3 .ولايت اقامه حدود - پیشینه نظریه ولایت فقیه نسخه متنی

اینجــــا یک کتابخانه دیجیتالی است

با بیش از 100000 منبع الکترونیکی رایگان به زبان فارسی ، عربی و انگلیسی

پیشینه نظریه ولایت فقیه - نسخه متنی

مصطفی جعفرپیشه فرد

| نمايش فراداده ، افزودن یک نقد و بررسی
افزودن به کتابخانه شخصی
ارسال به دوستان
جستجو در متن کتاب
بیشتر
تنظیمات قلم

فونت

اندازه قلم

+ - پیش فرض

حالت نمایش

روز نیمروز شب
جستجو در لغت نامه
بیشتر
توضیحات
افزودن یادداشت جدید

3 .ولايت اقامه حدود

به‏نظر شيخ‏مفيد، اقامه حدود، از مناصب و شؤون ولايى سلطان اسلام است:

«فاما إقامة الحدود فهو إلى سلطان الإسلام المنصوب من قبل اللَّه تعالى و هم أئمة الهدى من آل محمد(ع) و مَن نصبوه لذالك من الأُمراء و الحكّام.»(22) در اصطلاح شيخ‏مفيد، سلطان اسلام، واژه‏اى است كه از حاكميت سياسى و ولايت تدبيرى حكايت مى‏كند.

شيخ‏مفيد، دو گروه را مصداق سلطان اسلام معرفى مى‏كند:

1 .ائمه هدا(ع)؛

2 .اميران و حاكمان منصوب ازطرف ائمه هدا(ع) كه با نصب خاص داراى ولايتند. آن گاه در ادامه، وظيفه فقيهان را چنين تشريح مى‏كند:

«و قد فوّضوا النظر فيه الى فقهاء شيعتهم مع الامكان.» اين عبارت، اشاره به‏نصب عامى است كه براى فقيهان، در عهده‏دارى ولايت حدود جعل شده است. و از اين‏رو مى‏توان فقيهان را هم در عِداد اميران و حاكمان قرار داد و آن‏ها را سلطان اسلام دانست؛ زيرا كه از جهت منصوب بودن براى اقامه حدود، تفاوتى ميان ايشان و اميران و حاكمان منصوب خاص وجود ندارد.

اهميت اين نصبِ حكيمانه شرعى، كارآيى بالاى آن است؛ زيرا، تحت هر شرايط زمانى و مكانى، شرايط آزادى و قدرت سياسى و يا شرايط فشار و استبداد، فقيه، براى اجراى حدود الهى از پايين‏ترين حد قدرت كه مديريّت براهل و عيال است، وظيفه او شروع مى‏شود - كه بايد در صورت تمكّن و دور بودن از آزار سلطان جائر، برعبد يا ولد خود اقامه حدّ كند - تا مراتب بالاتر اقتدار - كه اقامه حدّ قوم خويش است - و همين طور در مراتب بالاتر، بايد از توان خود بهره بگيرد.

4 .ولايت زكات و صدقات‏

طبق آيه شريف «خُذْ من أموالهم صدقة تطهّرهم و تزكّيهم» (توبه‏/103) مسؤول جمع‏آورى‏زكات اموال، در مرتبه نخست، شخص رسول‏اللَّه(ص) است و در فقدان آن حضرت، مردم بايد زكات را به‏خليفه او بپردازند. و در غياب خليفه، زكات به‏نايب ومنصوب خاص پرداخت شود و بالاخره، در صورت اتمام دوره غيبت صغرا و نصب خاص، نوبت به‏نواّب عام مى‏رسد كه طبق فتواى شيخ‏مفيد(ره)، مردم، زكات اموال رابه‏ايشان بايد بپردازند:

«فإذا عدم السفراء بينه و بين رعيّته، وجب حملها إلى الفقهاء المأمونين من أهل‏ولايته.»(23) به‏اجماع شيعه و سنّى، «ولاية الصدقات» از شؤون ولايت تدبيرى و سياسى امام المسلمين است كه در حيطه قدرت دولت قرار دارد و مستقل از ولايت قضاست.(24) اين ولايت، به‏اعتقاد شيخ‏مفيد، در عصر غيبت، تحت سرپرستى فقيهان امين اداره مى‏شود، و ركن اصيل اقتصادى دولت و مهمترين ماليات اسلام، به‏دست ايشان توزيع خواهد شد و از آن جا كه ولاية الصدقات، لازمه ولايت تدبيرى و حاكميّت سياسى است و اين دو، از هم تفكيك‏ناپذيرند، به‏طريق «برهان إِنّي» از لازم پى به‏ملزوم مى‏بريم و نتيجه مى‏گيريم كه ولايت تدبيرى و سياسى هم به‏فقيهان امين سپرده شده است و نمى‏توان ولايت فقيه را از نظر شيخ‏مفيد، به‏ولايت افتاء يا قضاء محدود دانست.

5 .ولايت تنفيذ وصايا

وصايت، ولايتى اختيارى است كه به‏موجب آن، موصى، اجرا و تنفيذ وصيّت را به‏وصىّ مى‏سپارد. وصىّ، بايد اين وظيفه را شخصاً عمل كند و حقِّ جعل وصايت براى ديگرى را ندارد، مگر آن‏كه اين كار را با اجازه موصى انجام دهد. حال، اگر وصىّ وفات كرد، مسأله تنفيذ وصايت چه خواهد شد؟ پاسخ شيخ‏مفيد(ره)، در المقنعة اين است:

«فإنْ ماتَ (الوصيّ) كانَ الناظر في أُمور المسلمين يتولّى إنفاذ الوصيّة على حسب ما كان يجب على الوصيّ أنْ ينفذَها و ليس للورثة أنْ يتولّوا ذالك بأنفسهم».(25) پس ناظر امور مسلمين متولّى اجراى وصيت برطبق وصايت است و ورثة حق دخالت در اين مورد را ندارند.

حال، اگر ناظر در امور مسلمانان، غايب بود، براى تنفيذ وصيّت، نوبت به‏فقيهان جامع‏الشرائط مى‏رسد:

«و إذا عُدِمَ السلطانُ العادلُ - فى ما ذكرناه من هذه الأبواب - كان لفقهاء أهل الحقّ العدول من ذوي الرأي و العقل و الفضل أنْ يتولّوا ما تولّاه السلطان».

/ 123