تمايز سوم: معرفت يا فهم - درآمدی بر مبانی فکری انقلاب اسلامی نسخه متنی

اینجــــا یک کتابخانه دیجیتالی است

با بیش از 100000 منبع الکترونیکی رایگان به زبان فارسی ، عربی و انگلیسی

درآمدی بر مبانی فکری انقلاب اسلامی - نسخه متنی

محمدتقی فعالی

| نمايش فراداده ، افزودن یک نقد و بررسی
افزودن به کتابخانه شخصی
ارسال به دوستان
جستجو در متن کتاب
بیشتر
تنظیمات قلم

فونت

اندازه قلم

+ - پیش فرض

حالت نمایش

روز نیمروز شب
جستجو در لغت نامه
بیشتر
توضیحات
افزودن یادداشت جدید














































































































































































































تمايز سوم: معرفت يا فهم

پاره اى از شكاكان، فهم گزاره را ممكن مى دانند; ولى برخى ديگر مى گويند دليل اين كه به گزاره اى معرفت نداريم، اين است كه از آن فهمى در دست نيست; مثلاً گزاره «خدا هست.» را برخى از شكاكان قابل فهم مى دانند، هر چند دليلى بر اثبات آن نداشته باشند; برخلاف آن دسته از شكاكان كه چنين گزاره هايى را غير قابل فهم و بى معنا معرفى مى كنند.مبناى اين سنخ تمايز را بايد در ميان تئورى هاى معنادارى و ملاك معنادار بودن گزاره ها جُست.

حال كه روشن شد كه فقط روش شكاكيتِ از راه استدلال قابل بحث و گفتوگو است، به ادله آن مى پردازيم. ضمن آن كه بايد توجه داشت: آيا نتيجه هر دليل شكاكيت فراگير است؟ يا منطقه اى؟ آيا معرفت را نفى مى كند؟ يا اين كه باور موجه را هم مورد انكار قرار داده است؟ و نهايتاً اين كه آيا فهم گزاره ها را هم نافى است، و به همين سبب معرفت به آنها را مورد ترديد قرار مى دهد؟ يا اين كه با قابل فهم دانستن آنها معرفت را از گزاره ها سلب مى كند؟

اينك ادله شكاكان را در دو دوره كلاسيك و جديد مرور مى كنيم:

/ 136