بیشترتوضیحاتافزودن یادداشت جدید
و مىدانيد كه وجود مقدس مولا حاوى و جامع تمام اصول و كمالات بود تا جايى كه خليل بن احمد پس از اندكى شناخت از امير المومنين حضرت على عليهالسلام مىگويد :« إِسْتَغْناءُهُ عَنِ الْكُلِّ وَاحْتِياجُ الْكُلِّ إِلَيْهِ دَليلٌ عَلى أَنَّهُ إمامُ الْكُلِّ » .بىنيازى على در همه امور از همه و احتياج همه در تمام برنامهها به او دليل بر اين است كه آن حضرت پيشواى همه است!!در روايت آمده منظور از صادق و مصدق و صديق در قرآن مجيد على عليهالسلام است[355] .روى اين حساب براى شناخت پاكان و صديقان بهترين و نزديك ترين راه مطالعه حيات و شناخت اوصاف على عليهالسلام است .على عليهالسلام منبع و سرچشمه علم ، عدل ، عفت ، عصمت ، عبادت ، كرامت ، شرف ، غيرت ، فضيلت ، احسان ، جود ، سخا ، عطا و تمام فضايل و كمالات است ؛ اين چنين انسان و هركس كه به اندازه استعداد و قدرتش از اين اوصاف برخوردار است به حريم مقدس دوست و بساط جناب يار راه دارد و براى او اذن مجالست هست ؛ زيرا از پاكان و صديقان است .
كمالات امام على عليهالسلام پاك مرد بزرگ و صديق اكبر
« صداى عدالت انسانيت » به ترجمه آقاى خسروشاهى در مقدمه جلد اوّل درباره كمالات امام على عليهالسلام در جهت ايمان ، عصمت ، محبت ، وفا ، حكومت به حق و عدل ، امارت ، عدالت ، بزرگوارى ... مطالبى دارد كه خلاصه آن به اين شرح است :آيا در تاريخ بشر از ثبات عقيدهاى سراغ گرفتهاى كه هيچ سستى در آن راه نيابد و از آتشفشانى ها و زلزلهها بر او لرزه نيفتد و كدام زلزلهاى براى عقيده شديدتر از اجتماع دشمنان بسيار و نيرومند براى تخطئه و تكفير و هرگونه گناهى كه از اين دو دارند ! مىتواند وجود داشته باشد و كدام آتشفشانى براى عقيده سوزندهتر از تهديد به مرگ محتوم و در انتظار و يا خود مرگ مىتواند باشد ؟ و علاوه آيا هيچ پرسيدهاى كه مبارزه فقط به خاطر ايمان و عقيده كه سستى و انحراف در آن راه ندارد و در راه سود و نفع نيست و به دور ثروت و مال و جاهطلبى نمىچرخد چگونه مىتواند بود ؟او يعنى پسر ابوطالب در تمام جوانب حيات فقط به خدا و شؤون حق عشق مىورزيد و در تمام لحظات حيات جز به حضرت دوست انديشه نكرد و سختترين حوادث و مصائب كمترين اثرى در عقيده و ايمان او به جا نگذاشت و بلكه آن حضرت براى تمام بشريت تا قيامت اسوه ايمان و اميرمؤمنان گشت .آيا ، از دنيا خواستهاى براى تو از مهر و عاطفهاى سخن گويد كه از قلبى سرچشمه مىگيرد كه مالامال از مهر و شفقت است و از زبانى بيرون مىآيد كه جز صلح و سلامت بر آن جارى نگردد و از اينجا است كه او قدرت پيروزمندى است كه در پاى آن فريبندگى هاى زمين شكست مىخورند و اين در آن دورانى است كه سودپرستى و آزمندى ، استثمار و احتكار منافع بر مردم حكومت مىكند، و دشمنان على عليهالسلام به خاطر آنها با هم مىجنگند و سپس در برابر صاحب اين قلب و زبان پرمهر و محبت و براى نبرد با آن يكى مىشوند و متحد مىگردند .