5 .صاحب مفتاح الكرامة (متوفاى 1226 ه.ق) - پیشینه نظریه ولایت فقیه نسخه متنی

اینجــــا یک کتابخانه دیجیتالی است

با بیش از 100000 منبع الکترونیکی رایگان به زبان فارسی ، عربی و انگلیسی

پیشینه نظریه ولایت فقیه - نسخه متنی

مصطفی جعفرپیشه فرد

| نمايش فراداده ، افزودن یک نقد و بررسی
افزودن به کتابخانه شخصی
ارسال به دوستان
جستجو در متن کتاب
بیشتر
تنظیمات قلم

فونت

اندازه قلم

+ - پیش فرض

حالت نمایش

روز نیمروز شب
جستجو در لغت نامه
بیشتر
توضیحات
افزودن یادداشت جدید

5 .صاحب مفتاح الكرامة (متوفاى 1226 ه.ق)

علاوه برآل كاشف‏الغطاء و ميرزاى قمى - كه از برجسته‏ترين شاگردان محقّق بهبهانى به‏شمار مى‏آيند - سيدجواد عاملى(ره) مؤلّف موسوعه فقهى گرانسنگِ مفتاح‏الكرامة في شرح قواعد العلّامة نيز برانتصاب فقيه به‏ولايت عامّه تأكيد مى‏كند.(95) وى، احتمال شهيد ثانى را در مسالك كه گفته بود: «از ادلّه ولايت فقيه، ولايتى نظير ولايت خاص نمى‏توان فهميد، و مفاد اين ادلّه، حكم به‏مضمون ولايت و اِعلام اهل ولايت بودن فقيه است، نظير اِعلام اين كه شهادت عادل، پذيرفته است و يا خبر ذواليد، معتبر است.»، ردّ مى‏كند و بردلالت ادلّه برنصب تأكيد مى‏كند و مى‏گويد، به‏طور كلّى، ما، سه دسته ادلّه بردائمى بودن ولايت فقيه‏داريم:

الف) عقل؛ اگر اذن براى فقيه نباشد، اختلال نظام و حرج و ضيق لازم مى‏آيد.

ب) اجماع؛ اجماع برنيابت فقيه داريم.

ج) روايات؛ توقيع شريف در اكمال‏الدين صدوق و احتجاج طبرسى، ظهورش اين است كه افرادِ داراىِ صفات مذكور در روايت، ازطرف ائمه(ع) دائماً منصوبند و اگر امامى وفات كرد، ولايتش فوت نمى‏شود.

6 .صاحب رياض‏المسائل (متوفاى 231 ه.ق)

يكى ديگر از شاگردان ممتاز وحيد بهبهانى، سيدعلى طباطبايى(ره)، مشهور به«صاحب رياض‏المسائل» است.

جناب صاحب رياض، منصب نماز جمعه را از مختصّات امام معصوم(ع) مى‏شمرد و مى‏گويد، ادّعاى اين كه فقيه، مأذون در نماز جمعه است، ممنوع است؛ زيرا، ادلّه ولايت فقيه، به‏فتوا و حكومت اختصاص دارد؛ چون، فتوا و حكومت، از امورى است كه حتماً در عصر غيبت بايد استمرار يابد والّا به‏تعطيل احكام و تحيّر جامعه در امور معاد و معاش مى‏انجامد و با تعطيل قضا و فتوا، فساد در جامعه رواج مى‏يابد، در حالى كه تعطيل جمعه، اين لوازم فاسد را ندارد.(96) صاحب رياض(ره)، در سهم امام، اذن فقيه را موافق‏تر با به‏اصول و قواعد مى‏داند(97) و پرداخت زكات به‏فقيه مأذون را مستحب مى‏شمرد.(98) صاحب رياض، حاكم را، ولىّ صغير و مجنون، در فرض فقدان پدر و جدّ و وصىّ، مى‏شناسد و او را چنين معرفى مى‏كند:

«و كون المرادِ بالحاكم، حيثُ يطلق، مَن يعّم الفقيه الجامع لشرائط الفتوى.»(99) صاحب رياض، در كتاب القضاء، پس‏از نقل روايت عمربن‏حنظله، مى‏گويد: چنين‏نيست كه اين روايت، ضعيف باشد و عمل اصحاب، ضعف سندى آن را جبران كند؛زيرا كه مشكل سند، دو نفر است: يكى، داوودبن‏حصين و ديگرى، عمربن‏حنظله.نجاشى، داودبن‏حصين را توثيق كرده و حكايت شده كه عمربن‏حنظله را نيز توثيق كرده است.

به‏علاوه، راوىِ اين دو نفر، صفوان‏بن‏يحيى است كه طبق قاعده «تصحيح ما يصح عند إجماع العصابة» روايت، مشكل سندى نخواهد داشت: «فالرواية قويّة غاية القوّة كالصحيحة، حجّة في نفسها مع قطع النظر عن الشهرة الجابرة.»(100)

7 .سيد مجاهد (متوفاى 1242ه.ق)

فرزند عالى‏مقام جناب صاحب رياض، مرحوم سيدمحمّد، صاحب مناهل و معروف به‏سيدمحمد مجاهد (متوفاى 1242 ه.ق) بعد از والد بزرگوارش، رياست عامّه پيدا كرده است. در جريان جنگ ايران و روس در عصر فتحعلى‏شاه قاجار، رسماً، وارد ميدان نبرد شده است. وقتى دولت روس برشهرهاى مسلمان‏نشين مانند دربند و گنجه و شيروان و ... مسلط شدند، سيدمحمد، به‏جهاد امر فرمود و خودش با تعداد بيشمارى از علما و طلاب و مردم متديّن، در جبهه نبرد شركت كرد.

جناب سيدمحمد مجاهد، نيابت عامّه فقيه را از شهيد ثانى و محقّق ثانى پذيرفته است. وى، معتقد است در صورتى كه در يك زمان، فقيهان متعددى وجود داشت، براى ترافع و فيصله نزاع، به‏اَفضل ايشان رجوع مى‏شود.(101)

/ 123