پول، بانک، صرافی نسخه متنی

اینجــــا یک کتابخانه دیجیتالی است

با بیش از 100000 منبع الکترونیکی رایگان به زبان فارسی ، عربی و انگلیسی

پول، بانک، صرافی - نسخه متنی

محمدحسین ابراهیمی

| نمايش فراداده ، افزودن یک نقد و بررسی
افزودن به کتابخانه شخصی
ارسال به دوستان
جستجو در متن کتاب
بیشتر
تنظیمات قلم

فونت

اندازه قلم

+ - پیش فرض

حالت نمایش

روز نیمروز شب
جستجو در لغت نامه
بیشتر
توضیحات
افزودن یادداشت جدید

مى‏شود وچون در دفترى به نفع شخص اضافه ويا به‏جهت حساب ديگرى از آن موجودى كسر مى‏شود، ثبتى مى‏گوييم ودر اين زمان كه موجودى هر صاحب حسابى به كامپيوتر داده مى‏شود مى‏توان پول كامپيوترى ناميد. در همه اين مراحل ملاك قبول عمومى و عرفى است. بنابراين پول تحريرى، اعم از چك وهرگونه وسيله انتقال نقدينه ازحسابى به حسابى ديگر است.

شبه پول

شبه پول، دارايى نقدينه غير پولى است كه عمدتاً شامل ديون وتعهدات برخى از نهادهاى مالى خصوصى يا عمومى ودولتى مى‏شود. سپرده‏هاى مدت‏دار در بانك‏ها، سپرده‏هاى پس‏انداز در صندوق‏هاى پس‏انداز، سپرده‏هاى سهام در سازمان‏هاى پس‏انداز ووام، قراردادهاى بيمه و اوراق بهادار كوتاه مدت را كه دولت منتشر كرده است (اسناد خزانه) مى‏توان تحت اين عنوان آورد. كليه اين دارايى‏ها به ميزان زياد، نقدينه هستند؛ به اين معنا كه هر چند پول نيستند، ولى مى‏توانند با خطر احتمالى به سرعت به پول تبديل شوند وپاسخ‏گوى نياز به پول نقد باشند.(14)


1 . ر.ك: رمون بار، اقتصاد سياسى، ترجمه منوچهر فرهنگ، ج‏1، ص‏318.

2 . ابوالحسن ديانت، فرهنگ تاريخى سنجش‏ها وارزش‏ها، ج‏2، ص‏61.

3 . ر.ك: ابن المنظور، لسان العرب، ج‏11، ص 636.

4 . توبه(9) آيه 103.

5 . فيومى، مصباح المنير، ماده «فلس».

6 . ر.ك: ايرج توتونچيان، سياست‏هاى مالى، ج‏3، ص 11.

7 . ر.ك: ويل دورانت، تاريخ تمدن، ج‏1، ص 258.238.157، 430، 527.

8 . ر.ك: همان، ص‏415؛ ابوالحسن ديانت، همان، ج‏2، ص 64.

9 . البته با مرور زمان صرّافى‏ها جاى خود را به بانك‏هاى مركزى دادند. اين تكامل موجب ايجاد انواع بانك‏ها شده است.

10 . ر.ك: ژان ريووار، تاريخ بانك وبانكدارى، ترجمه شيرين هشترودى، ص‏3.

11 . حسن گلريز، فرهنگ توصيفى لغات واصطلاحات علوم اقتصادى، ص‏30.

12 . ر.ك: تاريخ اقتصاد ايران در عصر قاجار، ترجمه يعقوب آژند.

13 . ر.ك: باقر قديرى اصل، نظريه‏هاى پولى، ص 37.

14 . اقتباس از: رمون بار، همان، ج 2، ص‏327.

/ 56