<span class="p_h1">&#64831;</span> احاديث عزادارى <span class="p_h1">&#64830;</span> - احادیث عزاداری نسخه متنی

اینجــــا یک کتابخانه دیجیتالی است

با بیش از 100000 منبع الکترونیکی رایگان به زبان فارسی ، عربی و انگلیسی

احادیث عزاداری - نسخه متنی

جواد محدثی

| نمايش فراداده ، افزودن یک نقد و بررسی
افزودن به کتابخانه شخصی
ارسال به دوستان
جستجو در متن کتاب
بیشتر
تنظیمات قلم

فونت

اندازه قلم

+ - پیش فرض

حالت نمایش

روز نیمروز شب
جستجو در لغت نامه
بیشتر
توضیحات
افزودن یادداشت جدید

﴿ احاديث عزادارى


جواد محدثي

عزادارى، احياء خط خون و شهادت


زندانى كردن نور در حصار شب، شيوه كهن ستمگران حاكم، در برخورد و مقابله با «حق» بوده است . خطّ فكرى و سياسى امامان شيعه، از همين رو همواره از سوى قدرت ها، مورد تضييق و محدويت و انزواى تحميلى قرار گرفته بود.


طبيعى است كه در چنان شرايط، نوشتن و گفتن و سرودن و نشر تفكر و راه و خطّ آنان، از اسلوبهاى مؤ ثّر شيعه به حساب مى آمد و پيروان حق، با زبان و قلم و شعر و مرثيه و اشك و عزادارى، در «احياء امرائمّه» و زنده نگهداشتن حماسه ها و بيان فضايلشان تلاش مى كردند.


در آن عصر خفقان، طرح «خط امامان»، نوعى مبارزه سياسى ـ اجمتاعى بود و خطرها در پى داشت .


ذكرها و يادها، جهاد بود.


جلسات انس و ديدار شيعيان، وسيله اى براى الهام گيرى و يافتنِ محورهاى «وحدت مكتبى» به حساب مى آمد و شعر و مرثيه و نوحه و گريستن و عزادارى بر شهيدان كربلا و سيدالشهدا و مظلوميّت اهل بيت عليهم السّلام در آن عصرِ «نتوانستن»ها، ابعادى از مساءله زنده نگهداشتن مشعل حق و دعوت به «نور» و «ايمان» بود.


سروده هاى موضعدار شاعران شيعى، آنچه كه به اهل بيت مربوط مى شد، بطورعمده دو محور اساسى داشت:


1 ـ مدايح 2 ـ مراثى


استفاده ازمدح و مرثيه، همواره بعنوان اهرمى در دفاع ازحق ومبارزه باحكومتهاى جور، مورداستفاده قرار مى گرفت .


برپايى مراسم سوگوارى براى ائمّه و احياى خاطره شكوهمند و الهام بخش حيات و جهاد و شهادتشان، همواره در تاريخ، حركت آفرين و بيدارگر بوده است .


سنّت شعر گفتن و مرثيه خواندن و گريستن و گرياندن در مجالس سوگ اهل بيت نيز، مورد تشويق و دستور امامان بود، چرا كه عزادارى، رساندن صداى مظلوميّت آل على به گوش مسلمانان بود و رسالتى عظيم داشت . اقامه مجالس به ياد آنان، بيان رنجهاى جانكاه پيشوايان حق و خون دلهاى ائمه عدل، فاش ساختن و آشكار كردنِ ناله مظلومانه آنان در هياهوى پرفريب اغواگران بود و عزادارى براى شهيد، انتقالِ فرهنگ شهادت به نسلهاى آينده تلقّى مى شد ... و اين خط همچنان ادامه يافت، تا اكنون .


در اينگونه مجالس، احساس و عاطفه، به كمك شعور مى آيد و مكتب عاشورا زنده مى ماند و اشك، زبان گوياى احساسهاى عميق يك انسان متعهّد و پاى بند به خطّ حسينى و كربلايى است .


اشك، دليل عشق است و نشانه پيوند.


اشك، زبان دل است و شاهد شوق .


