شيوه پسنديده مختار پس از پيروزى - پیامدهای عاشورا نسخه متنی

اینجــــا یک کتابخانه دیجیتالی است

با بیش از 100000 منبع الکترونیکی رایگان به زبان فارسی ، عربی و انگلیسی

پیامدهای عاشورا - نسخه متنی

ابوفاضل رضوی

| نمايش فراداده ، افزودن یک نقد و بررسی
افزودن به کتابخانه شخصی
ارسال به دوستان
جستجو در متن کتاب
بیشتر
تنظیمات قلم

فونت

اندازه قلم

+ - پیش فرض

حالت نمایش

روز نیمروز شب
جستجو در لغت نامه
بیشتر
توضیحات
افزودن یادداشت جدید

بزرگوارى ، آنان را بخشيدند، امّا به شرط آن كه در فتنه اى ديگر در مقابل انقلاب قيام نكنند. آنان نيز پذيرفتند.

مـوسـى بـن عـامـر جـهنى مى گويد: پس از خروج محاصره شدگان از قصر، مختار و فرماندهان انـقـلاب فـاتـحـانـه وارد قـصـر شدند و شب را آن جا ماندند. صبح روز بعد بزرگان و سران قـبايل و مردم در مسجد و جلوى قصر تجمّع كردند. مختار خود را براى اداى نماز و ايراد سخن در مـسجد و اعلام رسمى پيروزى انقلاب ، مهيّا كرد.(262) ظاهرا آن روز جمعه بوده است . مـخـتـار شـخـصـا نـمـاز را اقـامـه نـمـود و در يك خطبه پرمحتوا و انقلابى ، اهداف اصلى قيام را تشريح كرد. جان كلام او اين بود:

اى مردم كوفه ، من از جانب اهل بيت پيامبر(ع) ماءموريّت يافته ام تا به خون خواهى امام مظلوم ، حـسـيـن بن على (ع) و شهداى كربلا قيام كنم و انتقام آن عزيزان را بگيرم و تا آخرين نفس ، با شدّت هر چه بيشتر، اين هدف مقدّس را تعقيب خواهم كرد.(263) مـخـتـار سپس در خطبه دوم نماز، با تاءكيد و قسم ياد كردن ، تصميم خود را در ريشه كن نمودن عمّال ظلم و ستم و قاتلان امام حسين (ع) اعلام داشت .

شيوه پسنديده مختار پس از پيروزى

پس از سخن رانى و نماز، بزرگان و مردم كوفه فوج فوج براى بيعت به نزد مختار آمدند و مـخـتـار دسـتـش را به سوى آنان دراز مى كرد و مى گفت : (تُبايِعوُنى عَلى كِتابِ اللّه وَسُنَّةِ نـَبـِيِّهِ وَ الطَّلَبِ بـِدِمـاءِ اءَهـْلِ الْبـَيْتِ وَ جِهادِ الُْمحِلّينَ؟)(يعنى : بيعت مى كنيد با من بر اساس عمل به كتاب خدا و سنّت پيامبرش و خون خواهى خاندان پيامبر و جهاد با كسانى كه ريختن خون امام حسين (ع) را حلال دانستند؟) اگر آنان مى گفتند (نعم) ، با آنان بيعت مى كرد بدين سان ، مردم با او بيعت نمودند.(264) جاسوسان مختار مخفيگاه ابن مطيع ، استاندار فرارى ابن زبير، را به مختار گزارش دادند و او بـا بـزرگـوارى ، وى را بـخشيد ومبلغ يكصدهزار درهم خرجى راه به او داد و او را روانه حجاز كرد.(265) سپس مختار خزانه بيت المال را گشود و تمامى موجودى آن را، كه قريب نُه ميليون دينار بود، بين مجاهدان تقسيم كرد.(266) تـاريـخ ، شـهـادت مـى دهـد كـه مـخـتـار بـه عـكـس فـاتـحـان مـغـرور، پـس از پـيـروزى بـا كمال خضوع ، با مردم خوش رفتارى مى كرد، به ويژه نسبت به ضعفاء ومحرومين جامعه ، البتّه بـه اسـتثناى قاتلين امام حسين (ع) و مسببّان فاجعه كربلا كه كمترين امتيازى به آنان نداد واز آنـان مـتنفّر بود.

او مردم را به خوبى پذيرفت و آنان را به عدالت و حسن سيره اميدوار ساخت . در روزهـاى اول ، جمعى از اشراف كوفه ، كه از مسببّان فاجعه كربلا بودند، فرصت طلبانه دور مختار را گرفته بودند، بعضى از ياران مختار تعجّب كردند و به او گفتند: با اين ها چه مى كند؟ مختار در جواب ، اين آيه را خواند: (اِنّا مِنَ الُمجْرمينَ مُنْتَقِمُونَ)(267) (يعنى : ما از تبه كاران انتقام خواهيم گرفت .) آن گاه خيال همه راحت شد.(268)

پيوستن قبايل شيعه به مختار

از اشـعـار ابـن هـمـام بـه عـنـوان يـك سـنـد تـاريـخـى ، مـى تـوان بـه استقبال طوائف و قبايل شيعه عراق از انقلاب مختار پى برد؛ او مى گويد: آن گاه كه قيام مختار اعـلام و شـعـار (يـالثـارات الحـسـيـن)شـنـيـده شـد، از هـر طـرف ، گـروه هـا و قـبـايـل بـه انـقـلاب پـيوستند: فوج هايى از طايفه همدان و از طايفه مذحج ، رئيس قوم ابراهيم اشـتـر-ابـن مـالك-بـه هـمـراه گـروه هايى به نهضت پيوستند؛ از طايفه اسد، يزيد بن انس وجـوانان و حاميان به يارى آمدند؛ از طايفه نعيم ، برترين جوانان براى قيام گردآمدند.؛ ابن شـمـيـطـآنـگـاه كـه قـومـش را بـه قـيـام دعـوت مـى كـرد خـوار و ذليـل نـبـود. و طـايـفـه قـيـس و نـهـد و هـوازن ، هـمـگـان بـه مـخـتـار پـيـوسـتـنـد ودر مـقـابـل حق ، خاضع و متواضع بودند.(269) اين شعر خود، سند گويايى از پيوستن پر شور قبايل و طوايف عراق به نهضت بود.

/ 128