بیشترتوضیحاتافزودن یادداشت جدید
علاوه بر آنكه بر اساس قواعد كلّى باب معاملات، منعى در اين معامله وجود ندارد، روايات مختلفى نيز از ائمّه معصومين(ع)نقل شده است كه بر صحّت مبادله فوق دلالت مىكنند. به عنوان مثال: از حضرت اميرالمؤمنين على(ع)در اين مورد روايت شده است كه فرمودهاند:لا بأس بأَنْ يَأخُذَ الرجلُ الدراهمَ بِمكَّةَ وَيَكتُبَ لَهُم سَفاتِجَ اَن يُعْطِيَها بِالكُوفة؛(31)اشكال ندارد كه انسان، مثلاً در مكّه درهمهايى قرض بگيرد وبه جاى پول به طلبكار حواله وسفتهاى بدهد كه بر طبق آن حواله بعداً در كوفه طلب آن شخص را به او بدهد.(32)اشكالى ندارد كه شخصى پولى را از بانك يا اشخاصى بگيرد ومعادل آن را در شهر يا كشور ديگرى بپردازد وهمچنين عكس آن هم صحيح است.به عنوان مثال: امروز زاير ايرانى در ايران ارز مىخرد وبه جاى ارز، فيش بانكى وسپس در كشور مورد نظر پول خود را با آن حواله تحويل مىگيرد.در خاتمه يادآورى مىشوم كه منظور نگارنده از طرح مباحث گذشته، برداشتن گامى در جهت بررسى دوباره موضوعهاى پول، بانك وصرّافى بوده است. بنابراين، نوع مباحث گذشته همه به صورت بررسى علمى شده ودر پى بيان ديدگاه شخصى نبودهام وهركس در اين گونه مسائل نيز بايد به مرجع تقليد خود رجوع كند.خداوند متعال را سپاس مىگويم كه توفيق تأليف اين اثر را عطا فرمود.الحمدللَّه ربّالعالمين 1 . ر.ك: فيومى، همان، ص462، مادّه «صَرف».2 . ر.ك: يوسف(12) آيه 20؛ كهف(18) آيه 19.3 . وسائلالشيعه، ج12، باب 22 ابواب مايكتسب به، ص 99.4 . ر.ك: ابن قدامة، المغنى، ج7، ص3.5 . ر.ك: هوشنگ تجرى، تئورى ارز، ص44.6 . شهيد مطهرى، پيشين، ص215.7 . ر.ك: شهيد بهشتى، پيشين، ص94 و96.8 . ر.ك: وسائلالشيعه، ج6، باب2 از ابواب زكاةالذّهب والفضّة، ص96، ح1.9 . همان، ص104، ح1، باب7.10 . ر.ك: احمدبن على مقريزى، پيشين، سيد موسى حسينى مازندرانى، همان، ج1.11 . وسائلالشيعه، ج12، باب2، از ابوابالصرف، ص 459، ح6.12 . همان، ص459، باب2 از ابوابالصرف.13 . همان.14 . سلسلةالينابيع الفقهيّه، ج13، ص77.15 . وسائل الشيعة، ج12، باب 21 از ابواب مايكتسب به، ص97، ح1.16 ، 2 و3 . ابن منظور، همان، ج12، ص244.17 ، 2 و3 . ابن منظور، همان، ج12، ص244.18 ، 2 و3 . ابن منظور، همان، ج12، ص244.19 . ثانىالوسيط، ج7، ص1032.20 . ر.ك: آيةاللَّه خوئى، همان، ج2، ص 54، مسئله 220؛ المسائل المنتخبة، ص226، مسئله 462.21 . ر.ك: وسائل الشيعة، ج12، باب 1 از ابواب الصرف، ص 457.22 . امام خمينى، رساله توضيحالمسائل، مسئله 286.23 . همان، مسئله 2845.24 . آيةاللَّه خوئى، همان، ص 56، مسئله 226.25 . ر.ك: تعليقه بر منهاجالصالحين، ج2، ص 76، شماره 166.