كه نيازمند اجتهاد و استنباط از ادلّه باشد - پیشینه نظریه ولایت فقیه نسخه متنی

اینجــــا یک کتابخانه دیجیتالی است

با بیش از 100000 منبع الکترونیکی رایگان به زبان فارسی ، عربی و انگلیسی

پیشینه نظریه ولایت فقیه - نسخه متنی

مصطفی جعفرپیشه فرد

| نمايش فراداده ، افزودن یک نقد و بررسی
افزودن به کتابخانه شخصی
ارسال به دوستان
جستجو در متن کتاب
بیشتر
تنظیمات قلم

فونت

اندازه قلم

+ - پیش فرض

حالت نمایش

روز نیمروز شب
جستجو در لغت نامه
بیشتر
توضیحات
افزودن یادداشت جدید

الأمين، فارجعوا إليه في أُموركم، و عَوِّلوا إليه في مهمّاتكم فبذالك أُمِرْتُ و قد بلّغتُ.»(17) در اين جا هم، سخن از قائم مقامى و وثاقت و امانت است.

آخرين نايب خاص، ابوالحسن على‏بن‏محمّد سَمَرى است كه تا سال 329 ه.ق نيابت داشته است و با وفات او و رسيدن توقيع و نوشته‏اى از ناحيه مقدسه مبنى براعلام غيبت كبرا، دوران نيابتِ خاصه به‏انجام مى‏رسد. در فرازى از اين توقيع مبارك، چنين آمده:

«فاجمع أمرك و لاتوص إلى أحدٍ فيقوم مقامَكَ بعد وفاتِك، فقد وقعتِ الغيبةُ التامّة»؛(18) كارهايت را سامان بده و به‏كسى به‏عنوان جانشين خود، وصيت نكن، اكنون زمان غيبت تامّه فرا رسيده است.

تا اين زمان، عصر حضور است و امكان رابطه با امامان معصوم(ع) فراهم بود. عصر حضور، براى شيعه، عصر تشريع است و با آن‏كه در دوره طولانى حضور، فقيهان و عالمان فرهيخته فراوانى در مكتب اهل‏بيت(ع) تربيت شدند و احياناً به‏كار تفريع هم پرداختند، ولى از آن‏جا كه شمس ولايت، پنهان نبود، اين دوره را به‏عنوان «عصر تفريع» به‏معناى مصطلح فقهى

كه نيازمند اجتهاد و استنباط از ادلّه باشد

نمى‏نامند.

اكنون، با مرگ سمرى، غيبت تامّه فرا رسيده است. غيبتى كه زمينه‏هاى تمهيدى آن و آماده‏سازى ذهنيت پيروان اهل‏بيت(ع)براى رويارويى با آن، از زمان پيامبر اكرم(ص) و امامان معصوم(ع)، به‏تدريج تحقق يافته بود. از مهم‏ترين ابزارهاى لازم براى مواجهه با آن، تأسيس حوزه‏هاى دينى و فقهى شيعه و تربيت چهره‏هاى كارآمد بود. در پى اين تأسيس، اهل‏بيت(ع) هم تشكّل وكلا را سامان دادند و هم شيعيان را براى رجوع به‏آنان هدايت و تشويق كردند.

وقتى يك محقّق، عناوين و مضامين مربوط به‏وكالت و نيابت خاصّه مانند «الثقة المأمون» و «أقمتُ» و «القائم مقامي» و «فارجعوا إليه في أُموركم» و «يقوم مقامَنا» و «فعليك بالطاعة له» و «طاعتُه طاعتي» و «عصيانه عصياني» را يك جا مرور مى‏كند، اين حقيقت را كاملاً درك مى‏كند كه با يك وكالت عادى مواجه نيست، بلكه اين افراد آشنايان با علوم اهل‏بيت(ع) و فقيهانى بوده‏اند كه وكالت آن‏ها در معنا ولايت بوده است.(19) براين همه، بايد ادلّه نصب عامّ را افزود كه از دلالت آن، در بحثى مستقل بايد سخن گفت، ولى على‏المبنا، نشان مى‏دهد كه ولايت فقيه، از زمان خود اهل‏بيت مطرح بوده و شيعيان، به‏خوبى، در طول چند دهه، با آن انس گرفته بودند تا در رويداد شگفت غيبت، به‏بيراهه نروند و سرگردان، به‏وادى ضلالت نيفتند.

