بیشترتوضیحاتافزودن یادداشت جدید
از آن بيرون آيد:(17) بنابراين، معانى حديث فوق چنين مىشود:هر كس بدون دانستن احكام تجارت به اين عمل اقدام كند در گرداب ربا فرو مىرود.همچنين از حضرت اميرالمؤمنين(ع)در كلام مشابهى اين مورد چنين نقل شده است:مَنِ اتَّجَرَ قَبْلَ اَنْ يَتَفَّقه إرتَطَمَ فىالرّبا ثُم ارتَطَم ثُمّ ارتَطَم؛(18)هر كس بدون دانستن احكام تجارت، اقدام به تجارت كند در گرداب ربا فرو مىرود. (حضرت سهبار اين مطلب را تكرار كرد).از روايات مذكور ملاحظه مىشود كه علّت نهى از شغل تجارت وصرّافى اين است كه اين مشاغل همواره در معرض معاملات ربوى هستند وگرنه خود شغل تجارت يا صرّافى از مشاغل ضرورى ومورد نياز بشر است. براى تأييد اين نظر، روايتى از حضرت امام باقر(ع)در اين مورد نقل مىكنيم:شخصى به نام سُدير صَيرفى خدمت حضرت امام باقر(ع)رسيد وعرض كرد كه حسن بصرى گفته است: كسى كه از تشنگى بميرد، نبايد از خانه صرّاف آب بخواهد واگر كبدش بسوزد نبايد از سايه ديوار صرّاف استفاده كند؛ زيرا ممكن است از آثار شوم گناهان صرّاف به اين شخص هم سرايت كند. سپس سُدَير صيرفى اضافه كرد: من شغلم صرّافى است وگوشت وپوستم از درآمد آن روييده واعمال واجب ومستحبم را از درآمد آن انجام مىدهم.(تكليف من چيست؟ آيا اين شغل را رها كنم يا ادامه دهم؟)حضرت امام باقر(ع)به او فرمودند: بنشين. سپس فرمودند:حسن بصرى اين مسئله را به غلط بيان كرده است. سپس امام(ع)فرمودند: تو شغلت را ادامه بده، ولى به نماز اوّل وقت اهميت بده ومواظب باش كه مرتكب معاملات ربوى نشوى. همچنين مگر تو نمىدانى كه اصحاب كهف (با توجه به مرتبه والاى آنها در ايمان) شغل صرّافى داشتهاند؟ (يعنى با وجود اين، چگونه ممكن است شغل صرّافى حرام باشد؟).از مجموع آنچه گفته شد، نتيجه مىگيريم كه شغل صرّافى حرام نيست، امّا براى كسى كه به خوبى با احكام شرعى مربوط به عمليّات صرّافى وتجارى آشنا نيست، اشتغال به اين مشاغل مكروه است؛ زيرا در معرض انجام اعمال حرام ورباخوارى قرار مىگيرد. همچنان كه برخى از مشاغل ديگر كه مسلّماً حرام نيستند از آن جهت كه انجام دهنده آنها در معرض انجام افعال حرام قرار مىگيرند، مكروه شمرده شدهاند؛ مانند روغن فروشى در صدر اسلام. علّت كراهت آن هم اين بوده است كه مشتريان اين شغل، در جامعه آن روز، همه زن بودهاند لذا احتمال قوى داشته كه روغن فروش نتواند نگاهها ونفس خود را كنترل كند ودر منجلاب گناه فرو برود. به همين دليل، در آن زمان شغل روغن فروشى، مكروه اعلام شده است واز اين امر مىفهميم كه هر شغل كه خود حرام نباشد، اگر انجام دهنده آن به نوعى در خطر سقوط در گناه قرار گيرد، انجام آن شغل از نظر اسلام مكروه است؛ مانند طلافروشى.
حالات خريد وفروش پول
خريد وفروش پول كاغذى، همچون خريد وفروش كالا چهار صورت مىتواند داشته باشد.1- نقد به نقد: مانند اينكه يك اسكناس هزار تومانى را بفروشد به ده اسكناس صدتومانى يا بالعكس.2- نسيه به نسيه: مانند اينكه هزار تومان پول خرد را بفروشند به هزار تومان در آينده؛ يعنى انعقاد قرارداد در اين زمان انجام مىگيرد، امّا تبادل ثمن ومثمن در زمان تعيين شده درآينده.به نظر عبدالرزاق سنهورى معامله بالا تحت عنوان مضاربه مىتواند انجام شود كه اگر سود داشته باشد، مضاربه صعودى واگر ضرر داشته باشد، مضاربه هُبوطى است.(19) امّا اگر اسكناس را به منزله كالا فرض كنيم معامله مورد نظر، كالى به كالى وباطل است.3- نقد به نسيه: مانند اينكه هزار تومان پول خُرد نقد بفروشيد در مقابل هزار تومان پول درشت در آينده ويا بالعكس.4- نسيه به نقد: كه اين مورد عكس صورت سوم است.موارد فوق -بهجز كالى به كالى- همگى در شرايطى مىتوانند پاسخگوى نياز عقلايى باشند واز نظر شرعى همگى درست هستند، هر چند كه كاربرد عملى برخى از اين موارد بيشتر است.در اينجا وقتى كه قصد زياده شود، بهخصوص در فرض سوم، ربا تحقق پيدا مىكند وعنوان چهارم (پول