دلى كه به حسين عليه السّلام و اهل بيت پيامبر صلّى اللّه عليه و آله عشق دارد، بى شك در سوگ آنان مى گريد و با اين گريه، مهر و علاقه درونى خود را نشان مى دهد و گريه بر حسين عليه السّلام تجديد بيعت با «كربلا» و فرهنگ شهادت است و امضاى راه خونين شهيدان .


اشك، خون مى سازد و مجاهد و شهيد مى پرورد.


جبهه هاى گرم ايران اسلامى در سالهاى «دفاع مقدس»، گوياترين و زنده ترين سندى است كه نشان مى دهد چگونه عشق عاشورايى و مراسم نوحه خوانى و اشك ريختن بر سالار شهيدان، محرّم را ماه «پيروزى خون بر شمشير» مى سازد و اشك را به سلاحى كارى و مؤ ثّر تبديل مى كند.


سابقه عزادارى و سوگوارى بر مظلوميت خاندان پيامبر عليهم السّلام بسيار ديرينه است و خود پيامبر و على و فاطمه و... عليهم السّلام و فرشتگان و كرّوبيان و جنّ و انس بر مظلوميّت «آل اللّه» گريسته و مجالس عزا و گريه برپا كرده اند. حتى انبياى گذشته هم اشكى ريزان و دلى سوزان و توسّل و توجّهى به خاندان عصمت و اسوه هاى شهادت داشته اند.


شبهه آفرينيهاى كج فهمان يا مغرضان نسبت به مساءله گريستن وعزادارى و توسّل و اقامه مراسم و شعائر دينى در سوگ امامان مظلوم و شهيد، جز از بى خبرى آنان از تعاليم اسلام و دستورها و سنتهاى پيامبر اسلام، نشاءت نمى گيرد.


اين مجموعه چهل حديث كه پيش رو داريد، برخى از احاديث مربوط به اين سنّت ارزشمند و سازنده را در بردارد. اميد است كه آشنايى با فرهنگ دينى و عمل به آن، وسيله نجات ما و سبب شفاعت «اهل بيت عليهم السلام» از ما در روز قيامت گردد.


* چهل حديث عزاداري


1. آتش عشقِ حسينى


قالَ رَسُولُ اللّهِ صلّى اللّه عليه و آله:


اِنَّ لِقَتْلِ الْحُسَيْنِ عليه السّلام حَرارَةً فى قُلُوبِ الْمُؤ منينَ لا تَبْرَدُ اَبَداً.


براى شهادت حسين عليه السلام، حرارت و گرمايى در دلهاى مؤ منان است كه هرگز سرد و خاموش نمى شود.


جامع احاديث الشيعه، ج 12، ص 556


2.عاشورا، روز غم


قال الامام الرّضا عليه السّلام:


مَنْ كانَ يَوْمُ عاشورا يَوْمَ مُصيبَتِهِ وَ حُزْنِهِ وَ بُكائِهِ جَعَلَ اللّهُ عَزّوَجَلّ يَوْمَ القيامَةِ يَوْمَ فَرَحِهِ وَ سُرُورِهِ.


هر كس كه عاشورا، روز مصيبت و اندوه و گريه اش باشد، خداوند روز قيامت را براى او روزشادى و سرور قرار مى دهد.بحارالانوار، ج 44، ص 284


3.محرّم، ماه سوگوارى


قال الامام الرّضا عليه السّلام:


انَ اَبى اِذا دَخَلَ شَهْرُ الْمُحَرَّمِ لا يُرى ضاحِكاً وَ كانَتِ الْكِاَّبَةُ تَغْلِبُ عَلَيْهِ حَتّى يَمْضِىَ مِنْهُ عَشْرَةُ اَيّامٍ، فَاِذا كانَ الْيَوْمُ العْاشِرُ كانَ ذلِكَ الْيَوْمُ يَوْمَ مُصيبَتِهِ وَ حُزْنِهِ وَ بُكائِهِ ....


هرگاه ماه محرّم فرا مى رسيد، پدرم (موسى بن جعفرعليه السّلام ) ديگر خندان ديده نمى شد و غم و افسردگى بر او غلبه مى يافت تا آن كه ده روز از محرّم مى گذشت، روز دهم محرّم كه مى شد، آن روز، روز مصيبت و اندوه و گريه پدرم بود.


