فقاهت شيعه با توجه بهتحوّلات آن، قابل تقسيم بهادوار گوناگون است. دوره اول كه از زمان ائمه(ع) تا عصر غيبت (260 ه.ق) ادامه دارد، عصر پايهگذارى و تأسيس اصول مكتب فقهى شيعه است. انعكاس نظريه ولايت فقيه در دوره اوّل را بايد در روايات مربوط بهآن جستجو كرد.دوره دوم فقاهت شيعه، فاصله زمانى آغاز غيبت صغرا تا سال وفات شيخطوسى است؛ يعنى از سال 260 تا460 ه.ق.فقيهان ژرفنگر اين دوره، علاوه برآنكه در جمعآورى و تبويب حديث، بهكارهاىعظيمى مانند كتاب تهذيب و استبصار دست زدند، براى نخستين بار، بهخلق آثاربزرگ فقهى پرداخته و با استمداد از روايات عترت طاهره(ع) بهتفريع و استنباط همّتگماشتند و آثار فقهىِ بديعى مانند المقنعة و النهاية و المبسوط، را بهجهان فقاهت عرضه كردند.در اين دوره، با كثرت فقيهان مواجهيم، ولى شاخصترين فقيهان آن زمان عبارتند از: شيخمفيد و سيد مرتضى و ابو صلاح حلبى و سلّار ديلمى و شيخطوسى.مرحله دوم در سه قسمت ارائه مىشود:قسمت اول: طرح كلّى انديشه سياسى شيخمفيد قسمت دوم: بررسى انديشه سياسى ابىالصلاح حلبى قسمت سوم: انديشه سياسى سيد مرتضى و سلّار ديلمى و شيخطوسى
قسمت اول طرح كلّى نظريه سياسى شيخمفيد(ره)
محمدبن محمدبنالنعمان، ملّقب به«شيخمفيد» در دهه نخست غيبت كبرا بهدنيا آمد و از برجستهترين چهرههاى علم و فقاهت شيعه در سالهاى آغازين غيبت كبراست.(1) اين فقيه فرزانه، با بهرهگيرى از ميراث كهن عترت طاهره(ع) و در اختيار داشتن كتب و اصولروايىِ مشايخ و توقيعات شريف امام عصر(عج) با توجه بهفاصله زمانى اندك تا عصر حضور، بهدفاع از كيان تشيّع پرداخت. شايد بتوان او را نخستين نايب عامّ عصر غيبت دانست كهباتصنيف و تدريس و تلاش فكرى - سياسى خود، پرچم رهبرى تشيّع را بهاهتزاز درآورد. باهدايت اين عالم خداترس، ميراث اهلبيت(ع) محفوظ ماند و بهنسلهاى بعدى منتقلگشت.حسّاسيت و اهمّيت نخستين سالهاى غيبت، در خود غيبت نهفته بود. با وجود آنكه از صدر اسلام، مسأله غيبت و مهدويّت، از سوى پيامبر(ص) و اهلبيت (ع) ميان مردم مطرح و تمهيدات لازم در اين زمينه فراهم شده بود، ولى بههرحال، غيبت، تحوّل عظيمى بود كه ورود بهآن، مشكلات خود را داشت. نمونه اين مشكلات - كه حسّاسيّت موضوع را نشان مىدهد - مهدويّت و ظهور فرقههاى مختلف است.(2) تعداد اين فرقهها، تا چهارده گروه شمرده شده است.(3) بى دليل نيست كه بزرگان شيعه، در اين عصر، بهتأليف كتب متعدّدى در زمينه غيبت دست زدهاند.يكى از موضوعات مرتبط با غيبت، از بُعد انديشه سياسى، بحث «ولايت تدبيرى عصر غيبت» و «سرنوشت رهبرى» طبق نظريّه امامت بود. با توجه بهاين كه ولايت، ريشه در فطرت بشر دارد و ضرورت زندگى جمعى است و تعطيل بردار نيست(4) و ازطرف ديگر امامِ مشروع و منصوب الهى نيز در پشت پرده غيبت است و امكان رهبرىِ ظاهرى او منتفى است، در اين زمان، چه كسى مشروعيّت دارد تا وظايف امامتِ بالأصالة را، در غياب او و بهنيابت از او، بهدوش كشد؟ شيخمفيد(ره)، پاسخ پرسش بالا را در كتاب المقنعة بهطور دقيق و كامل مىدهد. المقنعة، نخستين كتاب استنباطى فقه شيعه با سبكى تازه و جديد است. در اين كتاب، انديشه سياسى تشيّع در عصر غيبت، تبيين و طرّاحى شده است.شيخمفيد(ره) طرحى در انديشه سياسى ترسيم مىكند كه مشتمل برمقدّمات و تقريرات مختلف از اصل طرح و اركان و ادّله طرح است.شيخمفيد، در طرح خويش، به«ولايت انتصابى فقيهان» معتقد است و آن را نظريه حاكميت سياسى تشيّع در عصر غيبت مىداند.اينك، در چهار بخش بهكالبد شكاى نظريه شيخمفيد براى اداره جامعه اسلامى در عصر غيبت مىپردازيم.
بخش يكممقدمات
مقدمات طرح انديشه سياسى شيخمفيد، مشتمل براصول موضوعه و مبادى تصديقيهاى است كه همه، از اجماعيّات و ضروريات كلام و فقه شيعه است. با اين وجود، بهطور فشرده و مختصر با استفاده از كتاب المقنعة نگاهى بهاين مقدمات مىافكنيم:
مقدمه نخست، دخالت دين در سياست و امور اجتماعى
آشنايى هرچند كم با قوانين شريعت اسلامى، جاى ترديد باقى نمىگذارد كه دين اسلام، در امور سياسى -