بیشترتوضیحاتافزودن یادداشت جدید
من امكان ميداد كه جلسات كوچك وخصوصى راهر چه بيشترگسترش دهم ودرمحيط هاى امن تر
آزادانه تر وبى پرده تر شور انقلابى را درجوانها برانگيزم وبموازات آن دامنه فعاليتهاى خودراتا شهرهاى ديگرخراسان وساير نقاط كشور بگسترانم درهمه اين چند سال طلاب وفضلاى جوانى كه ازمن آموخته بودند به شهرستانها گسيل ميشدند وآتش مقدس درحوزه ئى وسيعتر منتقل ميشد با استفاده ازفرصتى استثنائى يكى ازجلسات بزرگ گذشته رازير نام درس نهج البلاغه بطور هفتگى دوباره شروع كردم اين جلسه كه درمسجدامام حسن مشهد تشكيل ميشدمجددا محوربيشترين تلاش اسلامى مبارزان مشهد شد و گفتار على عليه السلام كه باشرح وتوضيح تدريس و درجزوه هاى پلى كپى شده ( بنام پرتوى از نهج البلاغه ) دست بدست ميگشت همچون برق صاعقه ئى فضاى گرفته شهر شهادت را روشن مى ساخت سال 53 براى من يادآور اين حركت علوى كوبنده است ساواك مشهد كه نمى توانست آن مركز عظيم تبليغاتى را كانون تبليغات انقلابى اسلامى ببيند وتحمل كند درفكر چاره بود بارها مرا احضاروتهديد كردند همواره جاسوسهاى خود رادر اطراف خانه ومسير من گماشتند افراد بسيارى ازنزديكان ودست اندركاران فعاليتهاى سياسى و تبليغاتى