پول در اصل كلمهاى است يونانى كه از واژه لاتينى پكوس (Pecus) به معناى گله، گرفته شده است(1). از كريستن سن نقل شده است كه، «پول» در زمان اشكانيان به ايران راه يافت ودر ابتدا هر سكه برابر يك ششم درهم بوده است(2)؛ ولى به مرور زمان تمامى ابزارهاى عمومى سنجش كالاها، با ارزشهاى مختلف ونوعهاى متفاوت مانند فلزى وكاغذى وغيره، «پول» ناميده است.احتمالاً كلمه «پول» و«پكوس» -كه ريشه لفظى آن است- معادل «مال» در زبان عربى وشرعى است. چون در زبان دينى «مال» معمولاً در مورد گله شتر وگوسفند وامثال آن به كار برده مىشده ودر مورد پول فلزى هم به كار رفته است.(3) مثلاً در آيه شريفه «خُذْ مِن اَموالهم صدقةٌ»(4) منظور از كلمه «اموال» شتر، گاو، گوسفند، جو، گندم، درهم، دينار، خرما، كشمش وامثال آنها است.در صدر اسلام، در سرزمينهاى اسلامى چهار نوع پول: دينار، دِرْهَم، وَرِقْ وفُلوس رايج بوده است:دينار، سكه طلا؛ درهم، سكه نقره و ورق، از جنس درهم بوده وپول خُرد آن به شمار مىرفته است. كلمه «فُلُوس» نيز احتمالاً از پول گرفته شده؛ يعنى ابتدا پول به «فُول» وآنگاه به «فُلوس»تبديل شده است. «فلوس» داراى ارزش و مرغوبيت ناچيزى بوده است ولى امروزه در زبان عاميانه عربى به تمام انواع «پول»، «فلوس» گفته مىشود.شايد علت نامگذارى «فلوس» شباهت آن به فلسِ ماهى بوده است.(5)همچنين مُفلِس، يعنى كسى كه با فلوس بوده ولى بىپول شده است، به همين معنا اشاره دارد. به هر حال، وجه مشترك وتعريف ساده تمامى انواع پول چنين است:پول وسيله عمومى سنجش ارزش كالاها وخدمات وابزار تسهيل مبادلات است.البته همچنان كه در صفحات آينده گفته مىشود پول، تنها مقياس سنجش ارزش كالاها وخدمات نيست و كاربردهاى ديگرى هم دارد.«آيروينگ فيشر» اقتصاددان مشهور آمريكايى، در تعريف پول گفته است:پول حقّ مالكيتى است كه مورد قبول عموم باشد.(6)يعنى به وسيله آن مىتوان پرداختهاى مورد نظر براى مبادلات وغيره را مستقيماً وبدون هزينه انجام داد. مصاديق پول نيز معلوم ومشخص هستند ونياز به ذكر آنها نيست.
هويت پول
پولاسكناس فعلىداراى چند مشخصهاستكهبا مجموعآنها ارزش اعتبارى خاص خود را دارد. آن مشخصات ظاهرى عبارتاند از: