بیشترتوضیحاتافزودن یادداشت جدید
مىدهد. وى، براى ولايت فقيه سيزده شرط را ضرورى مىبيند: 1 .ايمان؛ 2 .عدالت؛ 3 .علم بهكتاب؛ 4 .علم بهسنّت، بهمعناى درك احكام و فهم روايات؛ 5 .آگاهى از اجماعات؛ 6 .اطلاع از قواعد كلامى كه از آنها اصول و احكام بهدست مىآيد؛ 7 .آشنايى با حدّ و برهان (منطق)؛ 8 .آشنايى با علم لغت و نحو و صرف؛ 9 .علم بهناسخ و منسوخ؛ 10 .اطلاع از تعارض و تراجيح؛ 11 .علم بهاحوال روات؛ 12 .داشتن نفس قدسى و بهرهمندى از ملكهاى كه توانايى ردّ فروع براصول و تطبيق جزئيات برقواعد را دارا باشد و ممارست داشتن با اهل علم تا اين ملكه را بهدست آورد. «خذ العلم من افواه الرجال» «لا يغرنّكم الصحفيّون الذين يأخذون علمهم من الصحف و الدفاتر»؛ 13 .غلبه نداشتن صفت فراموشى و نسيان براو.(27) از نظر ايشان، مجتهد متجزّى، نيابت ندارد.علاوه برنماز جمعه، در موارد ديگر، مانند وصايت و ولايت برنكاح، وقتى از «حاكم» سخن بهميان مىآيد، محقّق كركى، برنيابت عامّه و ولايت مطلقه فقيه تأكيد مىكند ومىگويد:«إنَّما سمّي (الفقيه الجامعللشرائط) نائباً عاماً، لأنَّه منصوبٌ على وجه كلّي بقوله(ع): «انظروا إلى مَنْ كان منكم ....» نيز مىگويد اگر دسترسى بهفقيه ميّسر نبود، در وصايت، مؤمنين از باب حسبه مأذون در تصرّفند.(28)
2 .شهيد ثانى (911 - 965 ه.ق)(29)
زينالدينبنعلى العاملى، معروف بهشهيد ثانى(ره)، از اركان فقاهت شيعه و فقيهى از سلسله فقيهان نامآور منطقه جبل عامل در قرن نهم و دهم است. نخست، در مسقط الرأس خود، جبل عامل، بهفراگيرى علوم رايج و معارف اهلبيت(ع) بهويژه، فقه شيعه پرداخت و پساز تكميل اين علوم، با هجرت بهمصر، چونان شهيد اول و محقّق كركى، برفراوردههاى دينى و فقهى مذاهب مختلف اسلامى، در آن ديار آشنايى كامل پيدا كرد و از عالمان برجسته ايشان، اجازه روايت گرفت. وى، علاوه برفقه و اصول، با فلسفه و عرفان و نجوم و طب، نيز آشنايى داشته است.حيات شهيد ثانى، همزمان با استقرار دولت شيعى صفويه در ايران (905) بود. با توجه بهمنازعات و رقابت شديد ميان دولت صفوى و دولت عثمانى، عالمان شيعه لبنان - كه در مناطق ذىنفوذ دولت عثمانى بهسر مىبردند - تحت كنترل شديد دولت عثمانى، شرايطى دشوار را سپرى مىكردند، بهطورى كه بهاجبار، عقايد و مذهب خويش را كتمان و از دسترسى دشمنان و بدخواهان، بهكتب و آثار خويش جلوگيرى مىكردند.در اين شرايط تقيّهاى، سرانجام، سعايت حسودان از شهيد ثانى نزد سلطان عثمانى، مؤثر افتاد و در سفر مكه، او دستگير شد و در راه استانبول، كنار دريا بهشهادت رسيد و نامش، بهعنوان دومين شهيدِ فقيهانِ بافضيلتِ جبل عامل، در دفتر ايام ثبت گرديد.(30) مسالك الأفهام في شرح شرائع الإسلام، و الروضة البهية في شرح اللمعة الدمشقيه در ميان آثار فراوان شهيد ثانى، اهميت بيشترى دارد.شهيد ثانى، از شارحان مكتب فقهى علّامه حلّى شمرده مىشود. درباره نظريه ولايت فقيه، جناب شهيد ثانى، تقريباً همان شيوهاى را برمىگزيند كه بزرگانى مانند محقّق اوّل، علّامه حلّى، شهيد اوّل، محقّق ثانى سلوك كردهاند، علاوه، آموزههايى نو و بديع را در تفكّر اين شهيد بزرگ نسبت بهبحث ولايت فقيه شاهديم.
بازتاب «ولايت فقيه» در ميراث فقهى شهيد ثانى
خطوط كلّى انديشه اين فقيه شهيد از ولايت فقيه عبارت است از:1 .نماز جمعه؛ از شرايط وجوب نماز جمعه، حضور امام و يا منصوب امام است. نماز جمعه، در عصر غيبت، وجوب تخييرى است. چون با استفاده از مشهوره ابى خديجه، و ساير روايات، نصب عمومى فقيه براى اين امور، حاصل است. تفاوت نماز عيد با نماز جمعه در اين است كه حضور فقيه براى صحت اقامه جمعه لازم است.(31) 2 .زكات؛(32) ضمن شرح و پذيرش فتواى محقّق حلّى مبنى برپرداخت زكات بهفقيه شيعه مأمون، بهدو نكته مهم اشاره مىكند: نكته نخست، تفسير واژه «فقيه» است. وقتى فقيه، در ابواب مختلف فقه و امور مربوط بهولايت فقيه، مطلقاً ذكر مىشود، فقيهى است كه جامعالشرائط فتوا باشد، نه هر فقيهى، و لو شرايط جواز افتا را دارا نباشد.