امالى صدوق، ص 111


4.ديده هاى خندان


قالَ رسولُ اللّه صلّى اللّه عليه و آله:


يا فاطِمَةُ! كُلُّ عَيْنٍ باكِيَهٌ يَوْمَ الْقيامَةِ اِلاّ عَيْنٌ بَكَتْ عَلى مُصابِ الْحُسَينِ فَاِنِّها ضاحِكَةٌ مُسْتَبْشِرَةٌ بِنَعيمِ الْجَنّةِ.


فاطمه جان !روز قيامت هر چشمى گريان است؛ مگر چشمى كه در مصيبت و عزاى حسين گريسته باشد، كه آن چشم در قيامت خندان است و به نعمتهاى بهشتى مژده داده مى شود.بحارالانوار، ج 44، ص 293


5.سالگرد سوگ امام حسين عليه السّلام


عَنِ الامام الصّادق عليه السّلام:


نيحَ عَلَى الْحُسَينِ بْنِ عَلي سَنَةً فى كُلِّ يَوْمٍ وَ لَيْلَةٍ وَ ثلاثَ سِنينَ مِنَ الْيَوْمِ الَّذى اُصيبَ فيهِ.


يك سال تمام، هر شب و روز بر حسين بن على عليه السّلام نوحه خوانى شد و سه سال، در روز شهادتش سوگوارى برپا گشت .بحارالانوار، ج 79، ص 102


6.بودجه عزادارى


قال الامام الصّادق عليه السّلام:


قالَ لى اَبى: يا جَعْفَرُ! اَوْقِفْ لى مِنْ مالى كَذا وكذا النّوادِبَ تَنْدُبُنى عَشْرَ سِنينَ بِمنى اَيّامَ مِنى .


پدرم امام باقر عليه السّلام به من فرمود:اى جعفر! از مال خودم فلان مقدار وقف نوحه خوانان كن كه به مدّت ده سال در «منا» در ايام حجّ، بر من نوحه خوانى و سوگوارى كنند.بحارالانوار، ج 46، ص 220


7.نوحه خوانى سنّتى


عَن اَبى هارونَ المكفوفِ قال:


دَخَلْتُ عَلى ابى عَبْدِاللّه عليه السّلام فَقالَ لى: اَنْشِدْنى، فَاءَنْشَدْتُهُ فَقالَ: لا، كَما تُنْشِدوُنَ وَ كَما تَرْثيهِ عِنْدَ قَبْرِه ...


خدمت حضرت صادق عليه السّلام رسيدم . امام به من فرمود: «برايم شعر بخوان». پس برايش اشعارى خواندم . فرمود: اينطور نه، همان طور كه (براى خودتان ) شعرخوانى مى كنيد و همانگونه كه نزد قبر حضرت سيدالشهدا مرثيه مى خوانى .


بحارالانوار، ج 44، ص 287


8.پاداش شعر گفتن براى حسين عليه السّلام


قال الامام الصّادق عليه السّلام:


ما مِنْ اَحَدٍ قالَ فى الحُسَينِ شِعْراً فَبَكى وَ اَبكْى بِهِ اِلاّ اَوْجَبَ اللّهُ لَهُ الْجَنّةً وَ غَفَرَ لَهُ.


هيچ كس نيست كه درباره حسين عليه السّلام شعرى بسرايد و بگريد و با آن بگرياند مگر آن كه خداوند، بهشت را بر او واجب مى كند و او را مى آمرزد.رجال شيخ طوسى، ص 289


9.سرودن براى اهل بيت عليهم السّلام


قال الامام الصّادق عليه السّلام:


مَنْ قالَ فينا بَيْتَ شِعْرٍ بَنَى اللّهُ لَهُ بَيْتاً فىِ الْجَنَّةِ.


هركس در راه ما و براى ما يك بيت شعر بسرايد، خداوند براى او خانه اى در بهشت، بنا مى كند.وسائل الشيعه، ج 10، ص 467


10.اصحاب مدح و مرثيه


قال الامام الصّادق عليه السّلام:


اَلْحَمْدُ لِلّهِ الَّذى جَعَلَ فىِ النّاسِ مَنْ يَفِدُ اِلَيْنا وَ يَمْدَحُنا وَ يَرْثى لَنا.


