نوآورى علّامه حلّى در باب ولايت فقيه - پیشینه نظریه ولایت فقیه نسخه متنی

اینجــــا یک کتابخانه دیجیتالی است

با بیش از 100000 منبع الکترونیکی رایگان به زبان فارسی ، عربی و انگلیسی

پیشینه نظریه ولایت فقیه - نسخه متنی

مصطفی جعفرپیشه فرد

| نمايش فراداده ، افزودن یک نقد و بررسی
افزودن به کتابخانه شخصی
ارسال به دوستان
جستجو در متن کتاب
بیشتر
تنظیمات قلم

فونت

اندازه قلم

+ - پیش فرض

حالت نمایش

روز نیمروز شب
جستجو در لغت نامه
بیشتر
توضیحات
افزودن یادداشت جدید

در ديدگاه كلامى، در باب ولايت فقيه، حرفى نو را نمى‏توان از او يافت.

كشف المراد - كه شرح تجريد الاعتقاد خواجه نصير طوسى است - مشهورترين تأليف كلامى اوست. در اين كتاب، براى اثبات ضرورت امامت، همان مسيرى را كه پيش از مرحوم علّامه، بزرگان مكتب اماميّه در اثبات امامت طىّ كردند، يعنى تمسّك به‏قاعده لطف، ايشان نيز همان راه را ادامه مى‏دهد. قاعده لطف - چنان كه پيش از اين گذشت - يكى از ادلّه نظريه‏پردازان ولايت انتصابى فقيه در زمان معاصر است.(25) چنان كه مى‏دانيم، شهرت علّامه را از فقه او بايد جويا شد. حدود بيست كتاب و رساله فقهى براى او برمى‏شمرند كه برخى از آن‏ها را حوادث دهر در دل خويش دفينه كرده است.

تذكرة الفقهاء و مختلف الشيعة و تلخيص المرام و منتهى المطلب و قواعد و تبصرة المتعلّمين و إرشاد الأذهان و تحرير الأحكام الشرعية، مهم‏ترين اين آثار است.

علّامه حلّى، در فقه، صاحب سبك است. او، نخستين كسى است كه به‏دانشنامه‏نويسى در فقه دست زده است.

تأليف كتبى در فقه مقارن و نقل اقوال مختلف فقهاى شيعه در يك جا و تحليل و بررسى آن‏ها، از مهم‏ترين تلاش‏هاى علمى اوست. از نشانه‏هاى نبوغ علّامه حلّى، بايد به‏تفريعات زياد فقهى او اشاره كرد. با تلاش او، برحجم مسايل و فروعات فقهى به‏طور چشمگيرى، افزوده شد.(26) علّامه حلّى، پس‏از شيخ‏مفيد و ابى‏الصلاح حلبى و سيدمرتضى و شيخ‏طوسى و سلّار و ابن‏ادريس و محقّق و ديگر فرهيختگان فقاهت، علاوه برآن‏كه برولايت فقيه پافشارى دارد، افق‏هايى تازه را در اين نظريه مى‏گشايد.

نوآورى علّامه حلّى در باب ولايت فقيه

1 .نخستين فقيهى كه در عصر غيبت، نصبِ عامِ فقيهِ امين را صريحاً اعلام مى‏كند، علّامه حلّى(ره)، است.

براى نخستين بار، وى، واژه «نصب» را براى فقيه، به‏كار مى‏برد و مى‏گويد:

«لأنّ الفقيه المأمون منصوبٌ من قِبَل الإمام.»(27) پيش از علّامه، افرادى مانند شيخ‏مفيد و شيخ‏طوسى، از واژه «تفويض» براى معرفى شأن فقها در عصر غيبت استفاده كرده‏اند و كلمه نصب را، تنها، براى منصوبان خاصّ، مانند مالك اشتر و ابن‏عباس به‏كار مى‏بردند و كلام ابن‏ادريس هم اين بود كه غير شيعه منصوب، حكمش نافذ نيست، ولى علّامه حلّى(ره)، با صراحت، فقيه امين را منصوب به‏نصب عامّ ازطرف ولىّ امر(ع) مى‏داند.

به‏نظر مى‏رسد كه تفاوت تفويض و نصب، تفاوت ظهور و نصّ است. اين بيان علّامه حلّى، در مقام ردّ ادعاى كسانى مطرح شده كه نماز جمعه را در عصر غيبت تحريم كرده‏اند و آن را از شؤون معصوم يا منصوب ازطرف او مى‏دانستند. علّامه، در پاسخ به‏فتواى حرمت مى‏گويد كه مناقشه ما با اين افراد، مناقشه صغروى است، نه كبروى. ما هم در نماز جمعه،حضور و يا نصب معصوم(ع) را شرط مى‏دانيم، ولى در عصر غيبت، چنين نيست كه امام(ع) منصوبى نداشته باشد، بلكه فقيه امين، منصوب امام است و همان‏طور كه حكمش نافذ است و مردم بايد او را در قضا و اقامه حدود، يارى كنند، اقامه نماز جمعه به‏دست او نيز بلااشكال است.

به‏فتواى علّامه، نماز جمعه در عصر غيبت، بدل نماز ظهر است و خودش، فى نفسه، استحباب دارد.

2 .از رهاوردهاى تازه علّامه حلّى، شيوه استدلال وى به‏مقبوله عمربن‏حنظله و تفسيرى است كه از مفهوم «حاكم» در اين روايت شريف دارد. گرچه استدلال به‏مقبوله عمر بن‏حنظله، سابقه‏اى چند صد ساله دارد، و به‏عنوان مدرك ولايت فقيه در الكافى‏في‏الفقه ابى‏الصلاح حلبى، آورده شده، امّا جناب علّامه، با استفاده از فراز «فإنّى قد جعلته عليكم حاكماً» - كه در روايت مزبور، در شأن عالمانِ به‏حلال و حرام و فقه اهل‏بيت(ع) وارد شده است - سه منصب را براى فقيهان جامع الشرائط به‏اثبات مى‏رساند: قضا؛ افتاء؛ امور مرتبط با ولايت تدبيرى ائمه(ع) مانند اجراى حدود در تقسيم خمس و زكات.(28) با توجه به‏اهميت موضوع، عبارت علّامه را از تذكرة الفقهاء نقل مى‏كنيم:

«مسألة: الحكم و الفتيا بين الناس منوطٌ بنظر الإمام و لا يجوز لأحد التعرض له إلّا بإذنه و قد فوضّ الأئمّة(ع) ذالك إلى فقهاء شيعتهم المأمونين المخلصين العارفين بالأحكام و مداركها الباحثين عن مأخذ الشريعة القيمين بنصب الأدلّة و الإمارات؛ لأنَّ عمربن‏حنظلة سأل الصادق عن رجلين من أصحابنا ...»

/ 123