بیشترتوضیحاتافزودن یادداشت جدید
«وى، نايب ائمه(ع) است و مخالف با حكم او، ملعون و مطرود و مستحق تأديب است.» بىترديد حظّ وافرى از تشيّع يكپارچه ايران و گسترش علوم و معارف عترت نبىاكرم(ص) در اين سرزمين مرهون تلاش بىوقفه اين فقيه فرزانه است.(19) محقّق ثانى، آثار زيادى دارد. «رساله جمعه» و «جامعالمقاصد في شرح القواعد» عمده اين آثار است. از صاحب جواهر(ره)، نقل است كه هر كس، جامعالمقاصد و وسائل الشيعة و جواهر را در دسترس داشته باشد، براى استنباط احكام، نيازى بهمنبع ديگر ندارد.(20) با توجه بهورود محقّق ثانى در شؤون دولتى و امور سياسى، از رهاوردهاى فقاهت او، توسعه فقه سياسى و طرح مسايل حكومتى، بهطور گسترده، در عرصه فقه است. در فقه، از شارحان مكتب فقهى علّامه حلّى و تداومبخش طريق اوست.
بازتاب «ولايت فقيه» در ميراث فقهى محقّق كركى
پساز ابىالصلاح حلبى و ابنادريس كه بهطور مستوفا، بهنظريه ولايت انتصابى فقيه مىپردازند و فصل خاصى را در فقه خويش بهتبيين اين نظريه اختصاص مىدهند، محقّقثانى، سومين فقيه برجستهاى است كه بهتشريح و تفسير اين نظريه همت گماشته و بحث استدلالى نسبتاً مفصلى در جوانب مختلف اين نظريه، از خود برجاى گذاشته است. او، ضمن آنكه فتاواى فقيهان متقدّم، بهويژه، آراى فقهى علّامه حلّى(ره)، در مورد ولايت فقيه را مىپذيرد، با صراحت تمام، از نصب فقيه برتولّى امور مربوط بهامام معصوم سخنمىگويد.در دو مورد، با نظرياتى مشابه، بهتفصيل در ولايت فقيه وارد مىشود: يكى در رساله جمعه و ديگرى هنگام بحث از نماز جمعه در كتاب جامعالمقاصد است.(21) چكيده انديشه جناب محقّق ثانى در ولايت انتصابى فقيه، بهاين شرح است:«اصحاب ما، اجماع و اتّفاق دارند براين كه فقيه عادل شيعه جامعالشرائطِ فتوا و كسى كه او را مجتهد در احكام شرع مىنامند، در جميع امورى كه نيابت در آنها دخالت دارد و نيازمند نيابت است، ازطرف ائمه هدا(ع)، در حال غيبت، نيابت دارد. تنها، قتل و حدود را، برخى از اصحاب مستثنا دانستهاند. از آن جا كه فقيه، نايبِ ولى امر(ع) است، بايد در امور نيابتپذيرى كه از شؤون امام معصوم(ع) است، بهاو رجوع كرد. اين امور عبارت است از: قضا و انقياد درمقابل حكمش، فروش مال ممتنعِ از اداى حق، تولّى اموال غُيّب، اَطفال، سفهاء، مفلّس وتصرّف در اين اموال بهنفع ايشان، و ديگر امورى كه براى حاكم منصوب ازطرف امام ثابتاست.»(22) در انديشه اين فقيه بزرگ، تصدّى امور فوق، بهعنوان امور حسبيّه يا امر بهمعروف نيست، بلكه بهعنوان انتصاب و نيابت است. علاوه برنقل اجماع روايت عمربنحنظله را، محقّق ثانى ريشه و اساس ولايت فقيه مىداند. نخستين فقيهى كه در وصف روايت مزبور، از عنوان «مقبول» استفاده مىكند، محقّق كركى است.(23) بهنظر محقّق ثانى، با استفاده از فراز «فانّي قد جعلتهُ عليكم حاكماً» از مقبوله، فقيه جامعالشرائط - كه عنوان عامّى است - منصوب براى عموم امور نيابى شده است و نيابت عامّه و ولايت مطلقه دارد:«إنَّهم(ع) قد نصبوا نائباً على وجه العموم لقول الصادق(ع) في مقبولِ عمربنحنظلة: «فإني قد جعلته عليكم حاكماً.» فراز بالا، دلالت براستنابه كلّى و مطلق دارد.(24) اين استنابهو نصب، و لو ازطرف امام صادق(ع) انجام گرفته، امّا از آن جا كه حكم و امر ائمه(ع) تفاوت ندارد، اين نصب از سوى ائمه معصوم(ع) تحقق يافته است.(25) جناب صاحب جامعالمقاصد در پى اثبات كبراى كلّى ولايت فقيه، آن را تطبيق برنماز جمعه مىكند و با استفاده از ادلّه متنوع، فتوا بهوجوب تخييرى و استحباب نماز جمعه بهعنوان افضلالفردين، در عصر غيبت، بهدست فقيه جامعالشرائط مىدهد.(26) شرايطى كه محقّق كركى براى ولايت فقيه مىشمرد، مشابهشرايطى است كه علّامه حلّى مورد توجه قرار