بیشترتوضیحاتافزودن یادداشت جدید
سـيـاسـت ضـدّ اسـلامـى بـنـى امـيـّه ، بـه ويـژه در فـاجـعـه عـاشـورا، عـامـل مـهمّ تشكّل شيعيان و طبقه محروم و سازمان يافتن آنان و قيام بر ضدّ بنى اميّه بود. مختار تـوانـسـت از ايـن زمـيـنـه مساعد نيروى فداكارى به وجود آورد. در مدّت كوتاهى ، با شعار خون خواهى امام حسين (ع) و يارانش ، ضرباتى كوبنده بر رژيم ضدّ اسلامى بنى اميّه وارد سازد و اگـر مـزاحـمـت و درگـيـرى بـا عـبـداللّه بـن يـزيـد، حـاكـم كـوفـه ، نـبـود، در هـمـان اوايل قيام ، مختار ريشه اين شجره خبيثه را از بن برمى كند.علاّمه شمس الدّين مى نويسد:مـخـتار در سال 67 ه.ق به خون خواهى امام حسين (ع) قيام كرد. مردم عراق پس از مرگ يزيد به عـبـداللّه بن زبير رو آوردند. ابن زبير مدّعى بود كه يكى از اهداف قيامش خون خواهى امام حسين (ع) اسـت و بـا ايـن شـعـار وارد مـبـازه شد. مردم عراق نيز به آرزوى اصلاح جامعه و انتقام خون شـهـداى مـظـلوم كـربلا، ابتدا به دعوت ابن زبير لبّيك گفتند؛ زيرا از يك طرف ، او را مردى ضـدّ بـنـى امـيـّه مـى دانستند و از طرف ديگر، او با تظاهر به دين دارى و زهد واصلاح جامعه و بـى مـيـلى بـه دنـيـاپـرسـتـى ، مـردم عراق را فريب داده بود. مردم به آرزوى تحقّق دو امر مهمّ (اصلاح و انتقام)به ابن زبير رو آوردند، امّا ديرى نگذشت كه ماهيّت ابن زبير بر مردم عراق آشـكـار شـد و فـهـمـيـدنـد كـه او نـيـز از حـكـّام امـوى بـهـتـر نـيـسـت ؛ زيـرا عـمـّال امـوى را از عـراق بـيـرون كـرد، امـّا قـاتـلان امام حسين (ع) مسبّبان فاجعه كربلا مقرّبان دسـتـگـاه او شـدند و چهره هاى بدنامى چون شمر و ابن سعد و شبث بن ربعى و عمروبن حجاج و ديگر عاملين حادثه عاشورا دوباره همه كاره گرديدند.مـردم عـراق دريافتند كه عدالت اجتماعى كه در پى آن هستند، در خاندان زبير نيست و هنگامى كه استاندار ابن زبير، عبداللّه بن مطيع ، براى آنان سخن رانى كرد و مردم را به سيره ابوبكر وعـمـر وعثمان دعوت نمود، فرياد وشورش مردم در مسجد بلند شد و گفتند: ما به جز سيره على بن ابى طالب ، پيرو سيره ديگرى نخواهيم شد.(203) در ايـن شـرايـط، مـخـتـار در صـحـنـه عـراق ظـاهـر شـد و خـود را نـمـايـنـده اهـل بـيـت (ع) و فـرسـتـاده محمد حنفيّه و خون خواه شهيدان كربلا معرفى كرد و شعارش جز (يا لثـارات الحـسـيـن)نـبـود.مـردم كـوفه نيز با همين شعار و هدف به يارى مختار شتافتند و در مـقـابـل اسـتـانـدار ابـن زبير و اشراف كوفه قيام كردند وآنان را از عراق بيرون راندند و با مـخـتـار بـر اسـاس عـمـل به كتاب خدا و سنّت پيامبر(ص) و ادامه سيره اميرالمؤ منين (ع) و خون خواهى امام حسين (ع) بيعت كردند.
فلسفه قيام مختار
هـدف مـهـمّ و اصـلى مـخـتـار از قيامش غير از خون خواهى امام حسين (ع) و شهداى كربلا و دفاع از اهل بيت پيامبر(ع) نبود. براى اثبات اين مطلب و درك فلسفه قيام مختار، به طور خلاصه ، ادلّه ذيل بيان مى شود:1 -مختار در ملاقات با سران شيعه در كوفه ، هدف دعوت و قيام خود را چنين بيان مى كرد:هـمـانـا (مـحمد حنفيّه)فرزند على ، وصى و جانشين پيامبر، مرا به عنوان امين و وزير و فرمانده بـه سـوى شـمـا فـرسـتـاده و بـه مـن دسـتـور داده اسـت تـا كـسـانـى كـه ريـخـتـن خـون حسين را حـلال دانـسـتـنـد بـه قـتـل بـرسـانـم و بـه خـون خـواهـى اهـل بيتش و دفاع از ضعفا قيام كنم . پس شما نخستين گروهى باشيد كه به نداى من پاسخ مثبت مى دهيد.(204) 2 -در مـوضـعـى ديـگـر چـنـيـن گـفـت : (مـن بـراى اقـامـه شـعـار اهـل بـيـت و زنـده كـردن مـرام آنـان و گـرفـتـن انـتـقـام خـون شـهـيـدان بـه سـوى شـمـا آمـده ام .)(205) 3 -هـنـگـامـى كـه در زنـدان بـود، مـى گـفـت : (بـه خـدا سـوگـند، هر ستمگرى را خواهم كشت و دل هاى مؤ منان را شاد خواهم كرد و انتقام خون (فرزندان)پيامبر(ص) را خواهم گرفت و مرگ و زوال دنيا هم نمى تواند مانع من شود.)(206) 4 -وى نـامـه اى مـحـرمـانـه از زنـدان بـراى تـوّابـيـن فـرسـتـاد و ضـمـن تـجـليـل از حـركـت