بیشترتوضیحاتافزودن یادداشت جدید
را از هـم گـسـست ، و افكار عمومى مسلمين را در مورد رهبرى جهان اسلام-كه از آن به (خلافت)تـعـبـيـر مـى شـود-دوبـاره بـه مـقـيـاس صـحـيـح بـازگـردانـيـد و ثـابـت كـرد كـه خـليـفـه رسول خدا(ص) كسى است كه رسول خدا(ص) او را صريحا تعيين كرده است . امّا كسانى كه با زور شـمـشـيـر، ريـاست مسلمانان را به عهده گرفته اند (رئيس)هستند، (خليفه)و (جانشين پيامبر(ص) نيستند، و چه بسيار فرق است ميان (رئيس مسلمانان)و (خليفه مسلمين) .و لذا، تـاءثـيـر انقلاب حسين (ع)بر معنويّات عباسيان و عثمانيان كم تر از تاءثيرى نبود كه روى مـعـنويّات امويان گذاشت ؛ زيرا انقلاب عاشورا قدرت معنوى تمام خلفاى جور را به طور مساوى از بين برد و پرده از روى حقّه ها و تزويرهاى آنان برداشت و به همين جهت بود كه تمام خـلفـاى جور يكسان با امام حسين (ع) مى جنگيدند و حتّى عباسيان كه سرير خلافت را به عنوان طـرف دارى از امام حسين (ع) از چنگ بنى اميّه درآوردند تا بر كرسى خلافت نشستند، جنگ با امام حـسـيـن (ع) را آغـاز كـردنـد و اگـر چه دستشان به خود امام حسين (ع) نمى رسيد، ولى به قبر حـضـرتش و زايران او و فرزندان و شيعيانش دست رسى داشتند و لذا، هر گاه بنايى روى قبر حضرت سرپا مى شد، آن را خراب مى كردند و هر جا كه پرچمى براى زايران قبرش بلند مى شـد، آن را پـراكنده مى ساختند و هر جا كه از او و فرزندان حضرت اسمى بر سر زبان ها مى افتاد آن را نابود مى ساختند وهر جا كه از طرف داران و شيعيان حضرتش صدايى بلند مى شد، در حلقومشان خفه مى كردند.(10) تـاريـخ شـيـعـه آكنده از مبارزات مداوم و بى امان و نهضت ها و قيام ها عليه حكّام خودكامه و ظالم اسـت . شـيعه هيچ گاه در طول تاريخ ؛ سنگر مبارزه را ترك نكرده و همواره شعار عدالت و امامت را بـه عـنـوان اصـيـل تـريـن پـيـام وحـى ، بـه دوش كـشـيـده و تـا تـحـقـّق نـهـايـى ايـن دو اصـل ، مـبـارزه بـا هـمـه قـدرت هـاى مانع و حكومت هاى ظالم و براندازى هر نوع ستم اجتماعى را فرض و بخش اجتناب ناپذير ايمان خود قرار داده است .(11) قـيـام عـاشـورا حـتـى عـلمـا و دانـشـمندان منصف و مطّلع اهل سنت را به اظهار حقايق و موضع گيرى صريح كشاند و معيار حق و باطل را مشخص نمود.مورّخ و دانشمند معروف اهل تسنّن ، الوردى ، در اين مورد مى گويد:... شـيـعـه نـخستين كسانى هستند كه تفكّر انقلابى و پرچم قيام را در اسلام بر ضدّ طغيان به دوش كـشـيـدنـد و هـمواره نظريّات شيعه روح انقلاب را با خود همراه داشت . عقيده به امامت ، كه شيعه بدان سخت ايمان داشت ، آن ها را به انتقاد واعتراض نسبت به هياءت هاى حاكمه و بالاءخره ، جبهه گيرى در برابر آن ها وا مى داشت و اين حقيقت در سراسر تاريخ شيعه مشهود است .بـه عـقـيـده شـيـعـه ، هـر حـكـومـتـى غـاصـب و ظـالم اسـت ، بـه هـر شكل و در هر قالبى كه باشد مگر آن كه امام معصوم يا نايب او زمام حكومت را در دست گيرد. به همين دليل بود كه شيعه در طول تاريخ ، به طور مداوم ، در يك جريان انقلابى مستمر به سر مى برند؛ نه آرام مى گرفتند و نه آن را رها مى كردند.(12)
درس جهاد و شهادت
قـيـام عـاشـورا درس ديـن بـاورى ، ايـثـار، شـجـاعت ، شهامت ، فداكارى ، جهاد در راه خدا، امر به مـعـروف و نـهـى از مـنـكـر و روحـيـّه سـتـيـزه جـوئى و پـرخـاش گـرى و جـسـارت در مـقـابـل حـكـّام جـور را در مـسـلمـانـان ايـجـاد نـمـود و پـيـروان مـكـتـب اهل بيت (ع) را به عنوان سرسخت ترين حاميان دين پيامبر(ص) جلوه گر ساخت .مـبـارزان و رهـبـران شـيـعـه در تـاريـخ جـنـبش هاى حركت آفرين خود، صحنه هاى اعجاب آميزى از رشـادت ، شـجـاعـت ، دليـرى ، فداكارى ، و ايثار خلق نمودند و هرگز بيم و ترسى از قدرت حـاكـم بـه دل راه نـدادنـد و در بـرابر هيچ حكومت ظالم و سخت گيرى تسليم نشدند و با شيوه رازدارى و تـقـيـّه ، سخت ترين شرايط را تحمّل نمودند ودر برابر موج هاى سهمگين و طوفان هـاى بـنـيـان كن ، با گذشتن از گذرگاه شهادت ، همواره قد برافراشته داشتند. اين ويژگيها اسـت كـه هـمـواره شـيـعـه را در تـاريـخ به عنوان نيرومندترين سازمان انقلابى اسلام ، كه از زمـامداران با فرياد و پرخاش مطالبه عدالت و استقرار ارزش هاى والاى اسلامى و انسانى مى نموده است ، جلوه گر كرده است . بهايى كه رزمندگان شيعه در تداوم