سخنى در باب انتقام مختار از دشمنان - پیامدهای عاشورا نسخه متنی

اینجــــا یک کتابخانه دیجیتالی است

با بیش از 100000 منبع الکترونیکی رایگان به زبان فارسی ، عربی و انگلیسی

پیامدهای عاشورا - نسخه متنی

ابوفاضل رضوی

| نمايش فراداده ، افزودن یک نقد و بررسی
افزودن به کتابخانه شخصی
ارسال به دوستان
جستجو در متن کتاب
بیشتر
تنظیمات قلم

فونت

اندازه قلم

+ - پیش فرض

حالت نمایش

روز نیمروز شب
جستجو در لغت نامه
بیشتر
توضیحات
افزودن یادداشت جدید

داشـت ، گـردن بـزنـنـد. از مـيـان پـانـصـد نـفـر، دويـسـت و چـهـل و هـشـت نـفر از عاملان حادثه كربلا بودند و بقيّه را، كه در قضيه كربلا نقشى نداشتند، آزاد كرد.(286) مـخـتـار پـس از سـركوب شورش و تسلّط بر شهر، اعلام امان عمومى كرد و به منادى دستور داد بـر مـاءذنـه فـريـاد زنـد: (هـر كـس بـه خـانـه اش پـنـاه بـرد در امـان اسـت ، جـز كسى كه در قتل خاندان پيامبر شركت داشته !) بـا شـكـسـت شـورشيان ، باقى مانده قاتلان امام حسين (ع) و عاملان حادثه كربلا به شدّت در ترس و وحشت به سر مى بردند. البتّه تعدادى از آنان نيز توانستند از چنگ مختار بگريزند و به بصره بروند و در پناه مصعب بن زبير درآيند.(287) از جمله فراريان ، شبث بن ربـعـى بـود كـه نـزد ابـن زبـيـر رفـت و هـمـو بـود كـه ابـن زبـيـر را بـه قـيـام در مقابل مختار تحريك نمود.(288)

سخنى در باب انتقام مختار از دشمنان

مـخـتـار تـصـمـيـم گـرفـت با تمام قوا، همه مسبّبان حادثه عاشورا را مجازات كند و آنان رابه سزاى اعمال ننگين خود برساند. اين هدف اصلى مختار بود و در اين كار، تا حدى موفق گرديد. او بـه نـيـروهـايـش دسـتـور داد در هر مكان و هر زمان ، عاملان حادثه كربلا را يافتند به جزاى اعـمـالشـان بـرسانند و به هيچ وجه ، به آنان رحم نكنند. اين دستور اجرا شد و جمع كثيرى از عـامـلان حـادثـه كـربـلا بـه دسـت عـدالت و انـتـقـام سـپـرده شـدنـد و بـه جـزاى اعمال زشت خود رسيدند.

بـرخـلاف شايعات امويان و بعضى گزافه گويى ها، در نهضت مختار، فقط قاتلان امام حسين (ع) و عاملان حادثه كربلا كيفر ديدند و در تاريخ حتّى يك مورد تعرض به زنان ، كودكان و افراد بى گناه از سوى او مشاهده نشده است ، بلكه آنچه از تاريخ به دست مى آيد اين است كه مختار و نيروهايش اصول انسانى و ارزش هاى الهى را رعايت مى كردند.

ديـنـورى ، مـورّخ مـشـهـور، نـقل مى كند كه پس از كشته شدن ابن زياد در جنگ خازر، همسر او به اسـارت سـپـاه مـخـتـار درآمـد. ايـن زن اسـيـر پـيـش ابـراهـيـم [فـرمـانده لشكر مختار] آمد و گفت : امـوال او را بـه غـارت بـرده انـد، ابـراهـيـم گـفـت : چـه مـقـدار از امـوال تـو غارت شده است ؟ گفت :

پنجاه هزار درهم . دستور داد يكصد هزار درهم به او دادند و و او را همراه صد سوار به بصره نزد پدرش رساندند.(289) البـتـّه نـمـى تـوان گـفت تمام آنچه مختار و نيروهايش انجام دادند دقيقاً منطبق با موازين شرع و اعـتـقادات شيعه بوده است ، امّا آنچه مختار نسبت به عاملان فاجعه كربلا انجام داد، واكنش قهرى دسـتـگـاه آفـريـنـش بـا سـتمگران ، اجابت نفرين دل هاى سوخته خاندان ستم ديده پيامبر(ص) و غليان طبيعى احساسات در جامعه مسلمانان بود.

توفيق اعلم ، دانشمند معاصر، درباره انتقام مختار مى گويد:

تـنـهـا بـرخـورد قاطع و خون بارى كه در تاريخ از ملامت مصون مانده و عذر آن پذيرفته شده همين كار عادلانه مختار است .(290) استاد سيد جعفر شهيدى نيز در اين باب مى گويد:

(... از نو قتلگاه ، بلكه قتلگاه هاى ديگرى به راه افتاده ، امّا اين بار قربانيان آن پاكان و عـزيزان خدا نبودند، دژخيم هايى بودند كه دست هايشان تا مرفق ، در خون آزادگان رنگين شده بود.

امروز وقتى ما داستان كشتار مختار، پسر ابى عبيده ثقفى ، را مى خوانيم ، اگر سرى به كتاب هـاى حـقـوقـى زده بـاشـيـم ، مـمكن است چنان انتقامى را تا حدّى خشن بدانيم و بگوييم : چرا چنان كردند؟ يكى را چون گوسفند سر بريدند و يكى را شكم پاره كردند و ديگرى كه تيرى به فـرزنـدى از فرزندان حسين (ع) افكنده و آن جوان دست را سپر ساخته و تير دست و پيشانى او را شكافته بود، همان كيفر دادند، ديگرى را در ديگ روغن جوشان افكندند و دست و پاى آن يكى را بـه زمـيـن دوخـتـنـد و اسـبـان را روى آن گـذراندند، چنان كه نوشته اند، تنها يك جا دويست و چـهـل و هـشـت تن را، كه در قتل حسين و ياران او شريك بودند، طعم اين گونه كيفرها چشاندند؛ ما ايـن داسـتـان هـا را مـى خـوانيم و در آن نوعى قساوت مى بينيم ، امّا بايد دانست كه قضاوت مردم سيزده قرن بعد درباره كردار پيشينيان درست نيست .

/ 128