خدا را سپاس كه در ميان مردم، كسانى را قرار داد كه به سوى ما مى آيند و بر ما وارد مى شوند و ما را مدح و مرثيه مى گويند.وسائل الشيعه، ج 10، ص 469


11.شعر خوانى در ايّام عزا


قالَ الامام الرّضا عليه السّلام:


يا دِعْبِلُ! اُحِبُّ اَنْ تُنْشِدَنى شِعْراً فَاِنَّ هذِهِ الايّامَ اَيّامُ حُزْنٍ كانتْ عَلَينا اَهْلِ الْبَيْتِ عليهم السّلام .


اى دعبل ! دوست دارم كه برايم شعرى بسرايى و بخوانى، چرا كه اين روزها (ايام عاشورا) روز اندوه و غمى است كه بر ما خاندان رفته است .جامع احاديث الشيعه، ج 12، ص 567


12.مرثيه، نصرت اهل بيت عليهم السّلام


عَن الامام الرّضا عليه السّلام:


يا دِعبِلُ! اِرْثِ الحُسَيْنَعليه السّلام فَاَنْتَ ناصِرُنا وَ مادِحُنا ما دُمْتَ حَيّاً فَلا تُقصِرْ عَنْ نَصْرِنا مَا اسْتَطَعْتَ.


اى دعبل ! براى حسين بن على عليه السّلام مرثيه بگو، تو تا زنده اى، ياور و ستايشگر مايى، پى تا مى توانى، از يارى ما كوتاهى مكن .جامع احاديث الشيعه، ج 12، ص 567


13.قال الامام علىُّ عليه السّلام:


اِنَّ اللّهَ ... اِخْتارَ لَنا شيعَةً يَنْصُرُونَنا وَ يَفْرَحُونَ بِفَرَحِنا وَ يَحْزَنُونَ لِحُزْنِنا.


خداوند براى ما، شيعيان و پيروانى برگزيده است كه ما را يارى مى كنند، با خوشحالى ما خوشحال مى شوند و در اندوه و غم ما، محزون مى گردند.غررالحكم، ج 1، ص 235


14.كُشته اشك


قال الامام الحسينُ عليه السّلام:


اَنا قَتيلُ الْعَبْرَةِ لا يَذْكُرُنى مؤ مِنٌ اِلاّ بَكى .


من كُشته اشكم، هيچ مؤ منى مرا ياد نمى كند مگر آنكه (بخاطر مصيبت هايم ) گريه مى كند.بحارالانوار، ج 44، ص 279


15.يك قطره اشك


قالَ الامام الحسينُ عليه السّلام:


مَنْ دَمِعَتْ عَيناهُ فينا قَطْرَةً بَوَّاءهُ اللّهُ عَزَّوَجَلّ الجَنَّةَ.


چشمان هر كس كه در مصيبتهاى ما قطره اى اشك بريزد، خداوند او را در بهشت جاى مى دهد.احقاق الحق، ج 5، ص 523


16.بهشت، پاداش عزادارى


قال الامام السجّاد عليه السّلام:


اَيُّما مُؤ مِنٍ دَمِعَتْ عَيْناهُ لِقَتْلِ الْحُسَيْنِ وَ مَنْ مَعَه حَتّى يَسيلَ عَلى خَدَّيْهِ بَوَّاءَهُ اللّهُ فىِ الْجَنَّةِ غُرَفاً.


هر مؤ منى كه چشمانش براى كشته شدن حسين بن على عليه السّلام و همراهانش اشكبار شود و اشك بر صورتش جارى گردد، خداوند او را در غرفه هاى بهشتى جاى مى دهد.ينابيع الموده، ص 429


17.به ياد فرزندان فاطمه عليها السّلام


قالَ الامام السجّادُ عليه السّلام:


اِنّى لَمْ اَذْكُرْ مَصْرَعَ بَنى فاطِمَةَ اِلاّ خَنَقَتْنى لِذلِكَ عَبْرَةٌ.


