اسپنسر 1820 - 1903: - فلسفه اخلاق از دیدگاه مکاتب قدیم و جدید نسخه متنی

اینجــــا یک کتابخانه دیجیتالی است

با بیش از 100000 منبع الکترونیکی رایگان به زبان فارسی ، عربی و انگلیسی

فلسفه اخلاق از دیدگاه مکاتب قدیم و جدید - نسخه متنی

سید محمدرضا علوی سرشکی‏، محمد سلیمانی

| نمايش فراداده ، افزودن یک نقد و بررسی
افزودن به کتابخانه شخصی
ارسال به دوستان
جستجو در متن کتاب
بیشتر
تنظیمات قلم

فونت

اندازه قلم

+ - پیش فرض

حالت نمایش

روز نیمروز شب
جستجو در لغت نامه
بیشتر
توضیحات
افزودن یادداشت جدید






















اسپنسر 1820 - 1903:


گرچه «اسپنسر» براى سازش دادن ميان «اخلاق و نوع دوستى و عدالت» با «تنازع

بقاء»، تلاش ساده لوحانه‏اى نمود و خيال كرد كه در رقابت زندگى و پيشرفت‏هاى

اقتصادى هميشه، قدرتمندى كه بخاطر قدرت اش باقى مى‏ماند مى‏شود فرد فضيلتمدار و

آنكه نابود مى‏شود فرد رذل است در حاليكه در همين كشاكش اجتماعى ديده مى‏شود كه

سقراط محكوم به مرگ شد و مُرد با آنكه خواهان عدالت و فضيلت بود و دشمنانش ماندند

با آنكه انسانهاى پست بودند.

جان استوارت ميل 1806 - 1873

فرزند جيمز ميل و شاگرد جان استين و از علاقمندان به فلسفه اخلاق بنتام و

هلوتيوس و مطالعه كنندگان آثار لاك، هيوم، ريد و داگلد و جزو محفل فايده گرايان (و

معتقد به اينكه خوشى بطور مستقيم بدست نمى‏آيد بلكه سعادت و خوشى نتيجه آرمانهائى

است سواى سعادت و خوشى) و با كلريج و همكارانش كه مخالف بنتاميان بودند دوست شد و

از تنگ نظرى مكتب بنتام آگاهى يافت و با بعضى از پوزيتيويست‏ها مكاتبه داشت و لذا

براى آگوست كنت احترامى قائل بود و كتاب درباره اصالت فايده و كتابى درباره اگوست

كنت انتشار داد.

- ميل بالاخره با فرق گذاردن ميان كيفيت‏هاى مختلف لذت، به اينكه لذت علاوه بر

رجحان بعضى لذت‏ها «بخاطر كميت و زيادى‏ مقدار آنها» به رجحان بعضى از لذت‏ها «به

خاطر كيفيت بهترشان»، معقتد شد (گرچه در كميت به يك اندازه باشند) و با اعتقاد به

تفاوت‏هاى كيفى ميان لذتها از بنتام مقدارى فاصله گرفت و در نهايت با گفتن جملاتى

از بنتاميان دور و به فضيلت گرايان سقراطى نزديك شد آنگاه كه گفت1( - تاريخ فلسفه

كاپلستون در قسمت نقل فلسفه ميل (ترجمه فارسى، در جلد هشتم، صفحه 47).

:

«بهتر است كه انسان بود و ناكام تا خوك بود و كام يافته بسان سقراط، محروم بودن،

بهتر است تا بسان ابلهى متنعّم».

/ 100