﴿ امام مهدى(عج) در آيات و روايات ﴾
تقديم به پيشگاه منتظرانى كه:
با عزمى آهنين با استكبار جهانى درنبردند و با دلى سرشار از محبّت و خلوص دردربار ويران كننده كاخ استبداد، و مجرىعدالت حضرت ولى عصر ارواحنا له الفداء بى رياخدمت كرده و مى كنند.
مقدمه
وعد الله الذين آمنوا منكم و عملوا الصالحات ليستخلفنهم فى الارض كما استخلف الذين من قبلهم و ليمكنن لهم دينهم الذى ارتضى لهم و ليبدلنهم من بعد خوفهم امناً يعبدوننى لا يشركون بى شيئاً و من كفر بعد ذلك فاولئك هم الفاسقون.
السلام على القائم المنتظر والعدل المُشْتَهَر .
درگيرو دار روز مره دنياى مادى، درهياهوى زندگى ماشينى و جهان پر از تبعيض ونيرنگ، تنها چيزى كه مايه آرامش روح و روانانسانهاى متقى و الهى است، ياد حكومت جهانىحضرت ولى عصر و امام زمان، حضرت حجة بنالحسن العسكرى، ارواح شيعته لمقدمه الفداء مى باشدكه براى زمينه سازى حكومت جهانى آن موعودانبياء از هيچ كوششى دريغ نمىورزند.
تلاش در راه سوق دادن دلهاى جامعهبه سوى آن كعبه آمال و قدم برداشتن در خط صحيحانتظار فرج بر هر فرد مسلمان شيعى، فرض لازماست.
جهان بينى يك انسان آگاه، ايجاب مى كندكه نظام هستى را تحت رهبرى ولايت كليه الهيّهو منور به نور رحمت حق بداند كه «اللهنورالسموات و الارض» و سپس به مقتضاى مقامخلافت الهى انسان، همين مقام ولايت را در وجودانسانى كامل كه داراى كمال وجودى و قرب معنوىبه سوى پروردگار جهان است درك كند، چه آن كهكمال وجودى اولياء خدا، ولايت بر ما سوى اللهرا نيز بر دارد، و زمين هيچ گاه از وجود ولىالله كه واسطه فيض الهى مى باشد خالى نيستكه فرمود:
«لولا الحجة لساخت الارض باهلها»
پيروان اهل بيت(عليهم السلام)، نورولايت را در سيماى خاندان رسالت و امامانمعصوم عليهم السلام دريافته اند، همانگونهكه فرمود: «لنورالامام فى قلوب المومنين انورمن الشمس المضيئة بالنهار»و راه حق را درپيروى از ائمة الهداة تشخيص داده اند.
«أفمن يهدى الى الحق احق ان يتبعامن لايهدى إلاء ان يهدى»
شيعيان جهان در جستجوى امام غائبخود به هردر و برزنى مى روند تا شايد ديدگانرا به جمال دل آرايش روشن نموده و خود را ازاين انتظار طاقت فرسا رهايى بخشند.
«اللّهم عجل فرجه و سَهِّل مخرجهواجعلنا من انصاره و اعوانه»
نوشتار حاضر، مجموعه احاديث ورواياتى درباره مهدى (عج) مى باشد كه بهوسيله اين حقير سراپا تقصير گرد آورى شده است.
از درگاه خداوند سبحان عاجزانهمسألت دارم كه طرفة العينى الطاف و نگاههاىمهربان مهدى آل محمد عليه و عليهم السلام رااز سر ما دور نفرمايد و ادعيه خالصانه حضرتشرا شامل حالمان گرداند.
اللهم انصرنا على اعدائنا و انظرالينا نظرة رحيمة نستكمل بها الكرامة عندك ثملا تصرفها عنا بجودك و كرمك يا ارحم الراحمين.