من هرگز شهادتِ فرزندان فاطمه عليها السّلام را به ياد نياوردم، مگر آنكه بخاطر آن، چشمانم اشكبار گشت .بحارالانوار، ج 46، ص 109


18.سوگوارى در خانه ها


قال الامام الباقرُ عليه السّلام:


... وَ يَاءْمُرُ مَنْ فى دارِهِ بِالْبُكاءِ عَلَيْهِ وَ يُقيمُ فى دارِهِ مُصيبَتَهُ بِاِظْهارِ الْجَزَعِ عَلَيْهِ وَ يَتَلاقُونَ بِالبُكاءِ بَعضُهُمْ بَعْضاً فِى البُيُوتِ وَ لِيُعَزِّ بَعْضُهُمْ بَعْضاً بِمُصابِ الْحُسَيْنِ عليه السّلام .


(امام باقر عليه السّلام نسبت به كسانى كه در روز عاشورا نمى توانند به زيارت آن حضرت بروند، اينگونه دستور عزادارى دادند و فرمودند:)


... ندبه و عزادارى و گريه كند و به اهل خانه خود دستور دهد كه بر او بگريند و در خانه اش با اظهار گريه و ناله بر حسين عليه السّلام، مراسم عزادارى برپا كند و يكديگر را با گريه و تعزيت و تسليت گويى در سوگ حسين عليه السّلام در خانه هايشان ملاقات كنند.كامل الزيارات، ص 175


19.اشك على عليه السّلام در سوگ شهداى كربلا


قالَ الامام الباقر عليه السّلام:


بَلا فى اِثْنَيْنِ مِنْ اَصْحابِهِ قالَ: فَلمّا مَرَّبِها تَرَقْرَقَتْ عَيْناهُ لِلْبُكاءِ ثُمَّ قالَ: هذا مَناخُ رِكابِهِمْ وَ هذا مُلْقى رِحالِهِمْ وَهيهُنا تُهْراقُ دِماؤُهُمْ، طوبى لَكِ مِنْ تُرْبَةٍ عَلَيْكِ تُهْراقُ دِماءُ الا حِبَّةِ.


اميرالمؤمنين عليه السّلام با دو تن از يارانش از «كربلا» گذر كردند، حضرت، هنگام عبور از آنجا، چشمهايش اشك آلود شد، سپس فرمود:


اينجا مركبهايشان بر زمين مى خوابد، اينجا محلّ بارافكندنشان است و اينجا خونهايشان ريخته مى شود، خوشا به حال تو اى خاكى كه خون دوستان برروى تو ريخته مى شود.بحارالانوار، ج 44، ص 258


20.اشك، حجاب دوزخ


قال الامام الباقر عليه السّلام:


ما مِنْ رَجُلٍ ذكَرَنا اَوْ ذُكِرْنا عِنْدَهُ يَخْرُجُ مِنْ عَيْنَيْهِ ماءٌ ولَوْ مِثْلَ جَناحِ الْبَعوضَةِ اِلاّ بَنَى اللّهُ لَهُ بَيْتاً فى الْجَنَّةِ وَ جَعَلَ ذلِكَ الدَّمْعَ حِجاباً بَيْنَهُ وَ بَيْنَ النّارِ.


(امام باقر عليه السّلام پس از شنيدن سروده هاى «كميت» درباره اهل بيت، گريست و سپس فرمود:)هيچ كس نيست كه ما را ياد كند، يا نزد او از ما ياد شود و از چشمانش هر چند به اندازه بال پشه اى اشك آيد، مگر آنكه خداوند برايش در بهشت، خانه اى بنا كند و آن اشك را حجاب ميان او و آتش دوزخ قرار دهد.الغدير، ج 2، ص 202


21.بيست سال گريه


قالَ الامام الصّادقُ عليه السّلام:


بَكى عَلى ابْنُ الحُسَينِ عليه السّلام عِشْرينَ سَنَةً وَ ما وُضِعَ بَيْنَ يَدَيْهِ طَعامٌ اِلاّبَكى .


امام زين العابدين عليه السّلام بيست ساله (به ياد عاشورا) گريست و هرگز طعامى پيش روى او نمى گذاشتند مگر اينكه گريه مى كرد.بحارالانوار، ج 46، ص 108


22.ادب سوگوارى


قالَ الامام الصّادقُ عليه السّلام:


لَمّا ماتَ اِبراهيمُ بْنُ رَسُولِاللّهِ صلّى اللّه عليه و آله حَمَلَتْ عَيْنُ رَسُولِاللّهِ بِالدُّمُوعِ ثُمَّقالَ النّبىُّصلّى اللّه عليه و آله:


تَدْمَعُ الْعَيْنُ وَ يَحْزَنُ الْقَلْبُ وَ لا نَقُولُ ما يُسْخِطُ الرَّبَّ وَ اِنّا بِكَ يا اِبراهيمُ لَمَحْزُونُونَ.


