و نيكوكار به وضوح مشاهده مى‏كنيم كه هرگز از خودخواهى (و خوددوستى و به قصد نفع رسانى به خود) انجام نگرفته است

 پس بجز انگيزه‏هاى مادى و حيوانى كه هر جانورى درصدد حفظ بقاى خود و جلب نفع و دفع ضرر خود است در انسان بايد مبدأ و سرچشمه ديگرى باشد كه دقيقاً بر خلاف خودخواهى و نفع شخصى بتواند سرچشمه چنين اعمال فضيلت مندانه باشد اگر اين انگيزه نتواند از عقل سرچشمه بگيرد حتماً از چيزى كه آنرا «وجدان يا حس اخلاقى يا غريزه نوع دوستى» است سرچشمه گرفته باشد و نظريه بنتام براى فلسفه حقوق، به جا است اما براى فلسفه اخلاق نامربوط است.

/ 100