4 .صاحب مدارك - پیشینه نظریه ولایت فقیه نسخه متنی

اینجــــا یک کتابخانه دیجیتالی است

با بیش از 100000 منبع الکترونیکی رایگان به زبان فارسی ، عربی و انگلیسی

پیشینه نظریه ولایت فقیه - نسخه متنی

مصطفی جعفرپیشه فرد

| نمايش فراداده ، افزودن یک نقد و بررسی
افزودن به کتابخانه شخصی
ارسال به دوستان
جستجو در متن کتاب
بیشتر
تنظیمات قلم

فونت

اندازه قلم

+ - پیش فرض

حالت نمایش

روز نیمروز شب
جستجو در لغت نامه
بیشتر
توضیحات
افزودن یادداشت جدید

2 .در مسأله: «ولاية الحكم على مَنْ لا ولىَّ له»، به‏ادلّه اين ولايت اشاره مى‏كند:

الف) تمسّك به‏دليل حِسبه؛ و لو مرحوم محقّق اردبيلى، از اصطلاح «حسبه» استفاده نمى‏كند، ولى مى‏گويد:

«أنَّهُ لابدّ من وليٍّ و ليس أحدٌ أحقَّ منه و لا يساويه للعلم و التقوى و في غيره مفقود.» ب) روايت «العلماء ورثة الانبياء»؛ اين دليل، تازگى دارد. بى‏ترديد «ولاية مَنْ لا وليَّ له» بردوش انبيا(ع) بوده است، پس علما هم بايد اين ولايت را داشته باشند.

ج) دليل سوم، ادلّه نيابت فقيه از ولىّ امر(ع) است كه گويا اختلافى نيست و اجماع منقول نيز مؤيد اوست كه او بايد حكم كند.(45)

4 .صاحب مدارك

يكى از تربيت‏يافتگان مدرسه فقاهتِ محقّق اردبيلى، جناب سيدمحمدبن‏على الموسوى العاملى، معروف به‏صاحب مدارك (946 - 1009ه.ق) است. اين فقيه بزرگ كه مدارك الأحكام را در شرح شرائع الإسلام تدوين كرده است، درباره ولايت فقيه، پيرو استاد خويش است. وى، در شرح «مَنْ إليه الحكم» از عبارت شرائع الإسلام مى‏گويد:

«منظور، ثقه عادلِ امامى مذهبِ عالمِ داراى شرايط است كه ازطرف امام(ع) على وجه العموم منصوب شده است. چنين فردى، با اين اوصاف، حقِّ توليت سهم امام را داراست.»(46)

قسمت دوم دوره اخباريه

نگاهى به‏اخبارى‏گرى و عوامل پيدايش آن

در دهه‏هاى ميانى قرن يازدهم و قرن دوازدهم، شاهد فترتى ديگر در سير فكرى حركت اجتهاد و فقاهت شيعه هستيم.(47) فترت نخست، مربوط به‏دوره پس‏از شيخ‏طوسى بود كه با تلاش خردمندانه ابن‏ادريس، به‏پايان رسيد و معالجه شد. عامل فترت دوره دوم، ظهور حركت اخباريه ميان عالمان شيعه است.

پرچمدارى اخبارى‏گرى را، امين استرآبادى بردوش داشت.

اصول مكتب اخبارى‏گرى، طبق آن‏چه در كتاب فوائد مدنيّه امين استرآبادى منعكس‏است، عبارت از نفى حجّيت ظواهر قرآن و نفى حجّيت حكم عقل در استنباط احكام شرعى و نفى حجّيت اجماع و قطعى بودن روايات كتب اربعه و رجوع به‏اُصالة الاحياط در امور مشتبه است.

درباره عوامل بروز انديشه اخبارى‏گرى، نظريه‏هاى متفاوتى وجود دارد.(48) برخى، سياست دولت صفوى را از عوامل بروز اين حركت مى‏دانند. به‏نظر ايشان، حضور فقيهان در صحنه سياست و اداره كشور، براى دولت صفوى گران تمام مى‏شد و اين دولت، نگران حضور و نفوذ بيش از پيش مجتهدان در عرصه‏هاى مختلف بود، از اين‏رو، رژيم صفوى، در تقويت كفّه اخباريّه سهم وافرى دارد.

به‏اعتقاد برخى از محققان، اصولاً، نظريه گريز از عقل و جمود برحسّ، در قرن يازدهم، به‏طور همزمان در غرب و شرق ظهور كرده است. فرانسيس بيكن و دكارت، در غرب، و محمدامين استرآبادى، در شرق، پيشقراولان اين نظريه بوده‏اند.(49)

اخباريّه و «ولايت فقيه»

درباره نظر اخباريّه نسبت به‏موضوع ولايت انتصابى فقيه، برخى از نويسندگان عرب و مستشرقان، چنين اظهار نظر كرده‏اند كه برخلاف نظريه مجتهدان - كه فقيه را نايب امام زمان مى‏دانستند و مجتهد را واسطه ميان مؤمنان و امام غايب(ع) تصور مى‏كردند - اخباريّه چنين نقشى را براى مجتهد قائل نيستند و علما را تنها، ميراثدار فقه مى‏دانند و درباره مناصب اهل‏بيت(ع) نقشى براى آن‏ها نمى‏بينند.(50) براى دريافت صحّت و سقم ادعاى فوق و فهم انديشه اخباريّه در شأن و منزلت فقهاى عصر غيبت و اين كه آيا ايشان را نايبان امام(ع) مى‏دانند يا نه، نظر برخى از بزرگان اخباريّه را در اين باب مى‏بينيم.

1 .مجلسى اوّل (1003 - 1070ه.ق)

محمدتقى مجلسى، مشهور به‏مجلسى اوّل(ره)، از جمله عالمانى است كه پس‏از محقّق كركى و فرزندش و شيخ‏بهايى، به‏سمت «شيخ‏الاسلامى» در دستگاه صفويه رسيده و نقشى مهم را در آن ايفا كرده است.(51) مشهورترين اثر اين عالم بزرگ، روضةالمتقين في شرح مَنْ لا يحضره الفقيه است. در اين كتاب، وى، با

/ 123