چون ابراهيم - پسر رسول خدا - از دنيا رفت، چشم پيامبر پر از اشك شد. سپس پيامبر فرمود:


چشم، اشكبار مى شود و دل غمگين مى گردد، ولى چيزى نمى گوييم كه خدا را به خشم آورد، و ما در سوگ تو - اى ابراهيم - اندوهناكيم .بحارالانوار، ج 22، ص 157


23.چشمهاى اشكبار


قالَ الامام الصّادقُ عليه السّلام:


مَنْ ذُكِرْنا عِنْدَهُ فَفاضَتْ عَيْناهُ حَرَّمَ اللّهُ وَجْهَهُ عَلَى النّارِ.


نزد هر كس كه از ما (و مظلوميت ما) ياد شود و چشمانش پر از اشك گردد، خداوند چهره اش را بر آتش دوزخ حرام مى كند.بحارالانوار، ج 44، ص 285


24.احياء خط اهل بيت عليهم السّلام


قال الامام الصّادق عليه السّلام:


تَزاوَرُوا وَ تَلاقُوا وَ تَذاكَرُوا و اَحْيُوا اَمْرَنا.


به زيارت و ديدار يكديگر برويد، با هم به سخن و مذاكره بنشينيد و امر ما را (:كنايه از حكومت و رهبرى ) زنده كنيد.


بحارالانوار، ج 71، ص 352


25.مجالس حسينى


قال الامام الصّادق عليه السّلام لِلفُضَيل:


تَجْلِسُونَ وَ تُحَدِّثُونَ؟ فَقالَ: نَعَمْ، قالَ: اِنَّ تِلْكَ الْمَجالِسَ اُحِبُّها فاءَحْيُوا اَمْرَنا، فَرَحِمَ اللّهُ مَنْ اَحْيى اَمْرَنا.


آيا (دور هم ) مى نشينيد و حديث و سخن مى گوييد؟


گفت: آرى


فرمود: اينگونه مجالس را دوست دارم، پس امرِ (امامت ) ما را زنده بداريد. خداى رحمت كند كسى را كه امر و راه ما را احيا كند.وسائل الشيعه، ج 10، ص 392


26.اشكهاى ارزشمند


قال الصّادق عليه السّلام:


... رَحِمَ اللّهُ دَمْعَتَكَ، اَما اِنَّكَ مِنَ الَّذينَ يُعَدُّوَنَ مِنْ اَهْلِ الْجَزَعِ لَنا وَالَّذينَ يَفْرَحُونَ لِفَرَحِنا و يَحْزَنُونَ لِحُزْنِنا، اَما اِنّكَ سَتَرى عِنْدَ مَوْتِكَ حُضُورَ آبائى لَكَ... .


خداى، اشك تو را مورد رحمت قرار دهد. آگاه باش، تو از آنانى كه از دلسوختگان ما به شمار مى آيند، و از آنانى كه با شادى ما شاد مى شوند و با اندوه ما غمگين مى گردند.آگاه باش ! تو هنگام مرگ، شاهد حضور پدرانم بر بالين خويش خواهى بود.وسائل الشيعه، ج 10، ص 397


27.دلهاى سوخته


قال الامام الصّادق عليه السّلام:


اَللّهم ... وَ ارْحَمْ تِلْكَ الاَعْيُنَ الَّتى جَرَتْ دُمُوعُها رَحْمَةً لَنا وَ ارْحَمْ تِلْكَ الْقُلُوبَ الَّتى جَزَعَتْ وَ احْتَرَقَتْ لَنا وَ ارْحَمِ الّصَرْخَةَ الّتى كانَتْ لَنا.


