بیشترتوضیحاتافزودن یادداشت جدید
بعذابٍ أليمٌ يومَ يُحمى عَلَيها فىنار جَهنّمَ فَتُكوىبهاجِبَاهُهُم وجُنُوبُهمْ وَظُهُورُهُم هَذا ما كَنَزْتُمْ لِاَنْفُسِكُم فَذُوقُوا ما كُنْتُم تَكنِزوُنِ؛(1)كسانى كه طلا و نقره [دينار و درهم] را كنز و ذخيره مىكنند و در راه خدا انفاق نمىكنند، به عذاب دردناك بشارت ده. روزى كه در آتش دوزخ گداخته شوند وپيشانى و پهلوى آنها را با آن داغ كنند [وفرشتگان عذاب به آنها گويند:] اين است نتيجه آنچه براى خود ذخيره كرديد، اكنون بچشيد عذاب آنچه را كه براى خود مىاندوختيد.
حدود كنز در اسلام
پيش از آنكه كنز را تفسير كنيم معناى آن را از كتاب النّهاية ابن اثير نقل مىكنيم. او آورده است كه كنز در اصل به اموالى گفته مىشود كه در زيرزمين پنهان شده باشد و اگر واجب آن را داده باشند ديگر احكام كنز را ندارد و سپس اين دو حديث را نقل مىكند:1. كُلّ مالٍ اُدّيَتْ زكاتُه فليس بكنزٍ. 2.كُلّ مالٍ لا تُؤّدى زكاتُه فهو كنز.(2)خوانندگان در بدو امر بايد توجه داشته باشند كه در آيه، كلمه ذهب و فضة بود كه ممكن است به دينار و درهم تفسير شود وممكن است همان ذهب و فضه (طلا و نقره) باشد كه اعم از دينار و درهم است. در روايات هم كلمه مال آمده است كه اعم از دينار ودرهم است. بنابراين، با تعميم آن پول، شامل اسكناس امروز -چه راكد باشد و چه در گردش- نيز مىشود همانطور كه در روايت به اين موضوع اشاره شده است. در تعيين حدود كنز از نظر اسلام، چند احتمال وجود دارد كه عبارتاند از:احتمال اول اين است كه بگوييم: «كنز» آن مقدار مالى است كه انفاق آن واجب بوده است؛ مثل زكات واجب؛ اما صاحب مال از انفاق آن خوددارى و آن را كنز كرده است. همچنان كه خداوند تباركوتعالى مىفرمايد: «...آنانكه طلا ونقره را كنز مىكنند و آن را در راه خدا انفاق نمىكنند به عذابى دردناك بشارت ده.»(3) يعنىآنان انفاقهاى واجب نكردهاند و دراينباره از رسولاللَّه(ص)در تفسير «كنز» وتعيين حدودآن، نقل شده است كه ايشان فرمودهاند:كُلُّ مالٍ يؤدّى زكاتُه فليس بكَنزٍ و اِن كانَ تَحتَ سَبع ارضين وكُلّ مالٍ لا يُؤدّى زكاتُه فهو كنزٌ و إن كان فوق الارض؛(4)هر مالى كه زكات آن پرداخت شود كنز نيست حتى اگر زير هفت زمين مدفون شده باشد و هر مالى كه زكات آن پرداخت نشود، مصداق كنز است حتى اگر روى سطح زمين قرار گيرد و دفن نشده باشد.اين روايت دلالت مىكند مالى كه زكات آن پرداخت شود، هر مقدار هم كه زياد باشد، نگهدارى آن كنز ناميده نمىشود و پولى كه زكات آن پرداخت نشده باشد هر مقدار هم كه كم باشد، در صورت نگهدارى، كنز است، چه آن پول پنهان باشد يا آشكار(5). همچنين روايت بالا گوياى آن است كه ملاك «كنز» بودن پول، دفن شدن يا نشدن آن در زير خاك نيست بلكه پرداخت و عدم پرداخت زكات آن، معيار تحقق يا عدم تحقق كنز است.احتمال دوم در مورد كنز آن است كه خداوند تبارك و تعالى مىفرمايد:يَسْئَلُونَكَ ماذا يُنفقُون قُلْ اَلْعَفو؛(6)اى پيامبر از تو مىپرسند كه چه چيزى را انفاق كنند. بگو: زيادى اموال خود را انفاق كنند.بنابر مفهوم اين آيه، حدود كنز از نظر اسلام، مازاد مخارج ساليانه زندگى است. از امام باقر(ع) سؤال شده است كه معناى «العَفْو» كه در آيه حدّ وجوب انفاق معرفى شده، چيست؟ آن حضرت(ع)فرمودهاند:«زيادى مخارج ساليانه زندگى». امام صادق(ع) فرمود: العفوالوسط؛ يعنى انسان زندگى متوسطى را داشته باشد و مازاد آن را انفاق كند.بنابراين در حديث، نگهدارى پول بيش از هزينه متعارف ساليانه زندگى، به هر صورت كه نگهدارى شود، «كَنْز» ناميده مىشود ولو وجه شرعى آن داده شده باشد.احتمال سوم مبتنى بر روايتى از اميرالمؤمنين(ع) است كه آن حضرت در تعيين حد كمى زكات فرمودهاند:«اَرْبَعَةُ آلافٍ وَ ما دُونَها نَفَقةٌ و ما فَوقها كَنزٌ؛(7) چهار هزار درهم و كمتر از آن پول لازم براى تأمين هزينه و نفقه زندگى است و بيشتر از آن كنز است.» اميرالمؤمنين(ع) در اين روايت، حدّ كمّى نفقه را چهار هزار درهم بيان مىكنند؛ يعنى پولى كه از چهار