1 .بازتاب ولايت فقيه در انديشه كلامى سيدمرتضى - پیشینه نظریه ولایت فقیه نسخه متنی

اینجــــا یک کتابخانه دیجیتالی است

با بیش از 100000 منبع الکترونیکی رایگان به زبان فارسی ، عربی و انگلیسی

پیشینه نظریه ولایت فقیه - نسخه متنی

مصطفی جعفرپیشه فرد

| نمايش فراداده ، افزودن یک نقد و بررسی
افزودن به کتابخانه شخصی
ارسال به دوستان
جستجو در متن کتاب
بیشتر
تنظیمات قلم

فونت

اندازه قلم

+ - پیش فرض

حالت نمایش

روز نیمروز شب
جستجو در لغت نامه
بیشتر
توضیحات
افزودن یادداشت جدید

1 .بازتاب ولايت فقيه در انديشه كلامى سيدمرتضى

در مسايل متفاوت و پيچيده كلامى، بحث امامت، از موضوعاتى است كه رابطه‏اى تنگاتنگ و نزديك با ولايت فقيه دارد. بنابراين، در سرفصل‏هاى موضوع امامت در علم كلام، مى‏توان انعكاس بحث ولايت فقيه را جويا شد.

در امامت، سه محور اصلى مطرح است: تعريف امامت؛ ضرورت امامت؛ شرايط امامت.

در نظريه كلامى، جناب علم‏الهدى(ره)، «امامت» را «رياست» و «فرض الطاعة بودن» و «امر و نهى نافذ داشتن» تعريف مى‏كند. وى، معتقد است كه بدون نفوذ امر و نهى و فرض الطاعة بودن، رسيدن به‏مصالح موجب امامت و رياست، ناميسور است.(2) او، ضرورت حكومت و رياست در جامعه را ضرورتى عقلانى مى‏داند و مى‏گويد با قطع نظر از اجرا و تنفيذ احكام دينى و اقامه حدود شرعى، حتّى در جوامعِ بى‏اعتقاد به‏دين نيز ضرورت حكومت، اجتناب‏ناپذير است. به‏نظر سيد قدرت حكومت، قدرتى برتر است: «لا يد فوقَ يده.».(3) با بيانى كه سيدمرتضى، در ضرورت رياست اقامه مى‏كند، نشان مى‏دهد كه امامت و رياست، امرى مستمر است و قابل تعطيل نيست. او، رياست را لطف مى‏داند و با برهان عقلى، ضرورت آن را به‏اثبات مى‏رساند.(4) از آن جا كه برهان عقلى، تخصيص به‏زمان و مكان معيّن ندارد و درباره جزئيات و اشخاص خارجى جارى نمى‏شود، لذا دليل او، عام است و همه زمان‏ها را فرا مى‏گيرد. اين است كه عده‏اى از نويسندگانِ معاصر، معتقدند كه هر جا از قواعد و براهين عقل محض، مانند قاعده لطف، استفاده شد، با قاعده لطف نه تنها امامتِ امامان معصوم(ع) به‏اثبات مى‏رسد، بلكه شامل زمان غيبت هم مى‏شود؛ چرا كه برهانِ عقلى، برضرورت حفظ شؤون نيابت‏پذير امام معصوم(ع) در عصر غيبت، تمام است و مقدمات آن قابل خدشه نيست.(5) طبق اين نظر، آن‏چه متكلمان اسلام براى ضرورت امامت گفته‏اند در عصر غيبت، برفقيه جامع‏الشرائط، قابل تطبيق است.(6) طبق اين نظريّه، كلام سيدمرتضى، حاكى از اعتقاد او به‏ولايت فقيه مى‏باشد. البته، اين، يك مبنايى است كه در جاى خود، در بحث از قاعده لطف و ادلّه عقلى ولايت فقيه، بايد بررسى شود و فعلاً از محلّ بحث بيرون است.

سيدمرتضى، پس‏از تعريف امامت و بيان ضرورت و لزوم عقلى آن، با استفاده از قاعده لطف، به‏محور سوم از مسايل اصلى امامت مى‏رسد و بحث مستوفايى را در آن ارائه مى‏دهد. محور سوم، مربوط به‏شرايط امامت است.

از نظر سيد(ره)، در اَبعاد گوناگون اخلاقى و سياسى و علمى و شخصيتى و ... رييس و امام، بايد واجد شرايط فراوانى باشد. به‏عنوان اهمّ اين شرايط، مى‏توان از عصمت و منصوصيّت و اشجعيّت و افضليّت و عالميّت نام برد.(7) عالميّت، در امام، از دو بُعد قابل تصوّر است: عالميّت سياسى و عالميّت دينى. علم به‏سياست و تدبير، از شرايط ضرورى عقلى است. نه تنها علم و دانش سياسى از شرايط احراز امامت است، بلكه در آگاهى و دانش سياسى، امام بايد از همه برتر باشد و در سياست، واجد اعلميّت باشد. برهان اين اعلميّت، قبح عقلى تقديم مفضول برفاضل است.(8) علاوه براعلميّت در سياست و تدبير، عالميّت دينى، از ديگر شرايط واجب و لازم براى منصب امامت است.(9) با همان برهان قبحِ تقديمِ مفضول برفاضل، ثابت مى‏شود كه در آگاهى و دانش دينى نيز امام، بايد از همه برتر باشد.

شرط عالميّت يا اعلميّت نسبت به‏احكام دينى، برمبناى تعبّد به‏شريعت و پذيرش احكام دينى، قابل طرح است. بنابراين، برخلافِ اعلميّت سياسى كه عقلى محض است و در جميع جوامع، مدير و رهبرى سياسى جامعه بايد به‏آن متّصف باشد، شرط عالميّت و دانش دين داشتن، براساس پذيرش حقانيّت دين و حجيّت آن، شكل مى‏گيرد. از آن جا كه طبق تعريف امامت، امام رياست شريعت را بردوش مى‏كشد و بايد به‏اجراى قوانين دين همّت گمارد، بايد نسبت به‏مقررات شريعت و فقاهت دينى، اعلم‏الناس باشد، والّا، موجب تقديم

/ 123