خدايا ... آن ديدگان را كه اشكهايش در راه ترحّم و عاطفه بر ما جارى شده و دلهايى را كه بخاطر ما نالان گشته و سوخته و آن فريادها و ناله هايى را كه در راه ما بوده است، مورد رحمت قرار بده .بحارالانوار، ج 98، ص 8


28.گريه برمظلوميّت شيعه


قالَ الامام الصّادقُ عليه السّلام:


مَنْ دَمِعَتْ عَيْنُهُ فينَا دَمْعَةً لِدَمٍ سُفِكَ لَنا اَوْ حَقٍّ لَنا نُقِصْناهُ اَوْ عِرْضٍ اُنْتُهِكَ لَنا اَوْلاَِحَدٍ مِنْ شيعَتِنا بَوَّاءهُ اللّهُ تَعالى بِها فِى الْجَنَّةِ حُقُباً.


هر كس كه چشمش در راه ما گريان شود، بخاطر خونى كه از ما ريخته شده است، يا حقى كه از ما گرفته اند، يا آبرويى كه از ما يا يكى از شيعيان ما برده و هتك حرمت كرده اند، خداى متعال به همين سبب، او را در بهشت جاودان، براى ابد جاى مى دهد.امالى شيخ مفيد، ص 175


29.ثواب بى حساب


قالَ الامام الصّادقُ عليه السّلام:


لِكُلّ شَيْئٍ ثَوابٌ اِلا الدَمْعَةٌ فينا.


هر چيزى پاداش و مزدى دارد، مگر اشكى كه براى ما ريخته شود (كه چيزى با آن برابرى نمى كند و مزد بى اندازه دارد).


جامع احاديث الشيعه، ج 12، ص 548


30.كوثر و اشك


قال الامام الصّادقُ عليه السّلام:


ما مِنْ عَيْنٍ بَكَتْ لَنا اِلاّ نُعِّمَتْ بَالنَّظَرِ اِلَى الْكَوْثَرِ وَ سُقِيَتْ مِنْهُ.


هيچ چشمى نيست كه براى ما بگريد، مگر اينكه برخوردار از نعمتِ نگاه به «كوثر» مى شود و از آن سيرابش مى كنند.


جامع احاديث الشيعه، ج 12، ص 554


31.گريه آسمان


قال الامام الصّادقُ عليه السّلام:


يا زُرارَةُ! اِنَّ السَّماءَ بَكَتْ عَلَى الْحُسَيْنِ اَرْبَعينَ صَباحاً.


اى زراره ! آسمان چهل روز، در سوگ حسين بن على عليه السّلام گريه كرد.جامع احاديث الشيعه، ج 12، ص 552


32.گريه و اندوه مطلوب


قالَ الامام الصّادقُ عليه السّلام:


كُلُّ الْجَزَعِ وَ الْبُكاءِ مَكْرُوهٌ سِوَى الْجَزَعُ وَ الْبُكاءُ عَلَى الحُسَينِ عليه السّلام.


هر ناليدن و گريه اى مكروه است، مگر ناله و گريه بر حسين عليه السّلام .بحارالانوار، ج 45، ص 313


33.پيامبر صلّى اللّه عليه و آله و گريه بر شهيد


قال الامام الصّادقُ عليه السّلام:


اِنَّ النَّبىَّ لَمّا جائَتْهُ وَفاةُ جَعْفَرِ بنِ اَبى طالبٍ وَ زَيْدِ بنِ حارِثَةَ كانَ اَذا دَخَلَ بَيْتَهُ كَثُرَ بُكائُهُ عَلَيْهِما جِدّاً وَ يَقولُ: كانا يُحَدِّثانى وَ يُؤ انِسانى فَذَهَبا جَميعاً.


وقتى خبر شهادت جعفر بن ابى طالب و زيد بن حارثه به پيامبر خدا رسيد، از آن پس هرگاه وارد خانه مى شد، بر آن دو شهيد بشدّت مى گريست و مى فرمود:آن دو شهيد، با من هم سخن و همدم و انيس بودند، و هر دو رفتند! ...


من لايحضره الفقيه، ج 1، ص 177


34.نَفَسهاى تسبيح


قال الامام الصّادقُ عليه السّلام:


نَفَسُ الْمَهْمُومِ لِظُلْمِنا تَسْبيحٌ وَ هَمُّهُ لَنا عِبادَةٌ وَ كِتْمانُ سِرّنا جِهادٌ فى سَبيلِ اللّهِ. ثَمَّ قالَ اَبُو عَبدِاللّهِ عليه السّلام:يَجِبُ اَنْ يُكْتَبَ هذا الْحَديثُ بِالذَّهَبِ.