احسان قمرى
دانشجوى كارشناسى ارشد معارفاسلامى و اقتصاد
دانشگاه امام صادق(عليه السلام)
مهر ماه 1377
مهدى موعود«ارواحنافداه» درديدگاه قرآن
قرآن، كه منبع اصلى فرهنگ، عقائد ومعارف اسلامى است و همه مسلمانان بايد از اينكانون حقائق، ملهم شوند، متضمن و حاوى آياتزيادى است كه با شخص ولى عصر، امام زمان،ارواح العالمين لتراب مقدمه الفداء و بادوران پر تلألو يظهور آن حضرت و ياران باوفايش تطبيق شده و يا اصو آن آيات كريمه نظر بهوجود مقدس آن حضرت دارند كه نمونه هايى ازآن آيات را در اينجا ارائه مى دهيم تا موجبافزايش ايمان و مزيد اعتقاد همگان، نسبت به آنحضرت ولى عصر «عج الله تعالى فرجه الشريف»گردد.
1ـ «ذلك الكتابُ لا ريب فيه هدى للمتقين الذين يؤمنونب الغيب؛ اين كتاب،بى هيچ ترديدى راهنماى پرهيزكاران است.آنان كه به غيب ايمان دارند.»
ايمان به غيبت درآيه كريمه به حضرتولى عصر(عج) تفسير يا تطبيق شده است. چنانچهداود رقّى مى گويد: «امام صادق(عليه السلام)راجع به اين آيه فرمود:
«من اقر بقيام القائم انه حق» «] مقصوداز مؤمن به غيب[كسى است كه اقرار به قيام قائم آل محمد(صلىالله عليه وآله وسلم) كرده، آن را حق و امرىمسلم بداند.
مرحوم شيخ صدوق مى گويد: يكى ازمخالفين، با من در مورد اين آيه شريفه بحث مى كردو مى گفت: ايمان به غيبت در گفتار خداوند «الذينيؤمنون بالغيب» به معنى كسانى است كه ايمان بهبعث، نشور و احوال قيامت دارند. من پاسخ دادم:در تأويل خود راه جهل را پيموده و در گفتارتانبه گمراهى افتاديد زيرا بسيارى از فرقه هاىمشركين و مخالفين دين اسلام نيز، ايمان بهبعث، نشور، حساب، روز قيامت و ثواب و عقابدارند و خداوند، مومنان را به چيزى ستايش نمى كندكه فرق كفر و جحود در آن مشترك باشند بلكه آنانرا به چيزى كه مخصوص مؤمنان و ويژه آنان است وهيچ كس با آنان در آن صفت ممتازه شريك نيست،ايمان به ولى عصر امام زمان، مدح و ستايشنموده است
2ـ «يريدون ان يطفئوا نور الله بافواههم و يأبى الله الاان يتم نوره و لوكره الكافرون؛ كافرانمى خواهند نور خدا را با دهانهاى خود وگفتارهاى جاهلانه خاموش كنند و خداوند ابادارد مگر اين كه نور خود را به حد كمال برساندهر چند كه كافران، ناراضى باشند.»
اكنون ملاحظه فرماييد كه در زيارتصاحب الامر مى خوانيم: «السلام عليك يا نورالله الذى لايطفى؛سلام بر تو اى نور خدا كه هرگز خاموش نخواهد شد.»
و در زيارت ديگر آن حضرت مى خوانيم:«السلام على النور الذى اراد اهل الكفراطفائه فابى الله الا ان يتم نوره، يكرههم وايده بالحيوة حتى يظهر على يده الحق برغمهم؛درود بر آن نورى باد كه پيروان كفر، ارادهكردند آن را خاموش كنند ولى خداوند نخواست،مگر اين كه نور خود را تمام كند با اين كه آنانخوش نداشتند و او را با حيات و زندگى، تاييدفرموده تا بر خلاف خواست و اراده كفار، حق رابه دست او ظاهر و غالب گرداند.»
اين جملات زيارت به گونه ايست كهگويا آيه شريفه مورد اشاره را تفسير مى كند.
3ـ «بقية الله خيرٌ لكم ان كنت ممؤمنين؛ ذخيره الهىبراى شما معتبر است اگر مؤمن باشيد.»