نبايد با «غيبت كبرا» به‏عنوان يك ابتلاى عظيم و يك امر بازدارنده و پسگرا در حركت اهل‏بيت(ع) برخورد كرد. غيبت، يك رخداد بالنده براى رشد و تعالى بشريت، و به‏ويژه، شيعيان بوده است. غيبت، نشان از بلوغ و رشد شيعه دارد كه مى‏تواند در غياب شمس عصمت، پس‏از يك دوره نيابت خاصه، اكنون با نيابت عامّه، به‏راه خود ادامه دهد. اگر در عصر نيابت خاصّه، با فرمان «فارجعوا إليه»، شيعيان به‏سوى نايب خاص مى‏شتافتند، اكنون هم با همان آهنگ و مضمون مانند «فارجعوا فيه إلى رواة أحاديثنا» - كه در ادلّه نيابت عامّه آمده - مى‏تواند وظيفه و راه روشن خود را در حادثه عظيم غيبت كبرا درك كنند، بدون آن‏كه مسأله امامت و ولايت، دچار بلاتكليفى و تعطيلى شود.


1 . كشف المراد، ص‏472 .

2 . كتاب حيات فكرى و سياسى امامان شيعه، ج‏1، ص‏25، مقدمه.

3 . براى آشنايى با حوزه‏هاى فقهى و فقيهان نام‏آور شيعه، ر.ك: موسوعة طبقات الفقهاء، القسم الثانى، ص‏110 - 460؛ تاريخ الفقه الشيعي (مقدمه بركتاب الروضة البهية فى شرح اللمعة الدمشقيه)، ج‏1، ص‏23 ‏-76 .

4 .الاختصاص، كنگره جهانى هزاره شيخ‏مفيد، مجموعه مصنفات شيخ‏مفيد، ج‏12، ص‏66 .

5 . براى آشنايى با شخصيت وكلا و وظايف آن‏ها، ر.ك: كتاب الغيبة، ص‏201؛ و حيات فكرى و سياسى امامان شيعه، ج‏2، ص‏132 - 135 و 153 - 160 و 190 ‏-

199 .

6 . كتاب الغيبة، ص‏154 (به‏نقل از تاريخ سياسى غيبت امام دوازدهم، ص‏137).

7 . معجم رجال الحديث، ج‏11، ص‏282 و ج‏4، ص‏324 - 325؛ بحارالانوار، ج‏50، ص‏222 ‏-223 .

8 . معجم رجال الحديث، ج‏4، ص‏324؛ بحارالانوار، ج‏50، ص‏220 .

9 . معجم رجال الحديث، ج‏1، ص‏295 .

10 . معجم رجال الحديث، ج‏1، ص‏255 .

11 . معجم رجال الحديث، ج‏1، ص‏250 ‏-254 .

12 . كتاب الغيبة، ص‏225 .

13 . كتاب الغيبة، ص‏209 ‏-257 .

14 . معجم رجال الحديث، ج‏11، ص‏112 .

15 . كتاب الغيبة، ص‏219 .

16 . اصول كافى، ج‏1، ص‏437، ح‏

14 .

17 . كتاب الغيبة، ص‏227 .

18 . كتاب الغيبة، ص‏243 .

19 . مرحوم شيخ‏در كتاب الغيبة، وقتى شرح احوال وكلا را مى‏دهد، در همان آغاز مى‏گويد: «نذكر طرفاً من أخبار مَنْ كان يختص بكل إمام و يتولّى له الأمر على وجه من الايجاز.» اين عبارت، به‏خوبى نشان مى‏دهد كه شيخ، از وكالت، تلقِّى ولايت داشته است.»


/ 123