مرحله ششم: از محقّق نراقى تا عصر امام خمينى - پیشینه نظریه ولایت فقیه نسخه متنی

اینجــــا یک کتابخانه دیجیتالی است

با بیش از 100000 منبع الکترونیکی رایگان به زبان فارسی ، عربی و انگلیسی

پیشینه نظریه ولایت فقیه - نسخه متنی

مصطفی جعفرپیشه فرد

| نمايش فراداده ، افزودن یک نقد و بررسی
افزودن به کتابخانه شخصی
ارسال به دوستان
جستجو در متن کتاب
بیشتر
تنظیمات قلم

فونت

اندازه قلم

+ - پیش فرض

حالت نمایش

روز نیمروز شب
جستجو در لغت نامه
بیشتر
توضیحات
افزودن یادداشت جدید

مرحله پنجم، در سه قسمت ارائه مى‏شود: قسمت نخست: محقّق كركى و شهيد ثانى و محقّق اردبيلى؛ قسمت دوم:

دوره اخباريه؛ قسمت سوم: دوره حيات مجدّد اجتهاد (وحيد بهبهانى و شاگردانش).

مرحله ششم: از محقّق نراقى تا عصر امام خمينى

ملّا احمد نراقى، آغازگر دوره جديد ولايت فقيه است كه علاوه براجماع به‏تنقيح مناصب گوناگون فقها و استقراى ادلّه فقهى آن، مى‏پردازد، صاحب عناوين نيز اين ولايت را به‏عنوان حكم و موضوع قبول مى‏كند.

صاحب جواهر، ديگر فقيه بزرگ اين عصر است، كه روشن و صريح، ولايت انتصابى فقيه را قبول مى‏كند و آن را اقتضاى طعم فقاهت مى‏داند. با اين حال، صاحب جواهر، ولايت براَموال و اَنْفُس را، فراتر از ولايتى كه مربوط به‏تدبير و تنظيم باشد، نمى‏پذيرد.

شيخ‏انصارى، ديگر فقيه بزرگ اين عصر - كه تحولات فكرى حوزه‏هاى فقاهت در دوره اخير، مرهون دقت‏هاى اوست - نيز به‏ولايت مطلقه فقيه معتقد است. وى، اگر چه در كتاب مكاسب، اثبات ولايت فقيه برانفس و اموال را، مانند صاحب جواهر، دشوارتر از «خرط القتاد» مى‏داند، ولى در ساير تأليفات خود، از جمله كتاب القضاء، با استفاده از واژه «حاكم» در روايت مقوله عمربن‏حنظله و «حجتي» در روايت توقيع شريف حكومت مطلقه و حجت مطلقه فقيه را اثبات مى‏كند. البته، اين دو نظر وى، قابل جمع است. به‏وجه جمع آن، در اصل بحث اشاره خواهد شد.

فاضل دربندى و حاج‏آقارضا همدانى و سيدمحمد آل بحرالعلوم و آقانجفى و سيدعبدالحسين لارى، فقيهان ديگرى هستند كه به‏ولايت انتصابى فقيه معتقدند.

محقّق نايينى - كه طبق تقرير مرحوم آملى، به‏ولايت انتصابى عامّه معتقد است - مبناى حمايت خود را از مشروطه، اين گونه بيان مى‏كند كه چون سلطنت حقّ فقهاى عصر غيبت است و اين حق توسط نظام سلطنتى غصب گرديده و امكان خلع يد غاصب از آن نيست؛ بنابراين وى، مشروطه را به‏عنوان نظريه‏اى در عرض نظريه ولايت عامّه فقها، نمى‏داند.

محقّق مامقانى و آقاضياء عراقى و آيت‏اللَّه بروجردى، از ديگر بزرگانى به‏حساب مى‏آيند كه پس‏از محقّق نايينى از اركان ولايت عامّه فقها دفاع مى‏كنند.

براين فقها، بايد نام شيخ‏حسين كاشف الغطاء و شيخ‏مرتضى حائرى يزدى و شيخ‏عبدالكريم زنجانى و سيدمحمدرضا گلپايگانى و سيدعبدالاعلى سبزوارى و شهيد صدر را نيزافزود.

در اين عصر، گرچه عده‏اى از فقها، ولايت فقيه را در محدوده امور حسبه متوقف مى‏كنند و يا تصرف او را به‏عنوان قدر متيقّن مى‏پذيرند، ولى بسيارى از بزرگان، مانند نايينى و شيخ‏محمدحسين كاشف الغطاء و شيخ‏عبدالكريم زنجانى با توجه به‏تعريف امور حسبه، آن را برولايت سياسى قابل تطبيق مى‏دانند.

تا اين عصر، ما با نظريه ديگرى جز نظريه ولايت انتصابى، به‏عنوان نظريه دولت مواجه‏نيستيم.

مرحله ششم نيز شامل سه قسمت است: الف) عصر نراقى؛ ب) عصر شيخ‏انصارى؛ ج) عصر نايينى.

مرحله هفتم عصر امام خمينى

با پيروزى انقلاب شكوهمند اسلامى و مطرح شدن ولايت مطلقه فقيه به‏عنوان مبناى حكومت و قانون اساسى، چالش‏هاى عظيمى، در برابراين نظريه خودنمايى كرد و از محافل مختلف علمى و فرهنگى و سياسى، انواع نقدها و مناقشات براين نظريه وارد گرديد. امام خمينى(ره) كه ولايت مطلقه فقيه را مطرح نمود، در حقيقت مبتكر نظريّه‏اى نوين نبود. پيش از او، فقيهانى مانند: شيخ‏انصارى و مامقانى، صريحاً از مطلقه بودن نيابت و حكومت فقيه سخن گفته بودند و عده‏اى ديگر نيز برعامّه بودن ولايت فقيه تصريح كردند و البته منظور از مطلقه يا عمومى بودن ولايت، تنها در حوزه مصالح اجتماعى مى‏باشد. در اين مرحله، در عرض نظريه ولايت انتصابى فقيه، دو نظريه ديگر نيز با نام انتخابى فقيه و ولايت انتخاب اسلامى افزوده شد.

آن‏چه گذشت، گزارش كوتاه از پيشينه نظريه ولايت فقيه بود كه به‏حول و قوه الهى، اين نوشتار به‏تفصيل آن مى‏پردازد.

/ 123