بیشترتوضیحاتافزودن یادداشت جدید
ج جريان بختيار اين بود بختيار خواستار رفتن به پاريس و ديدار با امام بود اين هم با شوراى انقلاب مطرح شد و هم با امام در پاريس صحبت شده بود نظر نهايى اين بود كه اينجا استعفا بدهد و بعد از استعفا ميخواهد ميخواهد برود آنجا امام را ببيند برود ببيند اين نظر نهايى بود و اين نظر تصويب شده بود خود امام هم تصويب كرده بودند كه اگر استعفا داد ميخواهد بيايد اشكالى نيست مساله مهم استعفاى او بود مبارزه است پس از آنروزى كه قرار بود امام به تهران بيايند و نگذاشتند و من آنروز در بهشت زهرا صحبت كردم درآن صحبت پيشنهاد كردم كه آقايان علما ومدرسين ( علماى مبارز و روحانيت مبارز ومدرسين ) خوبست يكى ازاين شبها قرارى بگذارند جلسه اى وتبادل نظرى داشته باشيم اين جريان قرارش درمدرسه علوى دخترانه گذاشته شده بود بعد از نماز مغرب وعشا بنده عازم آن جلسه بودم به من اطلاع دادند كه شوراى انقلاب يك جلسه دارد براى يك كارفورى وحتما شركت كنيد وقتى وارد جلسه شدم جلسه كارش رامدتى بود شروع كرده بود آنجا ديدم آقاى امير انتظام كه من درذهنم اين بود كه نوبت اول بود كه ايشان را ديدم ايشان درنوشته اش نوشته است كه اين نوبت دوم بوده است يك نوبت هم دو سه روز قبل از آن من او راديده بودم به هرحال چهره ايشان براى من ناآشنا بود ( حالا بار دوم هم بود خوب با يك ديدار آن هم درآن شرايط شلوغ براى آدم ناآشنا مى آمد ) ايشان يك متنى جلويشان بود