از امام صادق(عليه السلام) پرسيدند:آيا مى توانيم قائم(عليه السلام) را هنگامدرود فرستادن و سلام كردن به عنوان اميرالمؤمنين خطاب كنيم؟ حضرت فرمود: نه اين اسمىاست كه خداوند به على(عليه السلام) داده و هرگزكسى جز او را نمى توان به اين نام ناميد و هركس به اين نام ناميده شود كافر است. گفتند: پساو را با چه نامى بخوانيم؟ حضرت فرمود: بگوييد:«السلام عليك يا بقية الله» سپس امام(عليهالسلام) آيه فوق را تلاوت كردند.»
از اين كه «بقية الله» از اسامىو القاب مخصوص مهدى روحى فداه است در كتبروايى ما مويدات فراوانى است كه روشنترينآنها روايت زير از امام باقر(عليه السلام)است:
اين روايت را ايشان حدود يك قرن پيشاز ولادت امام زمان(عج) بيان داشتند و فرمودندامام زمان(عج) اولين سخنرانى خود در مكه معظمهپس از تلاوت اين آيه مى فرمايد: «انا بقيةالله فى ارضه».
4ـ «وعدالله الذين آمنوامنكم وعملوا الصالحات ليستخلفنّهم فى الارض كمااستخلف الذين من قبلهم و ليمكنن لهم دينهم الذى ارتضى لهم و ليبدلنّهم من بعد خوفهم امنايعبدوننى لا يشركون بى شيئا و من كفر بعد ذلك فاولئك هم الفاسقون؛خداوند به كسانى كه از شما ايمان آورده اندو
اعمال صالح، انجام داده اند وعده مى دهدكه آنها را قطعاً، خليفه روى زمين خواهد كردهمان گونه كه پيشينيان را خلافت روى زمينبخشيد و دين و آيينى را كه براى آنها پسنديدهپا بر جا و ريشه دار خواهد ساخت و خوف و ترسآنها را به امنيت و آرامش مبدل مى كند آنچنان كه تنها مرا مى پرستند و چيزى را براىمن شريك نخواهند ساخت و كسانى كه بعد از آنكافر شوند، فاسقند.»
از مجموع آيه چنين برمى آيد كهخداوند بر گروهى از مسلمانان كه داراى صفتهاىزير هستند، نويد داده شده است.
1ـ ايمان. 2ـ عمل صالح. 3ـ استخلاف. 4ـحكومت روى زمين. 5ـ نشر آيين حق به طور اساسى. 6ـاز ميان رفتن تمام اسباب خوف و ترس
نتيجه اين امور آن خواهد شد كه بانهايت آزادى خدا را بپرستند و فرمانهاى او راگردن نهند و هيچ شريك و شبيهى براى او قائلنشوند و توحيد خالص را در همه جا بگسترانند.
امام سجاد در تفسير اين آيهفرمودند: آنها به خدا سوگند، شيعيان ما هستندخداوند، اين كار را براى آنها به دست مردى ازما انجام مى دهد كه مهدى اين امت است».
5ـ «افغيردين الله يبغون و له اسلم من فى السمواتوالارض طوعاً وكرهاً واليه يرجعون؛ آياآنها آيينى غير از آيين خدا مى طلبند و آييناو همين اسلام است، تمام كسانى كه در آسمانهاو زمينند خواه و ناخواه، مطيع خدايند و به سوىاو باز مى گردند.»
رفاعه فرزند موسى مى گويد: شنيدمامام صادق(عليه السلام) در تفسير اين آيهفرمود: «اذا قام القائم عليه السلام لايبقىارض الانودى فيها بشهادة ان لا اله الا الله وان محمداً رسول الله؛ هنگامىكه قائم به پاخيزد هيچ سرزمينى باقى نماند جزاين كه فرياد و گواهى بر وحدانيت خدا و رسالتپيامبر آخرين از آن بلند مى شود.».
