2 .بازتاب ولايت فقيه در انديشه فقهى سيدمرتضى - پیشینه نظریه ولایت فقیه نسخه متنی

اینجــــا یک کتابخانه دیجیتالی است

با بیش از 100000 منبع الکترونیکی رایگان به زبان فارسی ، عربی و انگلیسی

پیشینه نظریه ولایت فقیه - نسخه متنی

مصطفی جعفرپیشه فرد

| نمايش فراداده ، افزودن یک نقد و بررسی
افزودن به کتابخانه شخصی
ارسال به دوستان
جستجو در متن کتاب
بیشتر
تنظیمات قلم

فونت

اندازه قلم

+ - پیش فرض

حالت نمایش

روز نیمروز شب
جستجو در لغت نامه
بیشتر
توضیحات
افزودن یادداشت جدید

مفضول برافضل - كه اقدامى نابخردانه و قبيح است - خواهد شد.(10) عالميّت يا اعلميّت دينى كه در تفكّر كلامى سيدمرتضى(ره)، به‏درستى از آن بحث شده است، تعبير ديگرى از فقاهت است كه اصطلاح رايج امروز است. و از آن جا كه مستند و مدرك اين شرط، احكام عقلانى است، قابل تخصيص به‏جغرافيايى خاص يا تاريخى مشخص نيست. به‏تصريح جناب علم‏الهدى، آن چنان كه در هنر خوشنويسى، گزينش فردى با خطّ متوسط، به‏عنوان حاكم و رييس برفردى كه زيباترين خطوط را برصفحه كاغذ به‏نمايش مى‏گذارد، عملى ناصحيح و قبيح است، همان‏طور هم در فقه كارى ناپسند است و در فقاهت، امام بايد كسى باشد كه در دانش دينى، از همه پيشى داشته باشد.(11) برهان عقلى بالا كه برلزوم فقيه و سياستمدار بودن امام و رييس تكيه مى‏كند، براى ديگر تخصّص‏هاى رشته‏هاى علمى قابل جريان نيست. به‏نظر سيّد اين دليل عقلانى، مستلزم آن نيست كه رهبر و امام بايد مثلاً پزشك و مهندس و صنعتگر و يا در حرفه‏اى ديگر، كارشناس و متخصّص باشد؛ زيرا، امامت او، رياست در اجراى احكام و مقرّرات دينى در سطح جامعه و مديريّت برطبق موازين شرع است و چنين رياستى، تخصّص در دانش‏هاى گوناگون و بى‏ارتباط با رياست را ايجاب نمى‏كند. البته، او، در موارد لزوم، از نظر مشورتى آن‏ها بهره مى‏گيرد، كما اين كه براى انشاى حكم، از شهادت شهود و بيّنه استفاده مى‏كند.(12) به‏اعتقاد سيّد، مقوله تكليف، با مقوله امامت در شرط عالميّت، تفاوت دارد. علم، شرط تكليف نيست و فرد جاهل را مى‏توان به‏كارى وادار كرد كه امكان اطلاع و علم به‏آن، براى او فراهم است، امّا در رياست و حكومت، بايد از همان ابتدا، امام، عالم به‏احكام باشد و نيازى براى مراجعه به‏فقيهان نداشته باشد.(13) مطالب بالا، خطوط برجسته نظر سيدمرتضى(ره)، در باب شرايط امامت و عالميّت و فقاهت دينى امام است.

گرچه لزوم فقاهت و سياست در امامت، در كلام سيدمرتضى، ناظر به‏زمان حضور است و از اين جهت، شرط عصمت نيز در كنار ساير شرايط مطرح است، اما با توجه به‏اين نكته‏كه‏مدرك و مستند شرط فوق، عقلى است و نه نقلى، نمى‏توان آن را محدود به‏عصر حضور دانست.

البته، اين را به‏عنوان نظريّه، نمى‏توان به‏سيدمرتضى نسبت داد؛ چرا كه نياز به‏مقدمه تكميلى و تتميم دارد كه در كلام مرحوم سيد نيست.

دليل عقلى فوق، دلالت برلزوم فقاهت و عالميّت دينى مى‏كند، ولى اين دليل، به‏تنهايى، از نظر شرط انتصاب و انتخاب، ساكت است و نسبت به‏آن دلالتى ندارد. هر چند خود سيدمرتضى، در عصر حضور، قايل به‏انتصاب است و معتقد است كه بدون نصّ، امامت براى فردى منعقد نمى‏شود.(14)

2 .بازتاب ولايت فقيه در انديشه فقهى سيدمرتضى

بررسى كتب و مقالات سيدمرتضى، نشان مى‏دهد كه شيوه‏اى را كه استاد او، شيخ‏مفيد، در باب ولايت فقيه مطرح مى‏كند و بسط و تفصيلى كه اين موضوع در كتاب المقنعه شيخ‏مفيد دارد، در آثار اين شاگرد ممتاز، وجود ندارد و در آن مواردى كه شيخ‏مفيد، به‏طرح‏ولايت فقيه مى‏پردازد، مرحوم سيدمرتضى، كاملاً، نسبت به‏آن ساكت است و نه آن را تأييد و امضا مى‏كند و در مقام بسط و توضيح آن برمى‏آيد و نه آن را به‏نقد مى‏كشد و آن را مخدوش مى‏داند.

شايد سرّ مطلب آن است كه غالب آثار فقهى علم‏الهدى، در پاسخ پرسش‏هاى گوناگون است و يا در رفع طعنه‏ها و شبهات وارد برفقه عقايد شيعه نگاشته شده است.(15) مشهورترين و مهم‏ترين اثر فقهى وى، با نام الانتصار، به‏شبهه مدّعيانى پاسخ مى‏دهد كه سراسر فقه شيعه را مخالف اجماع مسلمانان معرفى مى‏كردند.(16) در اين كتاب، جناب سيّد، با غور در ابواب گوناگون فقهى، با شيوه‏اى مخصوص، به‏اين شبهه پاسخ مى‏دهد و به‏اثبات مى‏رساند كه ادعاى مخالفت شيعه با اجماع در جميع ابواب فقهى، ادعايى بى‏اساس است. طبعاً، در چنين كتابى، نمى‏توان انتظار داشت كه سيد، به‏مباحث ولايت فقيه بپردازد و آن را نقد و بررسى كند. اين است كه مى‏بينيم حتى در مسأله قضا - كه مسأله ولايت فقيه، مسأله‏اى روشن است و برآن، ادعاى اجماع وجود دارد -(17) به‏آن اشاره نمى‏كند، اما در كتاب جمل العلم و العمل به‏عنوان مجموعه‏اى مختصر از عقايد و احكام عملى فقهى، در مسأله جمع‏آورى زكات، به‏ولايت فقيه اشاره مى‏كند.

/ 123