بیشترتوضیحاتافزودن یادداشت جدید
بانك گذاشته مىشود.(4)امامخمينى(ره) در مورد ضرورت تحول واسلامى شدن بانكها فرمودهاند:من از اينكه شما بناى بر اين مطلب گذاشتيد كه متحول كنيد صورت طاغوتى را به صورت اسلامى وبانك اسلامى در سراسر كشور تأسيس كنيد، متشكرم؛ لكن منتظرمكه ببينم عملچيست؟ آيا درعمل هم همينطور است؟باز امورىكه سابقانجاممىگرفت،انجام مىگيرد يا خير؟ تحوّل در محتوا است، ما با اسم خيلى كار نداريم با محتوا كار داريم. محتوا بايد اسلامى شود.(5)از رهنمودهاى امام خمينى(ره) در اين باره چنين فهميده مىشود كه تغيير نام قراردادهاى بانكى به تنهايى براى اصلاح عمليات بانكدارى بر طبق موازين اسلامى، كافى نيست؛ بلكه بايد نظام بانكى بر اساس ايجاد عدالت اجتماعى ومحروميتزدايى به طور محتوايى تغيير كند وسياستهاى پولى وبانكى در خدمت محرومان ومستضعفان باشد نه در جهت رفاه سرمايهداران.امام راحل(ره) در بيان ديگرى در مورد ضرورت اصلاح هر چه بيشتر بانكدارى ونظام بانكى فرمودهاند:ما مىخواهيم اين طور باشد كه وقتى در يك بانك وارد شديد، مثل اين باشد كه به مسجد رفتهايد آن طور باشد كه وقتى در وزارتخانه رفتيد، مثل اين باشد كه توى مسجد رفتهايد.(6)يعنى، در صورت اصلاح نظام وسياستهاى بانكى وعمليات بانكدارى، بانكها مىتوانند با خدمت به محرومان ومستضعفان، همانند مسجد، مَعبَد ومحلّ تقرّب انسان به سوى خداوند تبارك وتعالى باشند.
هزينهها ودرآمدهاى بانك
بانكها با سازماندهى گسترده وفعّاليّتهاى متنوع داراى هزينههاى بسيار زيادى براى تأمين ساختمان، هزينههاى جنبى آن، دستمزد كارمندان و... مىباشند. اين هزينهها بايد به نوعى تأمين شود تا امكان ادامه فعّاليّت بانكها فراهم شود.در نظامهاى كاملاً متمركز دولتى، ممكن است هزينه بانكها از طريق درآمدهاى دولتى تأمين شود، امّا در نظامهاى سرمايهدارى با توجّه به تجويز رباخوارى از سوى آنها وقدرت مكندگى شديد ربوى توسط بانكها، ديگر بانكها نهتنها نياز به كمكهاى مستمر دولتى ندارند، بلكه خود منبع ثروت ودرآمد سرشارى نيز هستند البته اين درآمد از نظر قوانين مقدّس اسلام، حرام است.در نظام اسلامى، بانكها مىتوانند با انجام واجراى عقود وقراردادهاى اسلامى هم مشكلات مردم را حل كنند وخدمات مورد نياز آنها را ارائه كنند وهم خود سود ببرند. همچنين بانكها مىتوانند در مقابل ارائه خدمات مختلفى كه ارائه مىكنند، مانند حساب جارى، صدور چكهاى تضمينى، حواله كردن پولها و... كارمزدى(7) متناسب دريافت كنند، تا هزينه آنها تأمين شود ونيازمندِ گرفتنربا وانجام معاملات رَبَوى براىتأمينهزينههاى خود نباشند.خلاصه سخن اينكه بانك، در اصل ريشه دينى دارد وپديدهاى است كه از معابد آغاز شده امّا بر اثر انحراف از وظيفه اصلى خويش در خدمت به مردم، به مرور زمان از چهار چوب الهى خود خارج شده وبه سبب روى آوردن به رباخوارى، اعتماد اسلامى از آن رخت بر بسته است. از نظر تاريخى، ردّ پاى بانك را از ساحل مديترانه تا اروپاى غربى وشرقى وسپس در سراسر دنيا مىتوان جست و جو كرد؛ چون تمدّن بشرى از اين مسير آغاز شده وبازرگانان در اين مسير به فعّاليّت تجارى پرداختهاند.در ابتدا، ملكيّت بانكها خصوصى بوده است. از قرن پانزدهم به بعد بانك دولتى به وجود آمده است اما نظام بانكى با مقرّرات ويژه از ابتداى قرن بيستم به وجود آمده واين مقررات ويژه روز به روز منظّمتر ودقيقتر شده وقانون ساده بانكهاى قديم را كنار زده است.امروزه بانكهاى خصوصى تنها در پى حدّاكثر كردن سود شخصى خود هستند وهدف يهوديان -كه مؤسّسان اوّليه بانكهاى جديد بودهاند- نيز همين بوده است.(8)اسلام با تأسيس بانك مخالف نيست بلكه با فعّاليّتهاى ربوى، رفتار ظالمانه اقتصادى واعمال سياستهاى پولى -كه موجب گسترش فقر عموم مردم است- به شدت مخالفت دارد واز نظر اسلام عملكرد بانكها بايد در جهت خدمت به مردم وبرپايى قسط باشد واز مكندگى ربوى درآمدها وثروتهاى مردم واستثمار آنها پرهيز كنند.