6ـ «و نريد ان نمن على الذين استضعفوا فى الارض و نجعلهم ائمة و نجعلهم الوارثين و نمكن لهم فى الارض و نرى فرعون وهامان و جنودهما منهم ما كانوا يحذرون؛ مااراده كرده ايم بر آنهايى كه در روى زمين بهضعف و زبونى كشيده شده اند منت نهاده آنهارا پيشوايان و وارثان قرار دهيم و براى آنهادر زمين، امكانات فراهم كرده به فرعون و هامانو سپاهيان آنها نشان دهيم آنچه را كه از آن مى ترسيد.»
در اين دو آيه، خداوند پرده از روىاراده خود در مورد مستضعفان برداشته و پنج امررا بيان مى كند.
1ـ نخست اين كه ما مى خواهيم آنهارا مشمول نعمتهاى خود كنيم.
2ـ مى خواهيم آنها را پيشواياننماييم.
3ـ آنها را وارثان حكومت جبارانقرار دهيم.
4ـ حكومت قوى به آنها بدهيم.
5ـ آنچه دشمنان از آن بيم داشتند رانشان دهيم.
آيات گفته شده فقط، مخصوص بنىاسرائيل نمى باشد بلكه بيانگر يك قانون كلىبراى همه اعصار مى باشد و اين بشارتى استبراى همه انسانهاى آزاده و خواهان حكومت عدل وداد. نمونه گسترده آن ظهور و حكومت حق و عدالتدر تمام كره زمين به وسيله حضرت مهدى(عج) مى باشد.در روايات اسلامى مى خوانيم كه ائمه اهلبيت عليهم السلام در تفسير اين آيه اشاره بهاين ظهور بزرگ كرده اند. حضرت على(عليهالسلام) در تفسير اين آيه فرمود: «هم آل محمديعبث الله مهديهم بعد جحدهم فيعزهم و يذلعدوهم»
اين گروه آل محمد هستند. خداوندمهدى آنها را بعد از زحمت و فشارى كه بر آنانوارد مى شود بر مى انگيزد و به آنها عزتمى دهد و دشمنانشان را خوار مى كند.
7ـ «امّن يجيب المضطر اذا دعاه و يكشف السوء؛بلكه آن خدايى بهتر است كه دعاى بيچارگان رابه اجابت مى رساند و رنج و غم آنان را بر طرفمى سازد.»
حضرت امام صادق(عليه السلام)فرمود:
«نزلت فى القائم من آل محمد هووالله المضطر الذى اذا صلى فى المقام ركعتين ودعا الى الله فاجابه و يكشف السوء و يجعلهخليفة فى الارض».
يعنى آيه بالا در باره قائم آل محمدنازل شده است به خدا سوگند اوست آن مظهر كه چوندر مقام ابراهيم دو ركعت، نماز به جا آورد وخداى را بخواند خداوند اجابت كرده و نگرانى اورا مرتفع سازد و او را جانشين در زمين قرارخواهد داد.
8ـ «ولقد كتبنا فى الزبور من بعدالذكر ان الارض يرثها عبادى الصالحون؛ بهتحقيق ما در كتب آسمانى نوشتيم بعد از آن كه درلوح محفوظ ثبت كرده بوديم كه زمين را بندگانصالح من وراثت خواهند گرفت.»
امام باقر(عليه السلام) در ذيل آيهمى فرمايد: «هم اصحاب المهدى فى آخر الزمان»
بندگان صالحى كه وارث زمين مى شوندياران مهدى در آخر الزمانند.
آرى اصحاب مهدى در پرتو قدرتآسمانى امام زمان در پناه وجود مبارك آن حجتالهى زمين را به ارث خواهند برد و همه قدرتهاىديگر نابود خواهد شد.
