بیشترتوضیحاتافزودن یادداشت جدید
اجتهادى و تحقيقى او، شبيه نظريه پدر است. در نماز جمعه و خمس و وصايت و قضا - كه نوعاً، سخن از ولايت فقيه است - مطالب متن قواعد را فتوا مىدهد.فخرالمحقّقين، قضا را مبدأ ولايت و فوق رياست عامّه در امور دين و دنيا مىخواند.(40)
5 .شهيد اوّل (734 - 786 ه.ق)
يكى از فقيهان برجسته منطقه جبل عامل لبنان، محمدبنمكى، از شاگردان فخرالمحقّقين است. زمان حيات او در سوريه و دمشق، مصادف با حكومت مماليك بود. مماليك، جانشينان ايّوبيان در مصر و سوريه بودند.حاكم ايشان بردمشق، جناب محمدبنمكّى را در نتيجه سعايت بدخواهان، بهشهادت رساند.پساز فخرالمحقّقين، برجستهترين فقيه عالم تشيّع، شهيد اوّل است. وى، پساز آموختن از عالمان بزرگ عصر خود، در شهرهاى مختلف حلّه و كربلا و بغداد و مكّه و مدينه و شام و قدس، بهمحلّ تولّد خويش بازگشت و با تأسيس حوزه فقاهت در منطقه جبل عامل، سلسلهجنبان دانشمندان بزرگ اين منطقه گرديد.(41) شهيد اوّل، تأليفات زيادى دارد. الدروس الشرعية في فقه الإمامية، و ذكرى الشيعة في أحكام الشريعة، و اللمعة الدمشقية، مهمترين ميراث فقهى اوست. كتاب لمعه دمشقيّه را در پاسخ درخواست علىبنمؤيد، يكى از ملوك سربداران خراسان (738 - 788) براى پاسخگويى بهمشكلات فقهى شيعيان خراسان نوشته است.(42)
بازتاب «ولايت فقيه» در ميراث فقهى شهيد اوّل
جناب شهيد اوّل(ره)، گرچه در قلّه فقاهت قرار دارد و فقيهى صاحب سبك است، در مسأله ولايت فقيه، تكيه اصلى وى، برفتاواى علّامه حلّى است. فتاواى شهيد نسبت بهفتاواى علّامه حلّى، در ابواب مربوط بهولايت فقيه، جنبه شرح و تفسير دارد.شهيد اوّل را مىتوان از شارحان مكتب فقهى علّامه و محقّق حلّى در ولايت فقيه دانست، هرچند نكاتى تازه هم در انظار او مىتوان يافت.در زير، گزارش مختصر از نظر او را مىآوريم:1 .نماز جمعه، با وجود شرايط، بدل از ظهر است. حضور امام يا نايب امام، از شرايط نماز جمعه است، اگرچه نايب امام، فقيه باشد.در اين جا، برنايب بودن فقيه ازطرف ولى امر(ع) تأكيد مىكند.(43) 2 .در عصر غيبت، تحويل زكات بهفقيه امين، مستحب است.3 .سهم امام از خمس را با اذن نايب الغيبة مىتوان صرف در سادات كرد. نايب الغيبة، فقيه عادل شيعه اهل فتواست.(44) 4 .شهيد اوّل، در كتاب دروس، براى نخستين بار، باب امر بهمعروف و نهى از منكر را، تحت عنوان كتاب الحسبه آورده است.(45) حسبه، چنان كه در فصل نخست، در بيان اقسام ولايت شرعى گذشت، جايگاهى والا در فقه اهل سنّت و شيعه دارد. در ميان اهل سنّت، حسبه، از وظايف دولت و بهعنوان امر بهمعروف و نهى از منكر، براى مراقبت از مصالحعمومى و جلوگيرى از منكرات و تجاوز بهحقوق ديگران است.(46) پساز شهيد اوّل، همين عنوان حسبه، در فقه شيعه، بهعنوان وظيفه امر بهمعروف و نهى از منكر تعريفى خاص پيدا كرد.(47) امور حسبيه را به«امور قربى» تعريف مىكنند كه ضرورت اجتماعى، برزمين ماندن آن را اجازه نمىدهد، ولى ازطرف شارع، سرپرستى خاصّ ندارد. اداره امور مربوط بهغايبان و كودكان بىسرپرست و اوقاف عامّه را از امور حسبيه مىشمارند.البته، در عصر حضور، امور حسبيه، در قلمرو امامت معصوم(ع) است، ولى در عصر غيبت، فقيهان، اين وظيفه را انجام مىدهند و اگر فقيه نبود، نوبت بهعدول مؤمنان مىرسد.در كتاب الحسبه، مرحوم شهيد اوّل، براى فقيه جامعالشرائط، منصبهاى افتاء و قضا و حدود را ذكر مىكند. بنابراين، معلوم است كه حسبه، در اصطلاح شهيد اوّل، با حسبه مصطلح و رايج تفاوت دارد.(48) در بحث حدود مىگويد:«چون حدود و تعزيرات، بهامام و نايب، و لو نايب عام او، مربوط است، بنابراين، فقيه جامعالشرائط، در زمان غيبت، جايز است كه اجراى حدود كند.»