بیشترتوضیحاتافزودن یادداشت جدید
صراحت مىگويد:«آراى محمدامين استرآبادى در فوائدالمدنيّة را اكثر علماى نجف و كربلا، تحسين كرده و پذيرفتهاند و حقّ آن است كه اكثر نظريات وى، صحيح و قابل ترديد نيست.»(52) چنان كه ملاحظه مىشود، مرحوم محمدتقى مجلسى با آنكه برتفكّر اخباريّه انگشت صحت مىگذارد، در عين حال، عملاً، منصب شيخالاسلامى را پذيرفته و در امور سياسى - اجتماعى عصر صفوى دخالت كرده است.اما از جهت نظرى، در شرح روايت حفصبنغياث، كه راوى، از مُجرىِ حدود مىپرسد و امام، «مَنْ إليه الحكم» را مجرى حدود معرفى مىكند، او، صريحاً، فقيهان را منصوبان عام امام زمان مىشناسد و مىگويد:«يقيم الإمام و الحاكم أيضاً و لا شك في المنصوب الخاص. أمّا العام، كالفقيه، فالظاهر منه أنَّه يقيم الحدود للأخبار السالفة في باب القضاء من قوله: «قد جعلته حاكماً». و يحتمل كونه منصوباً لرفع المنازعة، لكنَّ اللفظ عامٌ و لا مخصّص ظاهراً.»(53) در فراز بالا، جناب مجلسى اوّل، با تمسك بهمقبوله عمربنحنظله و عموميت لفظ «حاكماً» و مخصوص بهقضاوت نبودن آن، براى فقها، اجراى حدود را قائل است و ايشان را نايبان و منصوبان عام عصر غيبت مىداند.2 .فيض كاشانى (1007 - 1091ه.ق)(54) مولا محسن فيض كاشانى، يكى از عالمان بزرگ و برجسته شيعه است كه از نظر كثرت آثار و تأليف در رشتههاى گوناگون علوم، نابغهاى كمنظير است. تا يكصد و چهل و چهار كتاب و رساله براى او برشمردهاند. كتاب الوافى و تفسير الصافى و المحجة البيضاء في إحياء كتاب الإحياء، مشهورترين تأليفات وى است. مفاتيح الشرايع، اثر فقهى مشهور اوست.شيخيوسف بحرانى، فيض كاشانى را از اخباريين سرسخت دانسته است.(55) جناب فيض كاشانى(ره)، ضمن آنكه توليت سهم امام را مربوط بهفقيه مأمون مىداند،(56) با استدلال بهرواياتى مانند مشهوره ابى خديجه، در عصر غيبت، حكم فقيه جامعالشرائط را نافذ مىداند و او را ازطرف امام صادق(ع) مأذون مىشمرد.(57) فيض كاشانى، نسبت بهاجراى حدود، معتقد است كه با توجه بهاطلاق ادلّه وجوب حدود و تعزيرات، و با توجه بهحقّ نيابت فقيهان مأمون از امام(ع) و اذنى كه ايشان در مواردى مانند قضا و افتاء و ... دارند، حدود و تعزيرات و ديگر سياسات دينى را مىتوانند اقامه كنند.(58) 3 .مجلسى دوم (1037 - 1110 ه.ق) محمدباقر مجلسى، معروف بهعلّامه مجلسى، مؤلّف دائرةالمعارف شيعه، يعنى كتاب بحارالانوار، از عالمان بزرگى است كه با وجود انتساب بهاخباريّه، در امور سياسى و حكومتى عصر خويش نقشى فعّال داشته است:(59) شيخالاسلام، در پايتخت صفويه، شهر اصفهان، بوده و رياست دينى و دنيوى، امامت جمعه و جماعت را بردوش كشيده است.شخصيّت وزين و عالىمقام اين مرد بزرگ، رمز آرامش و حفظ مملكت از فروپاشى، در حكومت ضعيف و بىتدبير سلطان حسين صفوى بوده است. با وفات مجلسى، ايران، وزنه سنگين خود را از دست داد و خفّت و بىلياقتى شاه آشكار گرديد و در پايان، بهاشغال ايران، بهدست افاغنه و سقوط دولت صفوى انجاميد.(60) علّامه مجلسى(ره)، از كسانى است كه علماى ربّانى را نايب عامّ عصر غيبت مىشناسد و معتقد است كه «حكم» بهايشان مربوط است و محدّثانِ عامل نيز ممكن است از عالمان ربانى شمرده شوند.(61) ظاهر كلام مجلسى - چنان كه صاحب جواهر نقل مىكند - آن است كه جميع خمس را بايد بهحاكم شرع (فقيه) پرداخت كرد.4 .شيخيوسف بحرانى (1107 - 1186)(62) شيخيوسف بحرانى، مشهور بهصاحبالحدائق از اخباريين متعادل و غير متعصب است. وى، آخرين شخصيّت اخبارى است كه حلقه تدريس او در كربلا، مورد توجه بودهاست.