مهدى موعود(عج) در اخبار واحاديث
اخبار و روايات فراوانى در موضوعاتمختلف معارف اسلامى و اصول عقايد، احكام،اخلاقيات و اجتماعيات وارد شده است، ليكن دركمتر موردى به اندازه موضوع حضرت ولى عصر(عج)روايت نقل شده است. احاديث مربوط به اين باب،قسمت عمده اى از روايات را تشكيل مى دهدو مهمتر اين كه نه تنها اين روايات، در جوامعشيعه نقل شده بلكه در كتب حديث اهل سنت نيز بهطور يمبسوط نقل شده است و نيز بعضى از آنان،مستق كتابهايى به نام آن حضرت، تاليف نموده اند.از اين رو روايات راجع به ايشان، متواتر و يانزديك به حد تواتر است. چه آن كه قطبهاى متخالفو جناحهاى متضاد در عقائد در اين موضوع همنواو هم آهنگ شده و روايات بسيارى را نقل كرده اندكه در اينجا به چند نمونه اشاره خواهيم كردباشد كه مورد خطاب من مات ولم يعرف امام زمانهنباشيم.
1ـ علامه سيد محسن امين از ابوسعيدخدرى نقل كرد كه رسول الله به فاطمه(عليهاالسلام) فرمود:
«يابنية انا اعطينا اهل البيتسبعا،لم يطعها احدٌ قبلنا، نبينا خيرالانبياء وهو ابوك و وصينا خير الاوصيا و هوبعلك و شهيد ناخير الشهداوهم عم ابيك حمزة ومنا من له جناحان خضيبان يطيربهما فى الجنةوهوابن عمك جعفر و منا سبطا هذه الامة الذىيصلى خلفه عيسى بن مريم ثم ضرب بيده على منكبالحسين فقال: من هذا ثلاثا.»
يعنى: دخترم!هفت چيز به ما خاندان عطا شده است كه به احدىپيش از ما داده نشده، نبى ما بهترين انبياستكه پدر توست و وصى ما بهترين اوصياست كه همسرتوست و شهيد ما بهترين شهيد است كه عموى پدر توحمزه است و آن كس كه با دو بال رنگين در بهشتپرواز مى كند از ماست و او عموزاده تو جعفراست و دو سبط اين امت فرزندان تو حسن و حسين ازمايند و سوگند به خداييكه جز او خدايى نيستمهدى اين است كه عيسى بن مريم پشت سر او نمازمى خواند از ماست آنگاه دست بر شانه امامحسين زد و سه بار فرمود: مهدى از اين است.
شيخ صدوق نقل كرده كه امام حسين(عليهالسلام) فرمودند:
«منا اثنا عشر مهديا او لهماميرالمؤمنين على بن ابيطالب و آخرهم التاسعمن ولدى و هوالامام القائم بالحق يحيى اللّهبه الارض بعد موتها و تظهر به دين الحق علىالدين كله و لو كره المشركون له غيبة يرتدفيها اقوام و يثبت على الدين آخرون فيؤذون ويقال لهم متى هذا الوعدان كنتم صادقين اما انالصابر فى غيبته على الاذى والتكذيب كالمجاهدبالسيف بين يدى رسول اللّه(صلى الله عليه وآلهوسلم).»
دوازده نفر مظاهر هدايت از مايندكه اول آنان اميرالمؤمنين و آخر آنان، همينفرزند من، امامى است كه حق را برپا خواهد داشت.خداوند زمين مرده را به وجود او زنده خواهدفرمود و در پرتو او دين حق را بر همه اديان،غالب خواهد گردانيد هر چند كه كفار را خوشنيايد. براى او غيبتى است كه اقوامى در آندوران غيبت از دين برمى گردند و گروههايىنيز در ايمان خود ثابت مى مانند ليكن اينانمورد اذيت و آزار منكرين قرار مى گيرند و بهآنها گفته مى شود اگر راست مى گوييد پسچه زمانى وعده ظهور، فرا مى رسد. آگاه باشيدكسى كه در غيبت ولى عصر بر اين آزارها وتكذيبها صبر كند به منزله كسى است كه با شمشيردر خدمت رسول اللّه جهاد كرده باشد.
شيعه و قيام امام زمان(عج)
تشيّع، تحقق حكومت واحد جهانى راتحت رهبرى امام غائب درآينده، امرى ضرورى مى داندچنانكه روايات معتبر زيادى بر اين امر دلالتدارد.
