فصل دوم : تحليل معرفت - درآمدی بر مبانی فکری انقلاب اسلامی نسخه متنی

اینجــــا یک کتابخانه دیجیتالی است

با بیش از 100000 منبع الکترونیکی رایگان به زبان فارسی ، عربی و انگلیسی

درآمدی بر مبانی فکری انقلاب اسلامی - نسخه متنی

محمدتقی فعالی

| نمايش فراداده ، افزودن یک نقد و بررسی
افزودن به کتابخانه شخصی
ارسال به دوستان
جستجو در متن کتاب
بیشتر
تنظیمات قلم

فونت

اندازه قلم

+ - پیش فرض

حالت نمایش

روز نیمروز شب
جستجو در لغت نامه
بیشتر
توضیحات
افزودن یادداشت جدید
























فصل دوم : تحليل معرفت

اشاره:

در اين فصل نخست سه اطلاق معرفت بيان شده است; سپس تعريف رايج معرفت بيان شده در ادامه از سه مشكل عمده تعريفِ سه جزئىِ معرفت ياد مى شود. مسأله ملاك، واقعى بودن معرفت را بيان مى دارد. نفى شكاكيت از طريق بررسى مدعا و نقد ادله شكاكان از ديگر مباحث اين فصل است، و در پايان اصناف معرفت برشمرده مى شود.

در معرفت شناسى دو سنّت رايج است: نخست سنّتى كه از دكارت آغازيد; اين سنّتِ معرفت شناختى از شكاكيت، به معناى امتناع حصول معرفت، مى جوشد. در اين رويكرد، با نفى شكاكيت و نقد ادله آن به اين نتيجه مى رسند كه معرفت امرى است ممكن. دوم: سنت منسوب به گريس است; مبنى بر اين كه دكارت به بيراهه رفته و بى جهت فلسفه را با دل مشغولى ناسالمى به نام شكاكيت درگير كرده است. شايسته تر آن است كه ما به بررسى ماهيت «معرفت» و «توجيه» بپردازيم و اين خود به نتيجه مطلوب، يعنى امكان معرفت، منتهى خواهد شد. پس ردّ شكاكيت نبايد مقصود اولى و اصلى يك معرفت شناس موفق باشد; هر چند بحث از شكاكيت به طور ضمنى و پاورقى در معرفت شناسى مطرح خواهد بود.

نوشتار حاضر از ديدگاه دوم پيروى كرده بر اين باور است كه منطقاً نخست بايد ماهيت معرفت روشن و واضح گردد; تا زمينه طرح مسأله شكاكيت به معناى نفى معرفت فراهم آيد.

/ 136