اعلان قيام - پیامدهای عاشورا نسخه متنی

اینجــــا یک کتابخانه دیجیتالی است

با بیش از 100000 منبع الکترونیکی رایگان به زبان فارسی ، عربی و انگلیسی

پیامدهای عاشورا - نسخه متنی

ابوفاضل رضوی

| نمايش فراداده ، افزودن یک نقد و بررسی
افزودن به کتابخانه شخصی
ارسال به دوستان
جستجو در متن کتاب
بیشتر
تنظیمات قلم

فونت

اندازه قلم

+ - پیش فرض

حالت نمایش

روز نیمروز شب
جستجو در لغت نامه
بیشتر
توضیحات
افزودن یادداشت جدید

2 ـ سالم بن ابى الحديد را به سراغ زبيد امامى كه ، از علماى آن عصر بود، فرستاد و او را دعوت به جهاد كرد.(446)

3 ـ دو نـفـر بـه نام هاى عبدة بن كثير و حسن بن سعد را، كه مردانى دانشمند و فقيه بودند، به سوى نواحى خراسان اعزام نمود.(447)

4 ـ عـثـمـان بـن عـمـيـر ابـويـقـظـان ، از فـقـهـا و مـحـدّثـان ، نـيـز از جـمـله دعـات زيـد(ع) بود.(448) شـخـصـيـّت هـاى مـعـروفـى از عـلمـا و فـقـهـا و مـحـدّثـان و رؤ سـاى قـبـايـل بـه نـهـضـت زيـد(ع) پـيـوسـتـنـد كـه اسـامـى جـمـعـى از آنـان در مـقـاتـل الطـّالبـيـيـن آمـده اسـت ؛(449) از جـمـله ، ابـوحـنـيـفـه ـ پـيـشـواى بـزرگ اهـل سـنـّت ـ كـه در عـراق مـى زيـسـت ، نـسـبـت بـه قـيـام زيـد اظـهـار وفـادارى و مـسـاعـدت نمود.(450) از بـرنـامـه قـيـام زيـد(ع) مـعـلوم مـى شـود كـه هـدف او در قـيـامـش ، تـشـكـيـل يـك نـيـروى عـظـيـم و ارتشى قوى از تمام ملل اسلامى آن روز بوده است تا بتواند در مـقـابـل ارتش عظيم شام مقاومت كند. هدف وى از اين بسيج عمومى ، ايجاد وحدت سياسى و قدرتى واحـد از هـمـه مـظـلومـان و مـسـلمـانـان عـصر خويش بود. در تاريخ مى بينيم كه زيد(ع) حتّى با كـسانى كه در مسائل اعتقادى و مذهبى با او همراه نبودند، در زمينه قيام ، ارتباط و هماهنگى ايجاد كرده است .

عـلاّمـه شـهيد، قاضى نوراللّه تسترى ، در كتاب با ارزنده احقاق الحق نوشته است : (...او به هـر راهـى كـه مـمـكـن بود، مى خواست مردم مسلمان را گرد خويش جمع كند تا به دفع و نابودى دشمنان خود و خاندان پيامبر بپردازد، و هر كسى از خوبان و بدان و شيعه و سنّى و معتزلى و... با او همراه شد.)(451) انـقـلابـى كـه در كـوفـه شـكـل مـى گـرفـت ، شـهـر را بـه يـك مـنـطـقـه انـفـجـارآمـيـز تـبـديـل كـرده بـود. گـرچـه زيـدبـن عـلى (ع) برنامه خود را به شيوه اى صحيح و محتاطانه شـروع كـرده بـود، امـّا كـثـرت اسـتـقـبـال مـردم و تـجـمـّع انـقـلابـيـان در خانه ها و مراكز خاص قـابل تقيّه و حفاظت نبود. بنابراين ، برنامه قيام علنى شد. اخبار به استاندار كوفه ، يوسف بـن عـمـر، رسـيـد. او، خـود در حـيـره بـه سـر مـى بـرد، امـّا بـه واسـطـه عمّال خود شهر را تحت نظر داشت .

جـاسـوسـان و خبرچينان هشام ، خليفه اموى ، اوضاع متشنّج و فعّاليّت زيد(ع) را به گوش ‍ او رسـاندند.

هشام نامه تندى براى استاندارش فرستاد و او را توبيخ كرد كه چرا اقدامى نكرده اسـت . يوسف بن عمر هم به رئيس شهربانى خود، حكم بن صلت ، دستور داد به هر نحو ممكن ، مخفى گاه زيد را كشف و او را دستگير كند.

زيـد(ع) براى حفظ جان خود و يارانش ، مرتّب خانه هاى امن را عوض مى كرد و هر شب در جايى بـه سـر مـى بـرد. امـّا سـرانـجـام ، مـاءمـوران و جـاسـوسـان و عـوامـل نـفـوذى تـوانـسـتـنـد مـخـفـى گـاه او را بـيـابـنـد و بـه يـوسـف بـن عـمـر گـزارش كـنند. مـحـل اصـلى فعّاليّت زيد(ع) و مخفى گاه او در خانه دو تن از يارانش به نام هاى عامر و طعمه بـود. بـه دليـل گـزارش عـوامل نفوذى ، آن دو دستگير و به دستور يوسف بن عمر، به شهادت رسيدند اينان نخستين شهداى قيام زيد(ع) بودند.

بـديـن سـان ، فـشـار شديدى بر زيد(ع) و يارانش وارد شد او تصميم گرفت زودتر از موعد مقرّر، قيام را علنى كند و اعلام آماده باش بدهد.(452)

اعلان قيام

زيد(ع) شب چهارشنبه اول صفر 122 ه‍ ق را با يارانش جهت قيام وعده گذاشت .(453) يـوسـف بـن عمر نيز در كوفه اعلام حكومت نظامى كرد و اعلام نمود كه هر كس مى خواهد جانش در امان باشد به مسجد بزرگ كوفه پناه ببرد.

در چنين برهه حسّاسى ، كه جاى امتحان بود، مردم كوفه نخستين مرحله امتحان را بسيار زشت پشت سر نهادند؛ تاريخ تكرار شد و بى وفايى مردم كوفه نسبت به اميرالمؤ منين و امام حسن و امام حـسـيـن (ع) بـراى بـار ديـگر، نسبت به فرزند امام حسين ، زيدعلى (ع) ظاهر شد. پس از اعلام حكومت نظامى و ايجاد رعب و وحشت ، جمعيّت زيادى از كوفيان روحيّه خود را باختند و دست از يارى زيد(ع) كشيدند. جمعيت زيادى از آن مردم دورو، سست عنصر و دنياپرست به مسجد هجوم بردند و در حقيقت ، تسليم دشمن شدند. اين نخستين ضربه بر

/ 128