خلاصه تقرير سوم - پیشینه نظریه ولایت فقیه نسخه متنی

اینجــــا یک کتابخانه دیجیتالی است

با بیش از 100000 منبع الکترونیکی رایگان به زبان فارسی ، عربی و انگلیسی

پیشینه نظریه ولایت فقیه - نسخه متنی

مصطفی جعفرپیشه فرد

| نمايش فراداده ، افزودن یک نقد و بررسی
افزودن به کتابخانه شخصی
ارسال به دوستان
جستجو در متن کتاب
بیشتر
تنظیمات قلم

فونت

اندازه قلم

+ - پیش فرض

حالت نمایش

روز نیمروز شب
جستجو در لغت نامه
بیشتر
توضیحات
افزودن یادداشت جدید

كسى كه شرايط را داراست، نيابت دارد و نيابت او براى اجراى احكام، متوقف برهيچ شرطى ديگر، مانند منصوب شدن ازطرف ظالم يا انتخاب شدن از سوى مردم نمى‏باشد. نصب ازطرف ظالم موجب مشروعيّت تنفيذ او نيست.

نكته درخور توجه در عبارت بالا، استفاده از واژه «ولايت» است. برخلاف اين گمان كه برخى ولايت را قيموميّت تفسير و آن‏را ملازم با محجوريّت مى‏شمرند، بايد گفت: ولايت فقهى، هيچ تلازمى با قيمومت و محجوريت ندارد. ولايت، همان تدبير و سرپرستى است كه در فراز برگزيده بالا «ابى‏الصلاح حلبى» به‏كار مى‏برد.

5 .مردم، موظفند كه دست بيعت به‏فقيه جامع‏الشرائط دهند و از او اطاعت كنند. يك وظيفه دوسويه و تكليف دو طرفه، براى به‏ولايت رسيدن شخصيت حقوقى و عنوان و جهت فقاهت جامع‏الشرائط وجود دارد. هم شخصيت حقيقى فقيه جامع‏الشرائط بايد اين سِمَت را به‏دست گيرد و ولايت را قبول كند و هم مردم بايد به‏او كمك كنند و خود را در اختيار او گذارند. اين شخصيت حقوقى فقيه است كه شرايط لازم براى نيابت را داراست. اگرچه ظالم متغلّب به‏او سِمَتى ندهد، حقّ تصدّى اين سمت از اوست و در هر حال بايد به‏اين وظيفه عمل كند. انتخاب و بيعت مردم، زمينه لازم را براى فقيه فراهم مى‏كند كه حكم اللَّه را جارى كند. مردم، تنها، در منازعات به‏او مراجعه نمى‏كنند، بلكه در اجراى تمامى احكام، او، مرجع و ملجأ است. مردم، بايد حقوق واجبه اموال خويش؛ انفال، خمس و ... را به‏او بسپارند، تا او در كار تدبير و اداره، بسط يد داشته باشد و به‏حكم نيابت از ولى عصر(ع) انجام وظيفه كند:

«و إخوانه (الفقيه الجامع للشرائط) مأمورون بالتحاكم و حمل حقوق الأموال إليه و التمكين من أنفسهم لحدٍّ أوْ تأديب تعيّن عليهم. لا يحلّ لهم الرغبة عنه و لا الخروج عن حكمه. و أهل الباطل محجوجون بوجود مَنْ هذه صفته مكلّفون لرجوع إليه و إنْ جهلوا حقّه، لتمكّنهم من العلم؛ لكون ذالك حكم اللَّه سبحانه و تعالى، الذي تعبّد (يعتّد - خ) بقوله و حظر خلافه.»(29) نه تنها شيعيان، بلكه غير شيعيان نيز بايد به‏او رغبت كنند و ولايت او را بپذيرند.

فقيهى كه بسط يد پيدا نمود و به‏عنوان امر به‏معروف و نهى از منكر و نيابت از امام زمان(ع)، تنفيذ احكام كرد و ثروت عظيم منصب ولايت را به‏مصارفش رساند، اين كار را به‏عنوان امور حسبيه انجام نمى‏دهد، يا به‏نيابت و وكالت از شهروندان عهده‏دار اين مسؤوليت نمى‏شود، او ولىّ منصوب و مأهول براى اين كار است و با نيابت از ولى امر(ع) چنين ولايتى‏دارد.

خلاصه تقرير سوم

مردم در عصر غيبت چه كسى را نبايد ولىّ شرعى خويش قرار دهند؟ وظيفه مردم در عصر غيبت چيست؟

1 .به‏غير شيعه رجوع نكنند.

2 .به‏شيعيان بى‏صلاحيت و فاقد شرايط فقاهت و عدالت و غيره رجوع نكنند.

3 .واجب است به‏فقيهان جامع‏الشرئط يعنى به‏عنوان و جهت فقاهت رجوع كنند، حكم از او بخواهند، اجراى حدود و تعزيرات را به‏او واگذار كنند، و حقوق واجب مالى را به‏او بپردازند. فقيه جامع‏الشرائط اگر يك نفر بود، به‏همان يك نفر رجوع مى‏كنند و اگر چندين نفر بودند، مردم يكى از آن‏ها را به‏عنوان تخيير عقلى برمى‏گزينند. اقبال و رأى مردم شرط تكوينى اجراى ولايت و شرط كارآمدى است، شرط مشروعيّت نيست.

4 .خود فقيه جامع‏الشرائط هم موظف به‏پذيرش و تصدّى اين ولايت است، و حقّ سرپيچى از آن‏راندارد.

شرايط ولايت فقيه نزد ابى‏الصلاح حلبى

ابى‏الصلاح حلبى(ره)، در مقايسه با شيخ‏مفيد(ره)، شرايط ولايت فقيه را با دقت و بسط بيش‏تر توضيح مى‏دهد. شرايط ولايت نزد او عبارت است از:

1 .علم به‏احكام؛ ولىّ متصدّى ولايت، نبايد جاهل به‏احكام باشد. علم تقليدى، در حقيقت، جهل به‏حكم است. فقاهت هم بايد مطلق باشد؛ چون، بايد در مجموعه مقررات دينى، نه فقط در بخشى از آن، توانايى استنباط را دارا باشد. اعلميّت، شرط تصدّى نيست.

2 .تمكّن از تنفيذ حقّ؛ درصورتى‏كه فقيه بتواند حكم‏اللَّه را تنفيذ كند، بايد متصدّى‏شود.

3 .اجتماع عقل و رأى؛ چون بدون عقل و رأىِ لازم، حكم صحيح، ناميسور است.

/ 123