«والذى بعثنى بالحق بشيراً لو لميبق من الدنيا الا يوم واحد يطول اللّه ذلكاليوم حتى يخرج منه ولدى المهدى(عليه السلام)فينزل اللّه عيسى بن مريم فيصلى خلفه و تشرقالارض بنور ربها و يبلغ سلطانه المشرقوالمغرب.»
پيامبر(صلى الله عليه وآله وسلم)فرمود: سوگند به آنكسى كه مرا برانگيخت تا مژده دهنده اسلامراستين بوده باشم اگر از عمر جهان جز يك روزباقى نمانده باشد خداوند همان يك روز را بهاندازه اى طولانى گرداند تا فرزندم مهدىخروج كند، پس از خروج عيسى بن مريم به زمينفرود آيد و در پشت سر وى نماز گذارد، آنگاهزمين با فروغ پروردگار خويش روشن شود و حكومتجهانى مهدى به شرق و غرب عالم برسد.
نتايج روايت
1ـ ضرورت و قطعيت خروج و ظهور اماممهدى(عج)، لذا پيغمبر يك افق روشن را نشان مى دهد.
2ـ گسترش معنويت و رحمت و اشراف نورخدا بر سراسر جهان حضور پيامبران الهى و بيعتبا مهدى(عليه السلام) و برچيدن بساط ظلم.
امام مهدى(عج) و رشد عقل و انديشه
قال رسول الله(عليه السلام): «اذاقام قائمنا وضع يده على روءُس العباد فجمع بهعقولهم و اكمل به اخلاقهم؛امام مهدى(عج) به هنگام ظهور خويش، نيروهاىعقلانى توده را تمركز مى دهد و خويهاى نيكوو آرزوهاى آنان را به كمال مى رساند.»
يعنى ظهور امام مهدى(عج) در نهايتتكامل انديشه و فكر و اخلاق و صفات روحىانسانها، قرار دارد و نيز در مرحله تكاملتاريخ، در دنباله ناكاميها و شكستها و ستمها وبى عدالتيها و فقر و بدبختى و ديكتاتورى و... بشر قرار گرفته، به تمام آنها پايان مى دهدو يك زمينه روحى مناسب با قسط و عدل مطلق و صددر صد ايجاد مى نمايد.
امام صادق(عليه السلام) مى فرمايد:«... لايبقى فى الارض بقعة عبد فيها غير اللّه.»
يعنى: در سراسر گيتى سرزمينىنخواهد ماند كه در آن غير خدا پرستش شود.
حديثى در مورد صفاى زندگى و نزولبركات براى همه بندگان
گرفتاريها و قحطيها و بدبختيها وفقر و نادارى هايى كه در دوران غيبت در گوشهو كنار جهان ديده مى شود و زياد در مطبوعاتمى خوانيم كه در آفريقا و آمريكاى لاتين و... انسانهايى از گرسنگى جان مى دهند و اكثرممالك دنيا با كمبود غذايى مواجهند در دولتمهدى(عليه السلام) وجود نخواهد داشت.
«قال رسول اللّه: «يكون فى امتى،المهدى تتنعم امتى فى زمانه نعيماً لم تتنعممثله قط... ترسل السماء مدرارا ولم تدخرالارض شيئاً من نبات؛ مهدى(عج)در امت من خواهد بود، به هنگام ظهور آن حضرتآسمان، باران فراوان دهد و زمين، هيچ روئيدنىرا در دل نگاه نمى دارد.»
اين حديث، نشان مى دهد كه درجامعه اسلامى به هنگام ظهور مهدى، وفور نعمتداريم و بركات آسمانها بر اهل زمين فرود مى آيد.
حديثى كه نام مهدى در آن است درمورد پيشرفت كشاورزى
قال رسول اللّه(صلى الله عليه وآلهوسلم): «يخرج فى آخر امتى المهدى يسقيه اللّهالغيث و تخرج الارض نباتها و يعطى المال وتكثر الماشيه؛ درآخر زمان مهدى ظهور مى كند. خداوند زمين رابا بارانها سودمند، سيراب مى سازد و زمين،هم نباتات خودرا بيرون مى آورد و دامهازياد مى شود.»
