2- قصد مجرمانه، داعي يا انگيزه ارتکاب جرم - بایسته های حقوق جزای عمومی(1-2-3) نسخه متنی

اینجــــا یک کتابخانه دیجیتالی است

با بیش از 100000 منبع الکترونیکی رایگان به زبان فارسی ، عربی و انگلیسی

بایسته های حقوق جزای عمومی(1-2-3) - نسخه متنی

ایرج گلدوزیان

| نمايش فراداده ، افزودن یک نقد و بررسی
افزودن به کتابخانه شخصی
ارسال به دوستان
جستجو در متن کتاب
بیشتر
تنظیمات قلم

فونت

اندازه قلم

+ - پیش فرض

حالت نمایش

روز نیمروز شب
جستجو در لغت نامه
بیشتر
توضیحات
افزودن یادداشت جدید

180

درقتل يا جرح يا ننقص عضو خطائي، عنصر معنوي يا رواني تنها شامل اراده ارتکاب فعل است بدون قصد
مجرمانه وبدون خطاي جزائي، يا وجود اين ، استثاناً تهلف مقتول يا مجني عليه در ارتباط با جرائم
رانندگي، قانوناً موجب سلب مسؤوليت قاتل موجب سلب مسؤولبت قتل قتل خطئي گرديده است .زيرا برابر رأي
وحدت رويه هيأب عمومي ديوان علي کشور (شماره 13رديف 6215 ) چنانچه قتل خطئي باشد و کسي که ارتکاب آن به
اونسبت داده شده، هيچگونه خطائي مرتکب نشده باشد و وقوع قتل هم صرفاً به لحاظ تخلف مقتول باشد،
راننده مسؤول نيست .

درهمين جهت، ماده 33 ق. م. ا. مي دارد :

« درمواردي که عبور عابر پياده ممنوع است اگر
عبور نمايد ورانندهاي که با سرعت مجاز و مطمئنه در حرکت بوده و وسيله نقليه نيز نقص فني نداشته است و
در عين حال قادر به کنترل نباشد و با عابر برخونرد نموده منجر به فوت يا مصودم شدن وي گردد ،راننده
ضامن ديه وخسارت وارده نيست .»

درجرائم خلافي، وجود عنصر معنوي هميشه مقروض است و لذا در اين قبيل جرائم اثبات وجود عنصر رواني
ضروري نيست، التبه اين فرض برخلاف اصل برائت است و اگر کسي دراثر قوه قاهره ، اخلاقي را مرتکب شده
باشد، بايد بار اثبات آن و فقدان عنصر رواني را عهده دار شود تا مسؤوليت کيفري وي بتواند متفي گردد.

بدين ترتيب جرائمي چون پارک اتومبيل، در جاي توفق ممنوع يا ايستادن ممنوع ويا عبور از چراغ قرمز
وهمچنين صدور چک پرداخت نشدني از جمله جرائمي هستند که نيازي به اثبات عمد يا خطائي جزائي ندارند.

2- قصد مجرمانه، داعي يا انگيزه ارتکاب جرم

الف - قصد مجرمانه

سوءنيت سوءقصد، عمد و علم در موادّ مختلف قانون جزا به يک معني که شامل قصد مجرمانه بوده به کار رفته
است. عمد عبارت است از هدايت ارادة انسان به سوي منظوري که انجام يا عدم انجام آن را قانونگذار منع يا
امر نموده است. بنابر اين در جرائم عمدي، فعل و نتيجه عملي را که به او نسبت داده شده قبلاً درنظر
گرفته و با توجه به نتيجه مجرمانه، عمل را انجام داده باشد، در واقع مرتکب جرم عمدي شده است.

ب -خطاي جزائي

در مقابل ، هر گاه عامل فقط ارتکاب فعل را اراده نموده و نتايج حاصله از آن منظور نظر وي نباشد، خطاي
جزائي مطرح است. ولي مسؤوليت وي به اين لحاظ است که در پيش بيني عواقب عمل خود غفلت کرده است.

ج- انگيزه يا داعي

قصد مجرمانه حاکي از اراده ارتکاب در فعل يا ترک فعلي که ناقص قانون جزا است
در هرجرمي، مفهومي واحد ويا ثابت مي باشد. مثلاً قصد قتل در کليه قتل هاي عمدي سلب حيات است اعم از
انيکه داعي يا انگيزه قاتل، حدص و طمع براي بردن مال مقتول باشد و يا انتقامجوئي يا ترحم بر بيمار
متقاصي مرگ و رهائي وي از رنج بيماري،
داعي يا انگيزه شامل نفع يا ذوق يا احساسي که بزهکار را به طرف ارتکاب جرم مي کشاند، اصولاً در تحقق
جرم تأثيري ندارد. ولي وجود آن در هر جرمي متغيز و متنوع است و کيفيت آن ممکن است فقط موجب تشديد يا
تخفيف مجازات گردد.

/ 388