نَفَس كسى كه بخاطر مظلوميّت ما اندوهگين شود، تسبيح است و اندوهش براى ما، عبادت است و پوشاندن راز ما جهاد در راه خداست .سپس امام صادق عليه السّلام افزود:اين حديث را بايد با طلا نوشت.امالى شيخ مفيد، ص 338


35.فرشتگان سوگوار


قالَ الامام الصّادقُ عليه السّلام:


اَرْبَعَةُ الا فِ مَلَكٍ عِنْدَ قَبْرِ الْحُسَيْنِ عليه السّلام شُعْثٌ غُبْرٌيَبْكُونَهُ اِلى يَوْمِ القِيامَةِ.


چهار هزار فرشته نزد قبر سيدالشهدا عليه السّلام ژوليده و غبارآلود، تا روز قيامت بر آن حضرت مى گريند.


كامل الزيارات، ص 119


36.گريه بر حسين عليه السّلام


قالَ الامام الرّضا عليه السّلام:


يَا ابنَ شَبيبٍ! اِنْ كُنْتَ باكِياً لِشَئٍ فَاْبكِ لِلْحُسَيْنِ بْنِ عَلىّ بْنِ اَبى طالبٍ عليه السّلام فَاِنَّهُ ذُبِحَ كَما يُذْبَحُ الْكَبْشُ.


اى پسر شبيب ! اگر بر چيزى گريه مى كنى، بر حسين بن على بن ابى طالب عليه السّلام گريه كن، چرا كه او را مانند گوسفند سر بريدند.بحارالانوار، ج 44، ص 286


37.مجالسى به ياد اَئمّه عليهم السّلام


قالَ الامام الرّضا عليه السّلام:


مَنْ جَلَسَ مَجْلِساً يُحْيى فيهِ اَمْرُنالَمْ يَمُتْ قَلْبُهُ يَوْمَ تَمُوتُ الْقُلُوبُ.


هر كس در مجلسى بنشيند كه در آن، امر (و خطّ و مرام ما) احيا مى شود، دلش در روزى كه دلها مى ميرند، نمى ميرد.


بحارالانوار، ج 44، ص 278


38.آثار گريستن بر حسين عليه السّلام


قالَ الامام الرّضا عليه السّلام:


فَعَلى مِثْلِ الْحُسَينِ فَلْيَبْكِ الْباكُونَفَاِنَّ البُكاءَ عَلَيهِ يَحُطُّ الذُّنُوبَ الْعِظامَ.


گريه كنندگان بايد بر كسى همچون حسين عليه السّلام گريه كنند، چرا كه گريستن براى او، گناهان بزرگ را فرو مى ريزد.


بحارالانوار، ج 44، ص 284


39.اشگ و آمرزش گناه


قالَ الامام الرّضا عليه السّلام:


يَا بْنَ شَبيبٍ! اِنْ بَكَيْتَ عَلَى الحُسَينِ عليه السّلام حَتّى تَصيرَ دُمُوعُكَ عَلى خَدَّيْكَ غَفَرَ اللّهُ لَكَ كُلَّ ذَنْبٍ اَذْنَبْتَهُ صَغيرا كانَ اَوْ كَبيراً قَليلا كانَ اَوْ كثيراً.


اى پسر شبيب ! اگر بر حسين عليه السّلام آن قدر گريه كنى كه اشگهايت بر چهره ات جارى شود، خداوند همه گناهانت را كه مرتكب شده اى مى آمرزد؛ كوچك باشد يا بزرگ، كم باشد يا زياد.امالى صدوق، ص 112


40.همدلى با عترت


قالَ الامام الرّضا عليه السّلام:


اِنْ سَرَّكَ اَنْ تَكُونَ مَعَنا فىِ الدَّرَجاتِ الْعُلى مِنَ الجِنانِ فَاحْزَنْ لِحُزْنِنا وَ افْرَحْ لِفَرَحِنا.


اگر تو را خوشحال مى كند كه در درجات والاى بهشت با ما باشى، پس در اندوه ما غمگين باش و در شادى ما خوشحال باش.جامع احاديث الشيعه، ج 12، ص 54



/ 1