بیشترتوضیحاتافزودن یادداشت جدید
و ايـمان ، كه از روى عقيده به اين اردوگاه آمده اند، ديگرى به ما نخواهد پيوست . به انتظار ديگران مباش و با همين عدّه ، حركت به سوى نبرد را آغاز كن .سليمان گفت : نظرت پسنديده است سپس خود برخاست و چنين گفت :ايـهـا النـّاس ، هـر كـس براى خدا و رضاى او و رسيدن به پاداش روز جزا آمده است با ما خواهد بود و مشمول رحمت حق واقع خواهد شد، خواه زنده بماند، خواه كشته شود. و هر كس به قصد دنيا آمده به خدا قسم ، ما غنيمت و بهره اين دنيا را نخواسته ايم . ما جز براى رضاى خدا قيام نكرده و چـيـزى نـمـى خـواهـيـم .مـا بـا خـود مـال و سـيـم و زرى نـداريـم ، حتى براى توشه راه نيز جز شـمـشيرهاى خود بر دوش ننهاده ايم . قوت و توشه ما در حدّ ضرورت و به قدر احتياج است ، آن هـم بـا نـهـايت قناعت . هر كس غنيمت مى خواهد با ما نيايد، كه ما براى دنيا قيام نكرده ايم . ما توبه كرده ايم و به خون خواهى فرزند دختر پيامبر قيام نموده ايم .پـس از سـخـنـان پـرشـور سـليـمـان ، يـكـى از سـران قـوم بـه نـام عـبـداللّه بـن سـعـدبـن نفيل برخاست و گفت :( مـن عـقـيـده اى دارم ؛ اگر پسنديدى و سودمند بود، خداوند ما را رستگار خواهد كرد و اگر خطا بود، تنها عقيده شخصى من است :اى سـليـمـان ، مـا بـراى انـتـقـام و خـون خـواهـى حـسـيـن قـيـام كـرده ايـم و حـال آن كـه قـاتـلان حـسـيـن هـمـه در كـوفـه انـد ؛ از جـمـله عـمـرسـعـد رؤ سـاى قبايل عراق . ما كجا مى رويم ؟ آنان را پشت سر نهاده ايم و به سوى شام مى رويم ؟ تـمـام يـاران او گـفـتـنـد: درسـت مى گويد و راءى صواب همين است كه به كوفه برگرديم و نخست به قاتلان اصلى حسين (ع) بپردازيم .سليمان سخنان آنان را خوب گوش كرد و گفت :مـن بـا ايـن راءى مـخالفم . آن كه با حسين اعلام جنگ كرد و لشكر فراهم نمود و فرمانده بود و بـه حـسـيـن اخـطـار كـرد كـه يـا تـسـليـم شـود يـا آمـاده جـنـگ بـاشـد، ابـن زيـاد بـوده و مـا اول مـهـره اصـلى را هـدف گـرفته ايم . پس برخيزيد و به يارى خداوند حركت مى كنيم . اگر خداوند ما را پيروز كرد، به راحتى مى توانيم به ساير قاتلان حسين بپردازيم و هر كه را در آن جـنـايـت سـهـم و شـركـتـى بـود بـه سـزاى اعمالشان مى رسانيم و همه را به دست انتقام مى سپاريم . اگر هم پيروز نشديم و خداوند شهادت را نصيب ما كرد، باز هم با دشمنان خدا و آن ها كه حرام او را حلال دانستند نبرد كرده ايم . و خداوند پاداش نيكوكاران را خواهد داد.مـن دوسـت نـدارم نـيـروى شما بيهوده هدر رود و كار شما به نتيجه نرسد. شما مطمئن باشيد كه اگـر بـه شـهـر خودمان برگرديم و در آن جا قيام را شروع كنيم ، هر كسى را در آن جا بكشيد، عـشيره و اقوام او با شما در ستيز خواهند شد. و انتقام قوم خود را خواهند گرفت و خون ها ريخته خـواهـد شـد و بـرادركـشـى رواج خـواهـد يـافـت . پـس بـرخـيزيد و از خداوندطلب خير كنيد و در تصميمتان محكم باشيد.(125) هـمـان گـونـه كـه قـبـلا اشـاره شـد، عـبـداللّه بن يزيد، استاندار انتصابى ابن زبير، از قيام تـوّابـيـن نـگـران بـود و هـرگـز مايل نبود كه آنان در كوفه دست به قيام و انتقام زنند؛ زيرا بسيارى از قاتلان امام حسين (ع) در كوفه از هواداران حكومت ابن زبير شده بودند.بـنـابـرايـن پس از اعلام قيام ، استاندار به عنوان حامى انقلابيّون سخن رانى كرد و از جنايات حـكـومـت شـام انـتـقـاد نـمـود و خـود را مـدافـع امـام حـسـيـن (ع) و هـوادار انـتـقـام جـلوه داد. او عـامـل اصلى فاجعه كربلا را يزيد و ابن زياد و حكومت شام دانست و توّابين را به انتقام گيرى از آنـان تـشـويـق نـمـود و حتّى قول داد كه به يارى آن ها نيز خواهد آمد و آنان آزادند كه مقدّمات قـيـام را فـراهـم كـنـنـد و بـه سـوى ارتـش ابـن زيـاد، كـه در شـمـال كـوفـه مـستقر بود، حركت نمايند ؛ زيرا حكومت شام و ابن زياد دشمن مشترك آن ها هستند و توّابين نيز همين راءى را داشتند.امـّا پـس از خـروج تـوّابـيـن از كـوفـه و اردوزدن آنـان در نـخيله ، به وحشت افتاد كه اگر آنان پـيروز شوند، قطعا به سراغ كوفه و قاتلان امام حسين (ع) خواهند آمد بنابراين ، سراسيمه هـمـراه بـا