قرآن و اعتقاد به حضرت مهدى(عج)
در قرآن كريم، روزى وعده داده شدهاست كه حق پرستان و مردم شايسته جهان، قدرتوحكومت جهانى را به دست مى گيرند و دينگرامى اسلام بر اديان سراسر گيتى چيره مى گرددوهم آيات ديگرى آمده است كه به حضرت مهدى(عج)تفسير شده است:
1ـ ولقد كتبنا فى الزبور من بعدالذكر ان الارض يرثها عبادى الصالحون.
2ـ وعد اللّه الذين آمنوا منكم وعملوا الصالحات لَيَستخلفنّهم فى الارض كمااستخلف الذين من قبلهم وليمكنن لهم دينهمالذى ارتضى لهم وليبدلنهم من بعد خوفهم امنايعبدوننى لايشركون بى شيئاً.
3ـ هو الذى ارسل رسوله بالهدى و دينالحق ليظهره على الدين كله ولو كره المشركون.
4ـ و نريد ان نمن على الذيناستضعفوا فى الارض ونجعلهم ائمه ونجعلهمالوارثين.
مهدى و سنت از ديدگاه رسول اللّه
عن جابر قال رسول اللّه(صلى اللهعليه وآله وسلم): «من كذب بالمهدى فقد كفر ومنكذب بالدّجال فقد كذب؛ هركس مهدى را تكذيب كند كفر ورزيده و هر كس دجّالرا تكذيب كند دروغ گفته است.»
مشخصات مهدى(عج)
عن على(عليه السلام) اَنَّه ذكرالمهدى و قال: انه من ولد الحسين و ذكر حليةقال رجل اجلى الجبين اقنى الانف ضحم البطن،اذيل الفخذين ابلج الثنا يا بفخذه اليُمنىشامة. عن ابى سعيد الخدرى: قال:
قال رسول اللّه(صلى الله عليه وآلهوسلم): المهدى منى، اجلى الجبهه، اقنى الانفيملأ الارض قسط او عدلاً كما ملئت جورا وظلماً و يملك سبع سنين.
رسول خدا فرمود: مهدى از من است وداراى پيشانى بلندى است و وسط بينى او كمىبرآمده است، زمين را از عدل و داد پر مى كند،همچنانكه از ظلم و جور پر شده باشد و دورانحكومت او هفت سال خواهد بود.
عن جابر بن عبداللّه الانصارى؛ قال:
قال رسول اللّه(صلى الله عليه وآلهوسلم): «المهدى من ولدى اسمه اسمى و كنيتهكنيتى اشبه الناس بى خلقاً و خُلقاً يكون لهغيبة و حيرة يضّل فيها الامم يقبل كالشهابالثاقب يملاها عدلاً و قسط كما ملئت جوراً وظلما.»
رسول خدا(صلى الله عليه وآله وسلم)فرمود: مهدى از فرزندان من است، نامش نام من وكنيه اش، كنيه من است، به سيرت و صورت ازهمه مردم به من شبيه تر است، براى او غيبت ونگرانى است كه ملتها در آن گمراه شوند، ناگهانمانند تير شهاب بيايد و زمين را از عدل و دادپر كند، همچنانكه از ظلم و ستم پر شده باشد.
قال رسول اللّه(صلى الله عليه وآلهوسلم): «المهدى منا اهل البيت رجل من امتى اشمالانف، يملا الارض عدلاً كما ملئت جورا.»
مهدى از اهل بيت من است. او مردى ازامت من است. بينى او قلمى و كشيده است، زمين راپر از عدل مى كند همانطورى كه از ستم پر شدهاست.
قال رسول اللّه(صلى الله عليه وآلهوسلم): «المهدى رجل ازج ابلج، يحبىء من الحجاز.»
مهدى مردى با اين صفات است.
1ـ ابروانى كشيده و بلند؛ 2ـ گشادهروى نيكو؛ 3ـ سياه چشمى درشت و زيبا كه از جانبحجاز ظهور مى كند.
