بایسته های حقوق جزای عمومی(1-2-3) نسخه متنی

اینجــــا یک کتابخانه دیجیتالی است

با بیش از 100000 منبع الکترونیکی رایگان به زبان فارسی ، عربی و انگلیسی

بایسته های حقوق جزای عمومی(1-2-3) - نسخه متنی

ایرج گلدوزیان

| نمايش فراداده ، افزودن یک نقد و بررسی
افزودن به کتابخانه شخصی
ارسال به دوستان
جستجو در متن کتاب
بیشتر
تنظیمات قلم

فونت

اندازه قلم

+ - پیش فرض

حالت نمایش

روز نیمروز شب
جستجو در لغت نامه
بیشتر
توضیحات
افزودن یادداشت جدید

56

نتيجتاً بکاريا خواستار الغاي شکنجه، الغاي مجازات اعدام در غيره موارد سياسي « که در زمان آشوب و
اغتشاش نحوه تأمين دفاع اجتماعي را بدون حد ومرز مي دانست» وکاهش وتعديل کلي مجازاتها بوده است در
مقابل، الغاي حقوق مربوط به عفو را که
ناقض قطعيت و حتميت درکيفر است مورد تأکيد قرار مي داد و به تأييد اصل کلي مي پرداخت که طي آن کيفر
همانند جرأئم بايستي به وسيله قانون گذار تعيين و از قبل معين باشد تا هرکسي بداند که تخلف وتخطي
وتجاوز به قانون چه عواقبي را در بردارد. تمايلات انساني بکاريا مستقيماً تأثيرعميقي برمجموعه
قوانين جزائي 1791 فرانسه گذاشت. بنتام درمقابل، نظري مستبدانه تر داشت.

به نظراوبايد مجازات به نحوي به مورد اجراگذارده شود که تصورآن موجب تضرر و ترس بيشتري نسبت به ميل و
نفع حاصل از ارتکاب جرم نمايد.

فرد درمقابل سنجش ميان دو موقعيت قرار مي گيرد:

يا قبول ارتکاب جرم
نمايد. فرد در مقابل سنجش ميان دو موقعيت قرار مي گيرد:

يا قبول ارتکاب جرم و تحمل مجازات. يا خودداري
از ارتکاب جرم و رهائي از کيفر. بنابراين بنتام طرفدار مجازاتهاي شديد است وتوسل به حبس را که در نظر
او کيفري متدوام است وتصور آن بزهکار را تحت تأثير قرار مي دهد مورد تأکيد قرار داده است. افکار و
نظرات بتنام نيز الهام بخش نويسندگان مجموعه قوانين ناپلئون گرديد.

خصوصيات کيفر در مکتب نئوکلاسيک
نتيجتاً مي توان گفت که بنيانگذاران مکتب نئوکلاسيک معتقد بودند که انسان در اعمال ارتکابي خود،
مختار وصاحب اراده است ودرنتيجه انسان داراي مسؤليت اخلاقي است.

نهايت آنکه براي کيفر خصوصياتي
قائل بودند که عبارتند از:

1- کيفر بايد متناسب با درجه وميزان مسؤليت اخلاقي مرتکب جرم تعيين شود.

2- کفر بايد متضمن فايده اجتماعي بوده ، فايده آن متوجه آينده باشد و از تکرار جرم جلوگيري کند.

3- کيفر بايد در جهت اصلاح بزهکار بوده وتهذيب اخلاقي بزهکار از هدفهاي اصلي مجازات باشد .

براساس همين فکرعده اي از طرفداران مکتب نئوکلاسيک به تأسيس مکتب اصلاح امور زندانها پرداخته و به
کيفرهاي سالب آزادي کوتاه مدت روي آوردند. اينان معتقد بودند که تشکيلات زندانها و طرز اجراي احکام
بايد طوري باشدکه مجرم در ضمن تحمل مجازات، تربيت واصلاح شود و با ايجاد کار منظم براي زنداينان و
آموزش علمي و حرفه اي به آنان نسبت به اصلاح بزهکاران اقدام شود.

/ 388