جنگ در كوفه - پیامدهای عاشورا نسخه متنی

اینجــــا یک کتابخانه دیجیتالی است

با بیش از 100000 منبع الکترونیکی رایگان به زبان فارسی ، عربی و انگلیسی

پیامدهای عاشورا - نسخه متنی

ابوفاضل رضوی

| نمايش فراداده ، افزودن یک نقد و بررسی
افزودن به کتابخانه شخصی
ارسال به دوستان
جستجو در متن کتاب
بیشتر
تنظیمات قلم

فونت

اندازه قلم

+ - پیش فرض

حالت نمایش

روز نیمروز شب
جستجو در لغت نامه
بیشتر
توضیحات
افزودن یادداشت جدید

انقلاب بود.(454) مسجد مملو از جمعيت گرديد و درهاى آن به دستورِ يوسف بن عمر بسته شد. زيد(ع) و يارانش در خـارج شهر سنگربندى كردند و آتش افروختند و اين به معناى اعلان جنگ بود.(455) او از بى وفايى مردم كوفه سخت دل گير شد و از بيعت كنندگان تعدادى كم ، امّا مصمّم و مقاوم اطـراف او مـانـدنـد. بـا كـمـال تـعـجـّب پـرسـيـد: (سـبـحـان اللّه ، پـس مـردم كـجـايند؟) از آن چـهـل هـزار نـفـرى كـه بـا او بـيـعـت كـرده بـودنـد، تـنـهـا دويـسـت و هـجـده نـفـر اطـراف زيـد را گرفتند.(456) به زيد(ع) گفتند: مردم را در مسجد محاصره و زندانى كرده اند. گفت : (نه ، به خدا قسم ، اين عذر از كسانى كه با ما بيعت كرده اند، پذيرفته نيست .)(457)

جنگ در كوفه

صـبـح روز چـهارشنبه ، عمّال حكومت و لشكر يوسف بن عمر آماده هجوم به ياران زيد(ع) شدند. زيـد(ع) دو نفر از يارانش را به شهر فرستاد و به آنان گفت ؛ خود را نزديك مسجد برسانند و شـعار انقلابيان (يا منصُور اَمِت)را سردهند تا شايد مردم حركتى كنند و بدانند كه قيام آغاز شده است .

بـيـن ماءموران زيد(ع) و عمّال حكومت درگيرى پيش آمد، يكى از آنان به شهادت رسيد و ديگرى دسـت گـيـر شـد و او را نزد استاندار بردند. او نيز به دستور استاندار به شهادت رسيد. اين چهارمين شهيد انقلاب زيد(ع) پيش از شروع جنگ بود.(458) سـعـدبـن خـيـثم ، يكى از ياران زيد(ع)، مى گويد: (روز نخست نبرد تعداد ما به حدود پانصد نفر رسيد و لشكر دشمن بيش از دوازده هزار نفر بود.)(459) گرچه در تعداد ياران زيد اختلاف است ، امّا به طور مسلّم ، درصد كمى از بيعت كنندگان به ميدان رزم قدم نهادند.

دو لشـكـر در سـپـيـده دم روز چـهارشنبه اول ماه صفر 121 ه‍ . ق . با هم روبه رو شدند؛ در يك جـبـهـه ، فـرزنـدى قـهـرمـان از ذرّيـّه پـيـامـبـر(ص) و از نـسل حسين (ع) و جمعى از شيعيان وفادار و در جبهه ديگر، لشكر كوفه و جمعى اندك از شاميان سـاكـن عـراق بـه فـرمـان دهـى يـوسـف بـن عـمـر و در يـك كـلام ، حـق و باطل رو در رو قرار گرفتند.

زيـد، فـرمـانـده شجاع علوى ، از لشكر خود سان ديد، ميمنه و ميسره و قلب لشكر را سامان داد، خـود فـرمان دهى كل را به عهده گرفت و پيش از شروع جنگ ، خطبه خواند و در ضمن آن ، ياران خـود را به صبر و مقاومت دعوت نمود و به آنان متذكرّ شد كه به شيوه امام اميرالمؤ منين (ع) در جنگ بصره و شام عمل كنند؛ بر فراريان و زخميان و كسانى كه به خانه ها پناه برده اند، حمله نكنند و مردانه بجنگند.

شـيـپـور جـنگ نواخته شد و لشكر حق و باطل به هم حمله ور شدند. فرياد (الله اكبر) و شعار (يـا مـنـصـورُ اَمـِت)ياران زيد در همه جا بلند بود. نصربن خزيمه ، فرمانده لايق و فداكار زيـد(ع)، بـا يـاران خـود از هـر طرف به دشمن يورش بردند. در نخستين حمله ، فرمانده ارتش دشـمـن بـه هـلاكـت رسيد و اين نخستين پيروزى نيروهاى انقلاب بود. ياران زيد(ع) دشمن را تا درون شهر عقب راندند و جنگ در ميدان هاى شهر و مراكز حساس ‍ درگرفت .

تـاريـخ مـى گـويـد: زيـد(ع) در روز نـبـرد، شجاعت و شهامت بى نظيرى از خود نشان مى داد و درسـت هـمـانـنـد جدش ، على (ع)، دشمن را تار و مار مى كرد.(460) شعرا و بزرگان درباره شجاعت زيد(ع)، سخن ها گفته اند كه در اين مختصر جاى بحث آن نيست .(461) نـيـروى تـحـت فـرمان دهى زيد(ع) به مراكز مهم شهر رسيدند. دشمن به شدت مقاومت مى كرد. سه مركز مهم مورد نظر زيد(ع) بود:

1. مسجد كه جمعيّت زيادى از مردم در آن محاصره شده بودند؛ 2. قصر و دارالاماره كوفه ؛ 3. خزانه و مركز دارايى .

زيـد(ع) بـا تـدبـيـر جـنـگـى و تـشـكـيـل گـروه هاى رزمى ، به اين سه مركز مهم حمله ور شد.

نـيـروهـاى زيـد(ع) تـا پـاى ديوارهاى مسجد رسيدند و پرچم ها را بالا گرفتند و شعار (اللّه اكبر) و (يا منصورُ اَمِت)  سردادند تا بلكه مردم حركتى كنند و هجوم آورند و درهاى مسجد را باز كـنـنـد و بـه

/ 128