البته احاديث در اين مورد بسياراست كه به علت ضيق وقت به تمامى آنها نمى تواناشاره كرد.
روايتى در مورد ياران حضرت مهدى(عج)
معتّب، آزاد شده امام صادق عليهالسلام گفته است: شنيدم مولايم مى فرمايد:
رسول اللّه فرموده است: پيامبرى ازپيامبران خدا، توسط قومش طرد گرديد، اوپناهنده به ديلم شد، مردم ديلم او را پناهدادند ويارى نموده و از او درخواست كردند كهبراى آنان دعا كند كه خداوند عددشان را زيادكند وقدرتشان را افزون فرموده بر دشمن غالبگرداند و زمين و شهر آنها را از دستبرد ديگراننگاه دارد، ويجعل فيهم و منهم انصاراً للقائمالمهدى من آل محمد(صلى الله عليه وآله وسلم) واز خدا خواست كه در برابر اين احسان و عواطف،خداوند در ميان آنها و از آنها،يارانى براىقائم آل محمد قرار دهد.
استعانت
در پايان نوشته ناچيز خود در موردحضرت مهدى آل محمد(صلى الله عليه وآله وسلم) رابا يك سلام به آستان رفيع آن باقيمانده سلسلهامامت و ولايت و اداء يك شهادت، نسبت به ساحتقدس آن ولى اعظم الهى و اجداد طاهرين آن حضرت،و در آخر عرض ابتهال و تضرع و درخواست دستگيرىو كمك از آن مظهر الطاف وفيض خدايى خاتمه مى دهمو از تمام عزيزان مى خواهم كه با اين عبدضعيف، همنوا شده و به محضر مبارك امام زمان(عج)خود صميمانه عرض سلام نمايند و نيز مخلصانه آنشهادت پر افتخار و عقيدتى خود را اداء نموده ودر آخر با همه وجود و از اعماق جان خود از آنولى دوران بخواهند كه از آنان دستگيرى نموده ومشكلات معنوى و مادى آنان و همه جوامع اسلامىرارفع بفرمايد.
عرض سلام
السلام على المهدى الذى وعداللّهعزوجل به الامم ان يجمع به الكلم ويلم بهالشعث ويملا به الارض قسطا و عدلا ويمكّن لهوينجز به وعد المؤمنين.
اداء شهادت
اشهد انَّ يا مولاى انك والائمة منآبائك ائمتى وموالى و فى الحياة الدنيا ويوميقوم الاشهاد.
درخواست دستگيرى
اسألك يا مولاى ان تسأل اللّهتبارك و تعالى فى صلاح شأنى و قضاء حوائجى وغفران ذنوبى والاخذ بيدى فى دينى و دنياى وآخرتى لى و لاخوانى و اخواتى المؤمنينوالمؤمنات كافة انه غفور رحيم.
منابع
1 ـ مهدى (عج) مقتداى مسيح؛ كريمىجهرمى.
2 ـ محسنى؛ ذبيح اله، مهدى آخرينسفير انقلاب؛ انتشارات دانشوران.
3 ـ خورشيد پنهان؛ نشر آفاق.
4 ـ قرآن مجيد.
5 ـ اصول كافى، ج 1.
6 ـ اكمال الدين شيخ صدوق.
7 ـ بحارالانوار، ج 52، 51.
8 ـ تفسير نمونه ج 14.
9 ـ تفسير نورالثقلين، ج 3.
10 ـ غاية المرام، سيد بحرانى.
11 ـ مجمع البيان، ج 4.
12 ـ مجالس السنيه، ج 5.
13 ـ الزام الناصب.
14 ـ مقدمه ابن خلدون.
15 ـ شرح نهج البلاغه ابن ابىالحديد، ج 1.
16 ـ سنن ابى داود، ج 4.
17 ـ فرائد المسمطين.
18 ـ معجم الاحاديث امام مهدى(عج)، ج1.
19 ـ دلايل الامامة طبرى.