3 .ميرزاى قمى (1151 - 1231 ه.ق)(78) - پیشینه نظریه ولایت فقیه نسخه متنی

This is a Digital Library

With over 100,000 free electronic resource in Persian, Arabic and English

پیشینه نظریه ولایت فقیه - نسخه متنی

مصطفی جعفرپیشه فرد

| نمايش فراداده ، افزودن یک نقد و بررسی
افزودن به کتابخانه شخصی
ارسال به دوستان
جستجو در متن کتاب
بیشتر
تنظیمات قلم

فونت

اندازه قلم

+ - پیش فرض

حالت نمایش

روز نیمروز شب
جستجو در لغت نامه
بیشتر
توضیحات
افزودن یادداشت جدید

كاشف الغطاء طبق همين فتوا، به‏فتحعلى‏شاه براى جنگ و اخذ زكات و دريافت ماليات از مردم، اذن داده است.(74) جناب كاشف‏الغطاء، چون اقامه حدود را وابسته به‏امام و نايب خاص يا نايب عام ايشان مى‏داند، معتقد است كه مجتهدان، در زمان غيبت، مى‏توانند اقامه حدود كنند.(75) با توجه به‏عموم ولايت فقيه، ايشان تأكيد مى‏كند كه مجتهد و فقيه، مى‏تواند ازطرف غائب، زكات بپردازد يا ازطرف غائب، زكات را قبض كند و يا با مراعات مصلحت صنفى از مستحقان، زكات را تعويض كند و حتّى او مى‏تواند كه مقدارى از زكات را در مقابل انتقال و محافظت از مال زكوى يا امور ديگر، ببخشد و آن را ساقط كند.

نيز مى‏گويد:

«مجتهد حقّ دارد كه به‏عنوان معاوضه، (يا مصالحه على اشكال) زكات را به‏مستحق خمس انتقال دهد و بالعكس.»(76) نيز مى‏گويد:

«توليت سهم امام، مربوط به‏مجتهد است.»(77)

3 .ميرزاى قمى (1151 - 1231 ه.ق)(78)

ميرزا ابوالقاسم گيلانى، مشهور به‏ميرزاى قمى و صاحب قوانين، شاگردى ديگر از پرورش‏يافتگان مكتب بابركت و پررونق وحيد بهبهانى است. پدرش، اهل شَفْت بوده كه به‏اصفهان هجرت مى‏كند. جدّ مادرى‏اش، ازطرف حكومت افشاريه، قاضى بعضى از روستاهاى بروجرد بوده است. در همين مناطق، جناب ميرزا، متولد شد و براى تكميل دروس و تحصيل خود، به‏خوانسار و كربلا سفر كرده و در خدمت استادالاساتيد، محقّق بهبهانى، به‏تلمّذ پرداخت و پس‏از كسب اجازه از وى، به‏اصفهان بازگشت. و در نهايت، پس‏از سپرى كردن ايام دشوار زندگى و سفرهاى مختلف به‏شيراز و مناطق ديگر، رحل اقامت در قم مى‏گزيند.

ميرزا(ره) را بايد حلقه اتصال حوزه علميّه قم عتيق با قم جديد دانست. وى، مرجعيت قم رااحيا كرد و زمينه را براى تجديد حوزه فقاهت قم، پس‏از دوره‏هاى آغازين اسلام، فراهم‏ساخت.

ميرزا كتب مهم خويش مانند قوانين الأُصول - كه سال‏ها متن درسى حوزه‏ها بوده است - و جامع‏الشتات و غنائم‏الأيام را در قم تأليف كرده است.

مدفن ميرزاى قمى، اكنون، در شيخان قم، مزار خاص و عام است.

چنان كه درباره شيخ‏جعفر كاشف‏الغطاء گذشت، حيات ميرزاى قمى، نيز از نظر شرايط زمانى، براى مذهب تشيّع و مملكت ايران و مرجعيّت فقهاى شيعه، با توجه به‏تسلط قاجاريه برمملكت و جنگ‏هاى طولانى و طاقت‏فرساى ايران و روس، داراى اهميت فراوان است.

بازتاب «ولايت فقيه» در ميراث فقهى ميرزاى قمى

ميرزاى قمى، در نظريه فقهى و از بُعد فتوا، به‏ولايت انتصابى فقيه و نيابت عامّه ايشان اعتقاد دارد.

از جهت شرايط سياسى و نظامى حاكم برمملكت، جناب ميرزا، در جريان جنگ قفقاز، جهاد دفاعى با دولت روس را واجب مى‏داند، ولى همانند محقّق كركى، يا كاشف‏الغطاء، تصميم ندارد كه حكومت شاه را تنفيذ كند.

شاه را طاغوتى مى‏داند كه به‏جهت مصالح دينى و ملّى، نبايد تضعيف شود، اين است كه وقتى عده‏اى به‏عنوان استفتاء - و درواقع، براى گرفتن اجازه جهاد از او - درباره دفاع مى‏پرسند، مرحوم ميرزاى قمى، پس‏از آن‏كه مى‏گويد: «دفاع، متوقف براذن مجتهد نيست.» چنين ادامه مى‏دهد: «كجاست آن بسط يدى براى حاكم شرع كه خراج را بروفق شرع بگيرد و بروفق آن صرف غزوات نمايد؟ كجاست آن تمكّن كه سلطنت و مملكت‏گيرى را نازل منزله غزاى فى سبيل‏اللَّه كند؟» و با اين جملات، خود، تلويحاً، به‏بحث سلطنت اشاره مى‏نمايد.(79) مرحوم ميرزاى قمى، در بحث ولايت انتصابى فقيه، به‏نكاتى بسيار جالب و ارزنده اشاره مى‏كند. به‏نظر وى، همان‏طور كه احكامِ مربوط به‏اهل كتاب، مانند حرمت مناكح و ذبايح اهل كتاب، اختصاص به‏حال حضور امام ندارد، جزيه هم اختصاص به‏زمان حضور ندارد و منظور از واژه امام - كه در اين موارد گفته مى‏شود - «مَنْ بيده‏الأمر» است كه در زمان غيبت، به‏دليل مقبوله عمربن‏حنظله و رواياتى مانند

/ 123